روزنه



   ایران از نظر فرار مغز ها رتبه ی اول را در کشور های در حال توسعه دارد .در حال حاضر حدود سه میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند .

    افراد نخبه به علت توانایی بالا در تولید ایده، دانش، علم، فن، فناوری و صنعت جدید همیشه زمینه ساز حرکت و پویایی اقتصاد و خالق فرصت‌های شغلی جدید برای جامعه خود هستند. البته این موضوع در کشورهایی اتفاق می افتد که از اقتصاد سالم و ساختار هدفمندی برای مدیریت نیروی انسانی برخوردار باشد و توانایی حفظ و حتی جذب دوباره نیروهای از دست رفته را داشته باشد .

ادامه مطلب


      در قرن بیست ویکم کشور های در حال توسعه با اامات گوناگونی مواجه اند که مهم ترین آن ها توسعه و پیشرفت در حوزه آموزش است.

 ایران و ژاپن هم زمان با علوم جدید و آموزش به روش نوین آشنا شدند ؛ ژاپن از غرب به طور درست الگو برداری و بر مبنا سنت ها و فرهنگ اصیل خود تدریس را شروع کرد.این کشور با کوشش و عشق در دورترین روستاها مدرسه ساخت و با کمترین هزینه بیشترین خدمت آموزشی را ارائه داد ، در آموزش از روش شاگرد محوری استفاده کرد و برای محیط مدرسه و معلم بیشترین احترام را قایل شد.

        ژاپن مبنا آموزش را عمل و اجرا دانست ؛ در این راستا  بسیاری از مسئولان این کشور بیان داشتند: " ما ابتدا از توسعه ی آموزشی و علمی شروع کرده ایم و بعد به توسعه ی اقتصادی رسیدیم"، بدین معنا که پایه و اساس توسعه اقتصادی ژاپن توسعه ی آموزشی آن بوده است. متاسفانه در کشور ما بیشتر به تئوری درس ها توجه می شود تا به علم عملی آن ،درس هایی مثل فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی به جای این که در طبیعت تدریس شوند ، دانش آموز آن ها را با دست ها یشان لمس کند و به مفاهیم فکر و با قلب خود قوانین را درک کند ، در کلاس های در بسته آن را می آموزد.

    باید برای جبران گذشته در نظام آموزشی انقلابی ایجاد کرد؛ بدین معنا که سیم خاردارهای بین کلاس و طبیعت را برداشت و به کار عملی نمره داد . هدف از آموزش دانش آموز تربیت انسانی حقیقیست که کشف کند، فرضیه بسازد و تقلید و دنباله روی را کنار بگذارد.

طبیعت اسرار خود را در گوش دانشمندان زمزمه می کند پس باید فاصله مدرسه با طبیعت کم شود. داستانی در مورد دکارت حکیم فرانسوی وجود دارد که می گویند : یکی از دوستانش برای دیدن کتابخانه اش به منزل او می رود،دکارت او را پشت خانه می برد و گوساله ی پوست کنده ای را به او نشان می دهد و می گوید بهترین کتاب های من از این نوع است »

    دولت سوئد به آموزش در مدارس که کاملا به شکل عملی ست بسیار اهمیت می دهد، توانایی های تجربی ، تحلیل و انتقاد از اصول اصلی آموزش و پرورش در این کشور است،  این در حالیست که در کشور ما با دانش آموزانی که انتقاد می کنند و یا اطلاعات جدید تری نسبت به معلم خود دارد برخورد می شود ، در صورتی که از مشخصات نسل جدید داشتن اطلاعات به روز است. به قول پیتر دراکر: "یک کودک ده ساله امروز به اندازه یک دانشمند صد سال پیش دانش عمومی دارد." صد افسوس که ارتباط لازم بین معلم و دانش آموز بر قرار نیست در نظام آموزشی ما اکثر معلم ها حاکمان مطلق کلاس هستند و دانش آموزان هم باید شنونده و فرمانبردار باشند.

    در چین شورای کشوری مسئولان محلی مسئول آموزش هستند و غیر از این کمیسیون آموزش کشور نهاد مهمی است که به آن نظارت می کند.

   جامعه امروز ایران در برزخ توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی گرفتار است. سرعت روز افزون توسعه در کشور های پیشرفته و گسترش ارتباطات و تبادل اطلاعات در عرصه بین الملل ضعف و ناتوانی کشور های در حال پیشرفت را بیشتر نمایان می کند لذا برای اصلاح این روند اصلاح نظام آموزشی به یکی از اامات تبدیل شده است.



بی شک انسان ها موجوداتی اجتماعی بوده و برای بقا نیازمند ارتباط و تعامل با یکدیگر هستند.

 امروزه یکی از معضلات و مشکلات اجتماعی فاصله گرفتن نوع بشر از یکدیگر است. تنهایی یکی از عوامل به خطر افتادن  بهداشت روانی در جوامع و زندگی شخصی افراد است در گذشته فضاهای روستایی  ، زندگی های خانوادگی نیاز افراد به همکاری و همراهی با یکدیگر بستری را فراهم آورده بود که تعاملات در بازارها ، خانه های حیاط دار خانوادگی ، مکتب‌ها ، کوچه و بازار بسیار پر رونق باشد.

  در عصر حاضرشبکه های اجتماعی  نقش فضایی برای مراوده و معاشرت افراد را بازی می‌کند با این تفاوت که پاسخگوی نیاز در رفع تنهایی  بشر نبوده و حتی موجب افزایش فاصله ها و شکاف ها نیز شده است. 

   نسل امروز درگیر یک پیچ تاریخی ست؛  او در عین گریزان بودن از جمع و عدم حضور در مهمانی و محافل  علاقه مند به برقراری  ارتباط و تعامل به علت ذات اجتماعی خویش نیزهست.

 هر چه جوامع صنعتی تر و مدرن تر شده اند میزان فردگرایی نیز به شکل‌های مختلف در آنها افزایش یافت  تا جایی که تبدیل به یک بحران و دغدغه برای ت گذاران ، جامعه شناسان و روانشناسان شده است.   در این جوامع فردگرایی تا جایی پیش رفت که انسان خود را محور عالم دید و خودروی و خودخواهی در او بیش از پیش جوشید. 

 جوامع سنتی به این سمت حرکت کرد که زوج های جوان زندگی با پدر و مادر را رد کرده و در خانه پدری شان زندگی مشترک را ادامه ندهند.  بعد از پا به سن گذاشتن والدین آنها را به خانه های سالمندان فرستاده و در گام بعد از شب نشینی ها و رفت و آمد های دورهای دوری گزینند.  امروزه فاصله ها و گرایش به فردگرایی  به جایی رسیده است که تهدیدی برای بنیان خانواده ها به حساب می آید و موجب بالا رفتن آمار طلاق و پایین آمدن میزان تمایل به ازدواج و فرزند آوری شده تا جایی که نمودار جمعیت جوان کشورهای توسعه یافته را با بحران مواجه کرده است. 

 این که آدمی تصور کند در این دنیا نه کسی در اندیشه اوست ندهید  نه دلی در جایی دارد نه کسی می‌خواهد به او کمک کند و یا از مشکلاتش بکاهد  پیامدهای منفی و جبران ناپذیر برای روح او دارد.  از دوران رنسانس به بعد بسیاری از مسائل و مشکلات انسان عصر جدید به حوزه جسم او بستگی ندارد  بلکه روح و روان وی را تحت شعاع قرار می‌دهد و به تعبیری بشر بیشتر از قبل رنج می کشد زیرا درمان اغلب دردها را پیدا کرده اما روا نش در رنجش است.


در عصر حاضر یکی از دغدغه های ذهنی انسان ایجاد تغییر در خود اطرافیان و حتی جامعه است. اینکه افراد چگونه می اندیشند و نگرش و نگاهشان به افق های زندگی به چه شکل است در رفتار و شخصیت آنها نقش تعیین کننده ای را ایفا می کند پیش از آن که افراد قادر باشند دگرگونی در محیط و جامعه شان ایجاد کنند باید بتوانند در خود وجودی شان انقلاب کرد و تحول ساز باشند. کسی که کنترل افکار و نگاه خود را ندارد قطعاً قادر به تاثیرگذاری در محیط و اطراف نیز نیست به جنس انسان تا نگرش را تغییر ندهد افکارش تغییر پیدا نکرده و در نتیجه نباید انتظار تغییر در رفتار داشته باشد.نگرش‌ها را نمی‌توان‌ مشاهده‌ کرد بلکه‌ از رفتار شخص‌ برداشت‌ می‌شود.

  معمولاً علم روانشناسی و رفتار شناسی انسان را از منظر مطالعات میدانی بررسی کرده و یک قلعه بزرگ در روانشناسی محسوب می‌شود چرا که کمتر نگاه فلسفی به مقوله انسان داشته است.

 این است که افراد برای اینکه حالشان و رفتارشان را تغییر داده در ابتدا باید نگرش خود را تغییر دهند تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده است.

 اولین اقدام در ایجاد انقلاب درونی رسیدن به این باور است که هیچ قهرمان قدرتی از بیرون نمی تواند دگرگونی یا تعویضی بدون خواست فرد درباره ایجاد کند. در همین راستا اولین اقدام جهت تغییر نگرش فاصله گرفتن از تن و کالبدی که در آن قرار داریم. این جدایی موجب نگاهی همه جانبه  می شود.

 لحظه ای درنگ و تفکر عمیق باعث شده ذهن بتواند خود را سازماندهی کرده و تا حد زیادی اجازه ندهد که دیگران به جای اش فکر کنند.  در این هنگام پیامبر درونی همه انسانها که عقل نامیده می شود آزادی را دارد که درست تصمیم بگیرد و صحیح نگاه کند.

هر چه روانشناسان بیشتر بتوانند ارتباط میان نگرش و رفتار و عواملی که این دو را تحت تأثیر قرار می‌دهند درک نمایند، بهتر می‌توانند اختلال‌های روانی را درمان کنند. بنابراین یکی از راه‌های تغییر رفتار مطالعه نگرش‌های افراد و تغییر آن نگرش‌هاست.در سال1955، جورج کلی روانشناسی خود را تحت عنوان سازه‌های شخصی معرفی کرد. سازه شخصی کلی براساس این ایده قرار گرفته بود که فرد از منظر دسته‌ای از عقاید قبلی خود درباره جهان به آن می‌نگرد (یعنی سازه‌ها). این سازه‌ها همچنان‌که فرد در معرض موقعیت‌های جدید و متفاوت قرار می‌گیرد تغییر یافته و با آن موقعیت‌ها سازگار می‌شوند‌. ایده اساسی موجود در تئوری کلی این است که افراد می توانند به جست‌وجوی تجربیات تازه پرداخته و با تمرین، آن تجربیات رفتارهای تازه‌ای را به‌منظور ایجاد تغییر در نگــرش‌هایشان نسبت به جهان پیرامون، در خود به‌وجود آورند.

بر همین اساس جورج کلی توصیه می‌کرد که درمان گران بیماران خود را به تلاش در جست‌وجوی رفتارهای جدید و راهبردهای مقابله با مشکل تشویق کنند. او و همکارانشان موارد فراوانی را گزارش کرده‌اند که در آن بیماران الگوهای رفتارهای جدید و مؤثری را در خود به‌وجود آورده و متعاقب آن نگرش‌هایشان تغییر یافته است. در مواردی که رفتار با نگرش‌ها هماهنگ نیست، گاهی اوقات علت آن فشار اجتماعی یا فشار ناشی از همسالان است. افراد بزرگسال عموما از نگرش‌های تثبیت شده خود تبعیت می‌کنند، در حالی‌که در کودکان نگرش‌ها اغلب به وسیله مشاهده رفتار دیگران به‌ویژه والدین شکل می‌گیرد.


بشر بایستی چگونه زیستن را بتواند بفهمد.فهم کردن این موضوع در رهگذر آموختن است و شاید در ابتدا باید بپذیرد که نمی داند و سپس ظرفی را فراهم کند برای این ندانستن.  زیستن برگرفته از چیزی است که باورهای ما را شکل داده است اگر فارغ از باورهای دینی به چگونه زیستن نگاه شود به این نتیجه می رسیم که بشر همواره برای یافتن راه درست تلاش می‌کند. در طول تاریخ نحله ها و اندیشه‌های گوناگون بشری به میدان آمده اند تا ثابت کنند راه سعادت و پیروزی آن چیزیست آنها می گویند. در عصر حاضر عده ای از انسان ها به این مسئله نائل شدند که به بلوغ فکری رسیده و خودشان می تواند بفهمد که راهشان چیست و به تنهایی  راه حل مضرات و مشکلاتش را  بیابد.

 حال این سوال مطرح می‌شود که اگر بشر به بلوغ فکری رسیده  این همه تکاپو و پژوهش برای چه چیزی است. اگر به این باور رسیدیم که دایره ندانسته های بشر خیلی بیشتر از دانسته هایش است روزنی باز می شود که بسیاری از واقعیت ها را ببینیم.  زمانی که ما بر نگاه خودمان سایه افکندیم حجابی بر دیدگاه مان قرار داده ایم و به این نتیجه می رسیم که ما می دانیم و گاهیم. اما درست مشکل از همینجا شروع می شود چرا که مختصات خود را در این دنیا گم می کنیم.

 شبیه تعبیر جناب مولانا  که می فرمایند:

 یک جا آمده ام آمدنم بهر چه بود.

 در طول تاریخ بشر در حال فهم  چنین مسئله ای است که از کجا آمد و به کجا خواهم رفت  و چون به این مسیر درست نگاه نشده و زاویه دید به آن دچار قرائت ها و سلیقه های مختلف شده در رهگذر آن راه هایی به وجود آمده است که بشر را به تعویق انداخته است به صورتی که در عمر کوتاه خود بارها این سوال را از خود می پرسد 

به کجا چنین شتابان؟!

اما پاسخ قطعی برای آن نمی یابد.  این سوال و گمگشتگی درست شبیه به این مساله است که کارخانه های وسیله ای جدید را تولید کرده کارخانه های دیگر دفترچه‌های راهنمایی برای آن آماده و چاپ می کنند.  منطقی است که افراد خردمند برای استفاده از چنین وسیله‌ای از دفترچه راهنمای کارخانه تولیدکننده استفاده می کنند. 

 بشر در یک دستگاه خلقت آفریده شده است و قطعاً کسی که وجود بین پیچیدگی را خلق کرده است حکمتی در پس پرده چنین آفرینشی پنهان داشته است و امکان ندارد که بدون هیچ برنامه و هدفی آن را به حال خود رها کند.  درست مثل اینکه کارخانه دستگاهی را تولید کرده و طرز استفاده و کاربرد آن را شرح ندهد.

 عقل به ما حکم می کند به دنبال کسی که تو را خلق کرده است برو.  نه اینکه اگزیستانسیالیست ها چه گفتند؟ لیبرال ها چه گفتند و.

 ما باید ببینیم که کجا هستیم. آیا انسان به چنین پیچیدگی آمده است به دنبال این است تا نیاز هخای غریزی و مادی خود را تامین کند؟!  

  ما فراموش کرده ایم که کجا هستیم.  اگر بعد نفهمد که چه نسبتی با این دنیا دارد دچار مشکل می شود.  انسان امروز درگیر یک روزمرگی شده است که دائما می خواهد خود را نجات دهد و در پس یک اتفاق مهم آرامش بگیرد اما آن را پیدا نمی کند  چون مسیر را اشتباه رفته است.

 مشکل اصلی بشر امروز غفلت از مطالعه است و این مسئله ربطی به قوم و نژاد و کشور ندارد انسان ها دنیا را از جغرافیای ذهن خود می بینند.  میگویند یتیم کسی نیست که پدر یا مادرش را از دست داده یا تیم کسی است که نقش خود را در دنیای حاضر پیدا نکرده است.  پست دفترچه راهنمای ما را باید کسی بدهد که ما را خلق کرده حال نامش را دیدم بگذاریم یا ایدئولوژی یا .

 در این حوزه همیشه صف‌آرایی جناح‌های مختلف فکری  وجود داشته است.  خداوند خرد به انسان عطا کرده است  باید خردمند راه درست زندگی را پیدا کند چرا که بشر فرصت امتحان تمامی راه ها را ندارد.




عصر ما عصر ایست که مردم مدت‌هاست قایق دل را به دست دریای اندوه سپردند و زیستن را با  صعوبت و سختی همزاد و هم معنا  پنداشته اند. به همین سبب روانشناسان ، جامعه شناسان و اندیشمندان در جستجوی راه حلی برای رفع این مشکل هستند. البته پیدا و معلوم است که چنین معضلی تک علتی نیست و فرو مردگی و افسردگی یک اجتماع از علل بسیاری پیروی می کند. جمعی بر این باورند که بیکاری اصلی ترین ریشه برهم خوردن ترازمندی یک جامعه است. بهترین برنامه ریزی ساخت بخشیدن به زمان برنامه ای است که با واقعیت بیرونی زندگی سر و کار دارد.  این چیزی است که معمولاً تعریف و توصیف کار نامیده می شود.  فعالیت کالبدی برای به رسمیت شناخته شدن.  افراد بدون فعالیت و تلاش پیشه پریشانی پیش گرفته و انگیزه و ذوق زیستن را از دست می‌دهند  دفتر فردی که هدف و هدفمندی را از کف بدهد همچون عروس بیضی بر و طاووس بی پر به خلوتگاه خمودگی گرویده و همراه با خود امید در جامعه را نیز از بین می‌برد.

 

ادامه مطلب


یکی از نشانه های آرامش در زندگی پر استرس امروز خوش بینی ست. افراد خوشبین از استرس و اضطراب کمتری برخوردار هستند. مطالعات نشان می دهد افرادی که خواب طولانی تر و عمیق تری دارند خوشبین تر نیز هستند و علائم بیخوابی و مشکلات خواب در آن ها کم تر دیده می شود.

دریافت

 

 در طی یک تحقیق طولی ارتباط قابل توجهی بین این صفت خلقی و خصایص گوناگون خواب یافت شده است.

در این تحقیق یک پرسشنامه 10 سوالی در اختیار مراجعین قرار گرفته و امتیاز دهی از 6 تا30 داده شده است. افرادی که نمره 6 را کسب کرده اند کم ترین میزان خوشبینی و افرادی که نمره 30 را کسب کرده اند بیشترین میزان خوشبینی را داشته اند. در این تحقیق یافت شد که با افزایش میزان خوشبینی شرکت کنندگان 78 % خواب بهتری را نیز گزارش کرده اند.

برگرفته از خبرگزاری مهر


در آستانه انتخاب رشته کنکور سراسری 98 خبری در سایت سلامت نیوز توجهم را به خود جلب کرد.

" جان باختن داوطلب کنکور حین انتخاب رشته"

فاطمه پیری دانش آموز سال سوم دبیرستان رشته انسانی که حائز رتبه 1100 در کنکور سراسری شده بود زمانی که در کافی نت در حال انتخاب رشته بود دچار سکته قلبی شده و تا زمان رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست می دهد.

آق واقعا این حجم از استرس و نگرانی و فشار عصبی که منجر به سکته قلبی و مرگ یک نوجوان 18 ساله شود توجیه عقلانی و منطقی دارد؟ بهترین سال های عمر و پویابی و جوانی یک فرد در شرایطی سپری می شود که قلب وی را به توقف وا می دارد؟!

قطعا این فشار عصبی و استرس تنها بر روی دوش دانش آموز نبوده و خانوده ها را نیز درگیر می کند. توان و قدذرت هر فرد در مواجه با حوادث پر استرس زندگی متفادت است متاسفانه

کنکور شبیه به ماراتون تعیین سرنوشت و همه چیستی و هستی در بین دانش آموزان پر استعداد و تلاشکر تلقی شده و اتفاقات تلخی از جمله حادثه فوق را رقم می زند.

بازار پر سود کتب و کلاس های کنکور آنقدر داغ و پر سود است که اجازه فکری اساسی برای این معضل را سلب کرده است.

 


در علم روانشناسی (رویکرد شناختی) روانشناسان معتقدند احساسی در شخص به وجود نمی آید مگر این که او برداشتی نسبت به شرایط داشته باشد. یعنی معمولا زیر هر احساسی یک فکر و باور نهفته است. پیش زمینه ذهنی یا تاریخچه ذهنی می تواند در شکل گیری این احساسات بسیار تاثیر گذار ظاهر شود.

پس برای این که بتوانیم خشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم ابتدا باید بفهمیم که علت خشممان چیست، آیا این است که مورد توهین واقع شدیم؟ ایا تحقیر شده ایم؟ منافعمان به خطر افتاده؟، می ترسیم؟ و… سپس باید برداشت خود را بررسی کنیم تا ببینیم که آیا واقعی است یا یک برداشت اشتباه است. در این صورت دو حالت برای ما پیش می آید، یا برداشتمان غیر منطقی و اشتباه بوده که در این صورت باید آن را با یک برداشت منطقی و بهتر جایگزین کنیم یا این که برداشتمان منطقی و درست بوده است. در این حالت باید سعی کنیم واکنش مستقیم به طرف مقابل نشان ندهیم و بدنبال واکنش های سازگارانه می رویم.

این تفکر منفی است که منجر به طغیان های خشم بسیاری می شود. اغلب اوقات وقتی چیزی اتفاق می افتد که شما را ناراحت کند، ممکن است بعد از مدتی که به آن فکر می کنید دیگر مسئله بدی برایتان نباشد.

همه انسان ها موجوداتی آسیب پذیر هستند و قبول این آسیب پذیری به عنوان نقطه ضعف خیلی کار آسان و راحتی نیست، زیرا انسان دوست دارد خود را موجودی قدرتمند و بدون نقص بداند. وقتی ما با آدم های دیگر در مجادله و تعارض قرار می گیریم، آن ها این نقاط ضعف را مورد اشاره و حمله قرار می دهند و به همین علت احساس خشم و عصبانیت ما بر انگیخته می شود.

انسان می‌تواند درون خود را آرام کند؛ این به معنای آن است که نه فقط رفتار خارجی خود را کنترل می‌کند، بلکه حتی واکنش‌های درونی خود را نیز کنترل می‌کند و گام‌هایی برای پایین آوردن ضربان قلب برمی‌دارد، خود را آرام می‌سازد و باعث فرونشستن احساسات می‌شود و زمانی که هیچ‌کدام از این روش‌ها کارساز نباشند، آن وقت کسی یا چیزی آسیب خواهد دید

متخصصان، کلاس‌ها و برنامه‌های زیادی برای کنترل خشم عصبانیت وجود دارد. در حقیقت، درخواست کمک کردن نشانه داشتن عزت نفس و احترام قایل شدن برای اطرافیان‌تان است. در این مسیر، اغلب برای حل مشکل‌تان با افرادی مثل خودتان همسفر می‌شوید. دریافت مستقیم بازخورد و تکنیک‌های کنترل خشم و عصبانیت فواید بسیاری دارد. اگر فردی هستید که به مشکل عصبانیت دچار هستید امیدواریم در این پست تا حدی جوابگوی شما بوده باشیم. همیشه می‌توانید با اشتراک گذاشتن تجربیات خود با دیگران سهمی در زندگی هرچه بهتر برای همه ایفا کنید.


عصبانیت در هنگام رانندگی دلایل متفاوتی مانند، ساعات طولانی ماندن در ترافیک و دیر رسیدن به مقصد، احساس خستگی برای ساعات طولانی رانندگی، کم‌خوابی، ابتلا به اختلالات روانی مثل اختلال دوقطبی، مشکلات شخصیتی، اعتمادبه‌نفس پایین، عدم مدیریت هیجانات، شرایط آب و هوایی نامساعد و. می‌تواند داشته باشد.

زهرا زین‌الدینی روانشناس و مشاور  درباره راهکار برای کنترل خشم هنگام رانندگی اظهار کرد: تجربه احساس خشم و عصبانیت در هنگام رانندگی، یک احساس کاملا طبیعی است، اما مسئله‌ای که حائز اهمیت است، مدیریت خشم در هنگام رانندگی است که در صورت عدم مدیریت می‌تواند باعث آسیب‌های جبران‌ناپذیری شود.

از جمله باور‌های منفی مانند، هیچ کس حق ندارد جلوی من بپیچد، او نباید بوق می‌زد و او نباید زور بگوید و قضاوت‌های عجولانه و زودهنگام در رابطه با رفتار فرد مقابل می‌تواند روی رفتار‌های رانندگان تاثیر منفی بگذارد.

زین الدینی با بیان اینکه انسان‌ها زمانی که عصبانی هستند نمی‌توانند منطقی به مسائل نگاه کنند، افزود: تا حدود زیادی قضاوت‌ انسان‌ها تحت تاثیر هیجانات منفی است، به همین دلیل بهتر است در هنگام عصبانیت افراد به هیچ عنوان رانندگی نکنند.

این روانشناس با اشاره به اینکه برای مدیریت بهتر خشم در هنگام رانندگی بهتر است افراد به یکسری از مسائل توجه کنند، اضافه کرد: اگر فردی احساس می‌کند خیلی زود عصبانی می‌شود و نمی‌تواند آرام بماند بهتر است در ساعت‌هایی که ترافیک زیاد هست، رفت و آمد نکند و یا از مسیر‌های جایگزین استفاده کند.

او افزود: از موارد دیگر برای مقابله موثرتر با خشم این است که افراد سعی کنند قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنند و در صورت مشاهده یک راننده عصبانی توقف نکنند و به راه خودشان ادامه بدهند، همچنین در صورت عصبانیت می‌توانند در اولین مکان ممکن توقف کنند، کمی به خودشان زمان بدهند و چند تنفس عمیق شکمی داشته باشند تا آرام‎تر شوند و سپس به مسیر خودشان ادامه دهند.

زین الدینی گفت: بهتر است در صورتی که خطایی از راننده مشاهده کردند، زود قضاوت نکنند و سریع واکنش نشان ندهند، چون ممکن است دلیل رفتار آن فرد عدم مهارت در رانندگی و یا از دست دادن تمرکز و یا دلایل دیگری باشد که اگر نسبت به آن آگاهی داشتند، این احساسات منفی را تجربه نمی‌کردند و حتی این اتفاق را طبیعی در نظر می گرفتند، بنابراین نوع نگاه و تفکر افراد در رابطه با رفتار‌های دیگران برروی واکنش‌های آن‌ها تاثیر بسیاری دارد.

این روانشناس ادامه داد: اگر رانندگان افکار منفی خود را در رابطه با رفتار رانندگان دیگر شناسایی کنند و بتوانند آن‌ها را تغییر دهند و افکار واقع‌بینانه‌ای را جایگزین آن کنند، به مقدار زیادی در کنترل خشم‌شان موفق خواهند بود.

زین الدینی خاطرنشان کرد: اگر عصبانیت در حین رانندگی برای فردی به تعداد دفعات زیاد اتفاق می‌افتد، بهتر است حتما با کمک یک متخصص دلایل آن شناسایی شود و مداخلات درمانی مناسبی را فرد دریافت کند.


پیمان حسنی ابهریان، در آستانه برگزاری دومین سمپوزیوم مبنای عصبی شناختی در اختلالات رشد، اظهار داشت: محورهای مورد بحث در این سمپوزیوم را اختلالات طیف اوتیسم، بیش فعالی، نقص توجه و اختلالات یادگیری، تشکیل می دهد.

وی با عنوان این مطلب که یکی از مهم ترین مشکلات که پیرامون اختلالات روانپزشکی و عصبی مطرح می شود، اختلالات عصبی-تکاملی است، ادامه داد: علتی که باعث شد این موضوع را به عنوان محور اصلی سمپوزیوم انتخاب کنیم این است که بچه ها با یکسری مشکلات در سنین ابتدایی در زندگی مواجه می شوند که اگر از همان ابتدا به درستی این اختلالات را تشخیص دهیم و درمان مناسبی برای آن داشته باشیم، می توانیم از تشدید بروز این اختلالات جلوگیری کنیم.

رئیس کلینیک مغز و شناخت اظهار داشت: خوشبختانه این اختلالات رشدی قابل درمان بوده و بسیاری از این اختلالات با آموزش و درمان های تخصصی قابل کنترل هستند و می توانیم از بسیاری از آسیب هایی که در آینده برای این گروه از کودکان به وجود می آید، جلوگیری کنیم.

وی افزود: همه این اختلالات با مسئله تحصیل و آموزش و پرورش کودکان تداخل دارد و اگر بتوانیم این اختلالات را به موقع شناسایی و برطرف کنیم، می توانیم بچه های موفقی داشته باشیم و اگر نتوانیم، طبعا آینده خوبی پیش روی این کودکان نخواهد بود.

ابهریان، دلیل اصلی بروز این اختلالات را آسیب مغزی دانست و گفت: این آسیب مغزی می تواند منشا ژنتیکی داشته باشد یا در دوران بارداری اتفاق بیافتد و یا هنگام زایمان و حتی بعد از تولد رخ می دهد. در واقع تمام اختلالات عصبی رشدی، اختلالاتی هستند که ناشی از آسیب های مغزی بوده و البته قابل درمان هستند.
وی شیوع اختلالات عصبی-تکاملی را بسیار بالا عنوان کرد و افزود: این اختلالات از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است که فراوان ترین  نوع آن، اختلالات یادگیری است. به طوری که حدود ۲۰ درصد دانش آموزان مقطع ابتدایی ما را شامل می شود و این آمار بسیار بالا است، یعنی از هر ۵ دانش آموز٫ یک دانش آموز مبتلا به اختلالات یادگیری است.

دبیر اجرایی دومین سمپوزیوم مبنای عصبی شناختی در اختلالات رشد، ادامه داد: اگر این اختلالات زود تشخیص داده شود با مداخلات تربیتی و آموزشی و درمانی خاص می توانیم به موفقیت بالایی از پیشگیری از آسیب های اجتماعی و مشکلاتی که در اثر ناتوانی در تحصیل و ارتباطات در بچه ها پیش می آید، دست یابیم.

وی خاطر نشان کرد: این سمپوزیوم دارای امتیاز بازآموزی برای روانپزشکان، پزشکان عمومی، متخصصین کودکان، گروه روانشناسان، متخصصین علوم اعصاب و دانشجویان رشته توانبخشی مخصوصا گفتار درمانی و  شنوایی شناسی خواهد بود.

دومین سمپوزیوم مبانی عصبی شناختی در اختلالات رشدی به همت موسسه آموزش عالی علوم شناختی و با همکاری دانشگاه خوارزمی از ۱۸ تا ۱۹ مهر ۹۸ در محل سالن ابوریحان بیرونی دانشگاه خوارزمی برگزار می شود.

 

 


در جلسه بیست و هفتم نقد و اندیشه که هر هفته در وزارت ارتباطات برگزار می شود و موضوعات مرتبط با فضای مجازی در آن طرح می شود، عواملی همچون نبود سواد رسانه‌ای کافی، غیبت اساتید خبره، دانشگاهیان و متخصصین، نبود قوانین بازدارنده ازجمله مهم‌ترین عوامل جولان روانشناس نماها در فضای مجازی به عنوان اصلی ترین دلایل گرایش به روانشناسان در فضای مجازی عنوان شد. البته موضوع هزینه بالای ویزیت روانشناسان حقیقی هم از دیگر عوامل گرایش عنوان شد. آنچه در ادامه می خوانید مشروح جلسه اخیر نقد و اندیشه با موضوع روانشناس نماها در فضای مجازی» است که در آن سید علی آذین دکتری اجتماعی، فلوشیپ پزشکی جنسی و دانشیار پژوهشگاه ابن‌سینا، حسین مصباح، سرپرست معاون انتظامی و رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه‌ای سازمان نظام روانشناسی کشور و حمزه علیمرادی، روانشناس و روان‌درمانگر حضور داشتند. 

فضای مجازی می‌تواند کمک زیادی به‌سلامت روانی بکند

در ابتدای این جلسه آذین بابیان اینکه در خصوص روانشناسی و روان‌درمانی و یا مشاوره در فضای مجازی نظارت مختلفی وجود دارد گفت: بعضاً برخی عنوان می‌کنند که سلامت روانی حوزه‌ای است که درمان صرفاً از طریق مشاوره حضوری و رودررو با بیمار امکان‌پذیر است و اساساً فضای مجازی، فضایی مناسبی برای درمان سلامت روانی نیست.

وی افزود: این در حالی است که چنین نظری کم‌لطفی به فضایی است که می‌تواند به تأمین سلامت جامعه کمک زیادی بکند و با حضور متخصصان حوزه سلامت می‌توان در آن بحث و تبادل‌نظر داشت. اتفاقاً در این حوزه پیمایش‌های زیادی انجام‌گرفته است. به‌عنوان‌مثال بر اساس یک پیمایشی در فیس‌بوک که باوجود افول نزدیک به دو میلیارد نفر همچنان در آن عضو هستند 22 درصد افراد با استفاده از بستر آن در حال تبادل اطلاعات در حوزه سلامت هستند؛ بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم، بستر فضای مجازی در حوزه سلامت مردم اثرگذاری جدی دارد.

66 درصد مردم آمریکا به اطلاعات فضای مجازی اعتماد دارند

دانشیار پژوهشگاه ابن‌سینا ادامه داد: نتایج پیمایشی که در آمریکا در خصوص اعتماد مردم به شبکه‌های اجتماعی انجام شد نشان می‌دهد که 66 درصد مردم به اطلاعات فضای مجازی اعتماد دارند. ما پژوهشی در خصوص اعتماد مردم ایران به شبکه‌های اجتماعی نداریم اما اعتقاد دارم که اگر اعتماد مردم ایران به شبکه‌های اجتماعی بیش از آن 66 درصد نباشد یقیناً کمتر نیست.

احسان محمدی مجری و کارشناس برنامه در ادامه خاطرنشان کرد که 32 درصد مطالبی که در فضای مجازی منتشر می‌شود به حوزه روانشناسی اختصاص دارد اما تنها 5 درصد این مطالب توسط متخصصان این حوزه تولید می‌شود و این دغدغه‌ای است که باید جدی گرفته شود.

حوزه سلامت روانی و در کل روانشناسی حوزه جذابی است

آذین بابیان اینکه برای آسیب‌شناسی این مسئله باید به فضایی حقیقی رجوع کرد گفت: اساساً حوزه سلامت روانی و در کل روانشناسی حوزه جذاب و پرطرفداری است و اتفاقاً به دلیل وجود منابع زیاد در این حوزه و در دسترس بودن آن بعضاً افراد بامطالعه آن‌ها خود را متخصص این حوزه فرض می‌کنند.

وی افزود: اما نکته ریشه‌ای‌تری که باعث شده است مخاطبان حوزه روانشناسی در فضای مجازی زیاد باشد بازمی‌گردد به این مسئله که خدمات حوزه سلامت روانی چه درزمینهٔ دسترسی و چه درزمینهٔ بهره‌مندی متناسب ارائه نمی‌شود.

بسیاری از بیماران از پرداخت حق مشاوره عاجزند

این متخصص پزشکی اجتماعی ادامه داد: امروزه باوجودآنکه تلاش شده است که حق مشاوره با حداقل افزایش مواجه شود اما بسیاری از بیماران از پرداخت همین حق مشاوره هم عاجز هستند و بیمه‌ها هم هنوز حمایت‌های لازم را از بیماران حوزه سلامت روانی به عمل نمی‌آورند.

وی تأکید کرد: به دلیل همین مشکلات کسانی که نیاز به مشاوره دارند چون یا امکان دسترسی و یا امکان بهره‌مندی را با توجه به هزینه‌ها و نبود بیمه‌های حمایتی ندارند تلاش می‌کنند تا مشکلات خود را نه در فضای حقیقی بلکه در فضای مجازی حل کنند.

غیر متخصصین در فضای مجازی حضور پررنگ‌تری دارند

در ادامه این جلسه مصباح با تأکید بر اینکه فضای مجازی به یک مجموعه جدانشدنی از زندگی مردم تبدیل‌شده است گفت: بااین‌حال در همین فضا ما شاهدیم که در حوزه سلامت روانی کسانی بیشترین و پررنگ‌ترین حضور را دارند که از کمترین تخصص برخوردارند.

وی بابیان اینکه بر اساس تصمیمات تازه‌ای که در سازمان نظام روانشناسی گرفته‌شده است در حال رصد جدی عملکرد افراد در حوزه فضای مجازی هستیم گفت: در مشاهدات خود اخیراً به فردی برخورد کرده‌ایم با مدرک فوق‌دیپلم مکانیک که از طریق فضای مجازی اقدام به جلب اعتماد افراد زیادی کرده و حتی حق مشاوره‌های 500 هزارتومانی دریافت می‌کرد و اخیراً هم کارگاه‌های روانشناسی برگزار کرده بود.

سرپرست معاون انتظامی سازمان نظام روانشناسی افزود: ازاین‌دست افراد که اتفاقاً در شبکه‌های مجازی پرمخاطب و دنبال کننده‌های زیادی هم دارند کم نیستند که اقدام به ارائه مشاوره‌های غیرعلمی و غیرتخصصی می‌کنند؛ بنابراین فضای مجازی باوجود مزایای فراوان می‌تواند مخاطرات جدی به‌ویژه در حوزه سلامت روان داشته باشد و به‌نوعی فضای مجازی یک تیغ دو لبه است.

شرایط کنونی محصول عدم حضور صاحب‌نظران حوزه روانشناسی در فضای مجازی است

مصباح ادامه داد: اما نکته‌ای که وجود دارد این است که این شرایط محصول عدم حضور پررنگ و جدی متخصصان و صاحب‌نظران حوزه روانشناسی در فضای مجازی است. در غیاب متخصصان، اساتید و صاحب‌نظران حوزه سلامت روان، فضای مجازی توسط افراد فاقد تخصص و حتی مدارک دانشگاهی و مرتبط تسخیر می‌شود.

وی در ادامه تأکید کرد: یکی از آفت‌های فضای مجازی این است که چون ارتباط و تبادل اطلاعات افزایش‌یافته، جلب اعتماد به‌سرعت انجام می‌گیرد و افراد بعضاً بدون تحقیق و بررسی‌های لازم به کسانی که به‌عنوان روانشناس در فضای مجازی اقدام به مشاوره می‌کنند اعتماد می‌کنند.

سرپرست معاون انتظامی سازمان نظام روانشناسی تصریح کرد: در سایت سازمان نظام روانشناسی اسامی روانشناسان مورد تائید و دارای پروانه صلاحیت و حرفه‌ای که تعداد آن‌ها حدود 6 هزار نفر است منتشر کرده و کافی است مردم با مراجعه به این سایت ادعا و حتی تخصص افرادی که در فضای مجازی خود را روانشناس معرفی می‌کنند را بررسی کنند.

بی‌کاری عامل گرایش به روان درمانگری در فضای مجازی

در ادامه این جلسه علیمرادی با تأکید بر اینکه شش عامل باعث می‌شود که افراد با عنوان جعلی روانشناس و یا روان‌درمانگر و مشاور در فضای مجازی فعالیت کنند گفت: یکی از این عوامل سیستمی و کلان است. ما در بعد سیستمی و در جامعه امروز با تحصیل‌کرده‌های بیکار چه در رشته روانشناسی و چه در رشته‌های دیگر مواجه هستیم که ممکن است این افراد برای کسب درآمد دست به دامن فضای مجازی و حوزه پرطرفدار روانشناسی شوند.

وی افزود: عامل دیگری که منجر به جولان روانشناس نماها در فضای مجازی شده است بازمی‌گردد به ضعف اطلاع‌رسانی که متأسفانه رسانه‌ها و به‌ویژه صداوسیما هنوز به این موضوع نپرداخته‌اند که روانشناس کیست، روان‌پزشک کیست. اساساً در روانشناسی تخصص‌های متعددی داریم که هنوز برای بسیاری از مردم ناشناخته است این آگاهی‌رسانی از سوی رسانه‌ها انجام نگرفته است.

این روانشناس و روان‌درمانگر بابیان اینکه سومین مسئله بازمی‌گردد به محیط‌های دانشگاهی گفت: موجی از روانشناسان از دانشگاه‌ها فارغ تحصیل شده‌اند که هنوز تمرین‌های عملی مراجعه دیدن را دریافت نکرده‌اند و یا با فضای حقیقی درمانگری مواجه نشده‌اند؛ بنابراین کسی که در فضای مجازی درمانی که هیچ‌وقت به‌صورت عملی آن را ندیده است باید اسمش را روانشناس نما گذاشت.

مردم همواره راه میانبر را از طریق روانشناسی دنبال می‌کنند

وی با تأکید بر اینکه چهارمین عامل جولان روانشناس نماها در فضای مجازی به نگاه مردم بازمی‌گردد گفت: مردم یک نوع نگاه فرا روانشناسی به روانشناسی دارند. کافی است که در جمعی به فردی بگویید من رشته‌ام روانشناسی است، امکان ندارد بعد از چند دقیقه این پرسش مطرح نشود که من چه چگونه آدمی هستم؟ یا از یک بعد دیگر همیشه حداقل در کشور ما پرفروش‌ترین کتاب‌های ایرانی 10 راه موفقیت، 10 راه پولدار شدن و. است که عمدتاً حاوی مطالب ساده و به‌دردنخور و غیرعلمی است و این نشانه‌ای است از اینکه مردم همواره راه میانبر را از طریق روانشناسی دنبال می‌کنند و این نگاه هم باید درست شود.

علیمرادی بابیان اینکه پنجمین عامل ازنظر من هم بازمی‌گردد به نقش سازمان نظام روانشناسی گفت: سازمان نظام روانشناسی هنوز نتوانسته است راهکاری ایجاد کند که مردم مثلاً از طریق کد نظام روانشناسی بتوانند به‌سرعت اصالت ادعای افراد در فضای مجازی تحت عنوان روانشناس را تشخیص دهند.

وی درنهایت تأکید کرد: ششمین و مهم‌ترین عامل هم متمرکز بر نبود نگاه تخصصی به مسئله روانشناسی است، به‌طوری‌که مثلاً روانشناس کودک به خودش اجازه می‌دهد در خصوص روابط زوج‌ها و یا روانشناسی بالینی هم اظهارنظر کنند و مشاوره بدهند؛ بنابراین با بررسی مجموعه این عوامل شاید بهتر بتوانیم به این نتیجه برسیم که چرا روانشناس نماها در فضای مجازی ظهور و بروز پیداکرده‌اند.

در ادامه این نشست، آذین در پاسخ به این سؤال که چرا متخصصان حوزه روانشناسی به این سادگی اجازه می‌دهند که افرادی بدون مدرک و تخصص با توسل به نام و عنوان روانشناسی برای خود مخاطب جذب کنند گفت: مدرنیته و فناوری بسیاری از مشکلات جوامع را حل کرده و خیلی از کارها را تا نسل‌های قبل سخت و غیرقابل انجام به نظر می‌رسید را تسهیل کرده است اما باید در نظر گرفت که هم مدرنیته و هم فناوری نیازمند آسیب‌شناسی‌های خاص خود هستند.

وی افزود: تفاوت جامعه ما با جوامع دیگر این است که ما به آسیب‌شناسی توجه نمی‌کنیم و وقتی تا خرخره گرفتار شدیم هم هنوز فکری برای دستیابی به راه‌حل نمی‌کنیم و معمولاً وقتی خیلی گرفتار شدیم به دنبال راه‌حل‌های ضربتی و یک‌شبه و دستوری می‌رویم و چون آسیب‌های اجتماعی یک‌شبه حل نمی‌شود هیچ طرح ضربتی و یک‌شبه‌ای هم نمی‌تواند برای آن راهگشا باشد.

جایگاه تفکر نقاد در سیستم آموزشی ما خالی است

این متخصص پزشکی اجتماعی ادامه داد: به همین علت باید در حوزه ورود غیرتخصصی روانشناسان در فضای مجازی اولاً هم آسیب‌شناسی را به رسمیت بشناسیم و بعد هم به‌جای محدودسازی و فیلترینگ که دم‌دستی‌ترین راه‌حل برای مسئولین است به سمت ریشه‌های آسیب برویم. ریشه این مشکل هم به عقیده من این است که ما هنوز در حوزه تعلیم و تربیت، مشکلات جدی داریم و باید در نظام آموزشی ما در راستای تقویت تفکر نقاد بازنگری شود.

در ادامه احسان محمدی تأکید کرد که 25 میلیون نفر ایرانی در اینستاگرام فعال هستند که این افراد برای حل مشکلات خود به دنبال ساده‌ترین راه‌حل‌ها هستند به همین دلیل روانشناسی در فضای مجازی از دست دانشگاهیان خارج‌شده و در اختیار افرادی قرارگرفته است که دنبال لایک و پول درآوردن هستند.

آذین در این رابطه گفت: در این رابطه ما می‌توانیم دو رویکرد کوتاه‌مدت و درازمدت داشته باشیم. در کوتاه‌مدت باید سواد سلامت افراد را بالا ببریم. سواد سلامت یعنی اینکه فرد به این مرحله برسد که آیا می‌خواهد در حوزه سلامت اطلاعات کسب کند و بداند اطلاعات دراین‌باره را از کجا می‌تواند کسب کند و درنهایت بتواند با نگاه نقاد بررسی کند اطلاعاتی که به دست آورده درست است یا خیر و این مستم این است که تفکر نقاد وجود داشته باشد و این همان رویکرد درازمدت برای حل ریشه‌ای مشکلات جامعه است.

وی افزود: متأسفانه مشکلاتی که در فضای مجازی شاهد هستیم این است که افرادی که تخصص، مدرک و یا پروانه دارند هم مشاوره‌های غیرعلمی می‌دهند. پس مردم باید با کدها و سرنخ‌هایی که به‌واسطه سواد سلامت دریافت می‌کنند تشخیص دهند که این فرد اساساً صلاحیت ارائه مشاوره دارد یا خیر.

دانشیار پژوهشگاه ابن‌سینا ادامه داد: از آن‌طرف هم باید به روانشناسان و درمانگرها آموزش داد که چه طور حرفه‌ای و تخصص‌گرایانه در فضای مجازی عمل کنند تا بتوانند کدها و سرنخ‌های درستی از خود به مردم ارائه دهند.

متخصصین در فضای مجازی فعال شوند تا عرصه را بر غیر متخصصین تنگ شود

در ادامه علیمرادی بابیان اینکه اساساً دو گروه روانشناس داریم گفت: یک دسته متخصصین و دارای سواد علمی بالا در حوزه روانشناسی هستند و دسته دیگر غیرمتخصص و به‌نوعی عوام در این رشته هستند. گلایه من از افراد متخصص و روانشناسان واقعی است که چرا اساساً در فضای مجازی حضور ندارند و فعالیت نمی‌کنند تا عرصه را بر غیر متخصصین و به‌نوعی عوام این رشته تنگ کنند.

این روانشناس ادامه داد: روانشناسان و اساتید حوزه نباید فضای مجازی را انکار کنند و نباید عنوان کنند که به فرض اگر یک متخصص در تلگرام یا اینستاگرام وقت می‌گذارد و مطلب علمی تولید می‌کند پس آدم بیکاری است.

علیمرادی در ادامه در پاسخ به این سؤال که عموماً چه نوع درخواست‌ها و مشاوره‌هایی از او که در فضای مجازی به‌عنوان یک روانشناس فعال است مطرح می‌شود گفت: عموماً در فضای مجازی از سوی مخاطب مسائلی مطرح می‌شود که به‌نوعی تابو هستند. مثل مسائل جنسی، روابط شویی، خیانت و. این دست مطالب که در جامعه به‌راحتی درباره آن صحبت نمی‌شود عموماً در فضای مجازی پرمخاطب و پرطرفدار هستند.

در ادامه مصباح درباره اینکه چقدر سازمان نظام روانشناسی مراقب فضایی مجازی است تا از این فضا سو استفاده نشود گفت: از آن‌طرف ما به‌عنوان سازمان نظام روانشناسی در حال تهیه اپلیکیشینی هستیم که مردم با مراجعه با آن بتوانند به‌سرعت صلاحیت و حتی تخصص افراد با ادعای روانشناس را بررسی و تشخیص دهند تا به‌این‌ترتیب مردم با اعتماد بیشتری به روانشناسان مراجعه کنند که به‌زودی از این اپلیکیشن رونمایی می‌شود.

مردم به خاطر هزینه‌ها به روانشناسان فضای مجازی مراجعه می‌کنند

سرپرست معاون انتظامی سازمان نظام روانشناسی در ادامه یکی از چالش‌های جدی عدم مراجعه حضوری مردم به روانشناسان و روان‌درمانگرها را بحث هزینه دانست و گفت: به همین دلیل مردم ترجیح می‌دهند از طریق فضای مجازی یا با حداقل هزینه و یا حتی بدون هیچ هزینه‌ای به راه‌حلی برای حل مشکلات خود دست پیدا کند و به روانشناسان فضای مجازی رجوع می‌کنند که اگر مراجعه به روانشناسان تحت پوشش بیمه قرار گیرد قطعاً شاهد افزایش روند مراجعات حضوری به روانشناسان خواهیم بود.

وی با تأکید بر اینکه در مواجه با روانشناس نماها اساساً قانون خاصی وجود ندارد چراکه اصلاً در ارتباط با فضای مجازی قانون بازدارنده‌ای وجود ندارد گفت: ما برای این فضا هنوز قانونی نداریم که اگر فردی مطلب غیرعلمی، اغواگرایانه و گمراه‌کننده ارائه کرد چگونه باید با آن برخورد کرد.

مصباح افزود: بحث دیگر هم این است که بسیاری از روانشناسان عالم ما اعتقاد ندارند که باید در این فضا حضور پیدا کنند که به عقیده من این رویکرد هم اشتباه است؛ بنابراین باید با بهره‌گیری از فضای مجازی و ارائه کار علمی و دقیق بینش افراد را در ارتباط با علم روانشناسی بالا برد و مانع از سو استفاده افراد از غیبت متخصصین و صاحب‌نظران در این فضا شد.

در بخش پایانی این جلسه آذین در جمع‌بندی مباحث مطرح‌شده گفت: اولاً از فضای مجازی می‌شود در سلامت به‌ویژه سلامت روان استفاده کرد. البته نه اینکه خدمات درمانی ارائه شود اما همه مشکلات مردم هم نیاز به درمان  حضوری ندارد. مردم عمدتاً یک سری سؤالات و دغدغه‌هایی دارند و یا یک پله جلوتر مشکلاتی دارند که ممکن است با توصیه‌هایی این مشکلات را از طریق فضای مجازی برطرف کرد.

سواد رسانه‌ای و سواد سلامت مردم باید ارتقا پیدا کند

وی افزود: اما نکته دوم اینکه سواد رسانه‌ای و سواد سلامت مردم باید ارتقا پیدا کند چراکه فضای مجازی آن‌قدر وسیع و به‌نوعی بی‌دروپیکر است که همه نمی‌توانند نسبت به آن اشراف کامل داشته باشند پس خود مردم را باید توانمند کرد. توصیه آخر هم به همکاران در حوزه سلامت است که حتماً اخلاقی، حرفه‌ای و مسئولانه عمل کنند و بدانند که اگر برای ارائه هر توصیه‌ای به اشراف نرسیده باشند آن توصیه می‌تواند حتی یک زندگی را به نابودی بکشاند. اگر این شرایط حرفه‌ای، اخلاقی و مسئولانه را قبول کردیم می‌توانیم یاد بگیریم، یاد بدهیم و انشا الله تأثیر سازنده‌ای در فضای مجازی داشته باشیم.

مصباح هم در جمع‌بندی سخنان خود با تأکید بر ضرورت افزایش سواد رسانه‌ای و سلامت مردم گفت: نکته مهم‌تر افزایش هماهنگی بین نهادها و سازمان‌ها با سازمان نظام روانشناسی است. اکنون افرادی با سوءاستفاده از طرح تسریع در کسب‌وکار» از نهادهای غیر مرتبط اقدام به کسب مجوز برای راه‌اندازی انجمن‌هایی روانشناسی می‌کنند، درحالی‌که اساساً نه پروانه‌ای از سازمان نظام روانشناسی اخذ کرده‌اند و نه حتی مدرک این رشته را دارند همین انجمن‌ها اکنون تبدیل به یک معضل جدی شده‌اند که دامنه آن به فضای مجازی هم کشیده شده است.

ضرورت حضور پررنگ سازمان نظام روانشناسی در فضای مجازی

علیمرادی هم در جمع‌بندی سخنان خود گفت: به سازمان نظام روانشناسی توصیه می‌کنم حالا که خلأ قانونی برای برخورد با صفحات غیرمجاز در حوزه روانشناسی وجود دارد حداقل خود این سازمان حضور فعال و پررنگی در فضای مجازی داشته باشد تا هم فضا را بر افراد غیرمتخصص تنگ کند و هم صفحات و افراد فعال غیرمتخصص را به مردم معرفی کند.


رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش درآئین انتخابات انجمن اولیاء و مربیان شهر تهران گفت: مدرسه و خانواده هرچه هماهنگ‌تر باشند تأثیر آموزش‌ها افزایش خواهد داشت لذا ازآنجاکه جامعه هدف ما دانش آموزان هستند. هنر ما باید شنیدن صدای کودکان باشد.

 

وی بزرگسال پنداری کودکان را ازجمله عوامل نشنیدن صدای کودکان دانست و ادامه داد: به خاطر داشته باشیم در شورای مدرسه اگر نماینده دانش‌آموز حضور نداشته باشند، صدای کودکان شنیده نمی‌شود، لذا ما یاد گرفته‌ایم خودمان جای فرزندانمان صحبت کنیم. باید رویه‌مان را تغییر دهیم.

معاون آموزش ابتدایی وزیرآموزش‌وپرورش گفت: اگر در برنامه‌ریزی‌ها نشان دهیم که به اقتضائات دوران کودکی توجه کرده‌ایم مثل کنجکاوی و خلاقیت این بدان معنی است که صدای او را شنیده‌ایم.

وی با طرح این سؤال که؛ ما چه اندازه به کودکانمان فرصت داده‌ایم خودشان باشند؟ اظهارکرد: برخی خانواده‌ها فکر می‌کنند اگر فرزندشان برچسب نخبه و تیزهوش بخورد کار بزرگی انجام داده‌اند، درحالی‌که اگر به دانشگاه‌ها و بازارکار بروند می‌بینند این ویژگی‌ها متفاوت است.

حکیم زاده خاطرنشان کرد: متأسفانه با تبلیغات صداوسیما ذهن خانواده‌ها با پیام‌های غلط پرشده است اما کودکی بچه‌هایمان را نابود کرده‌ایم، ممکن است کودکان ما نمره‌های خوبی بگیرند اما این به قیمت شاد نبودن آن‌ها است.

وی اضافه کرد: به دلیل نگرش های نادرست‌، انتظارات خانواده‌ها از فرزندانشان صحیح نیست، لذا آزمون‌ها و رقابت‌ها و مقایسه‌های نابجا به کرامت ذاتی کودکانمان لطمه زده است.

 معاون آموزش ابتدایی وزیرآموزش‌وپرورش، انجمن اولیا و مربیان را بستری مناسب برای موضوع مدرسه محوری برشمرد و تصریح کرد: انجمن اولیا و مربیان به معنی مشارکت خانواده، مدرسه و دانش‌آموز برای شنیدن صدای کودکان در مدارس است.

وی با اشاره به اینکه نظام خلقت الهی مبتنی بر تشویق است، گفت: در نظام تربیتی خانواده باید درکنار فضای فیزیکی و علمی خوب مدرسه، یک فضای روانی و عاطفی خوبی نیز فراهم شود تا کودک وقتی وارد مدرسه شود حس کند که چقدر همکاران داخل مدرسه دوستش دارند.


زهرا امام روانشناس و مشاور درباره علاقه ن به خرید کردن اظهار کرد: دلایل علاقه خانم‌ها به خرید کردن ریشه تکاملی دارد، در زمانی که بشر برای اولین بار زندگی در غار‌ها و قبیله‌ها را آغاز کرد، ن همواره در آن زمان به دنبال تهیه غذا بودند.

 

وی افزود: ن در گذشته با جمع کردن هیزم، از دانه غلات و ریشه و برگ گیاهان برای درست کردن دارو و چای استفاده می‌کردند.

این روانشناس بیان کرد: از دیدگاه تکاملی نسلی، ن مجبور بودند تا حافظه‌ای قوی داشته باشند و به جزئیات توجه بیشتری کنند، چراکه مردان در آن روزگار به شکار می‌پرداختند و ن وظیفه جمع آوری هیزم و دانه غلات را برعهده داشتند و هر کدام باید نقش خود را به خوبی ایفا می‌کردند.

امام با بیان اینکه در عصر حاضر ن امروزی مطابق آمار ۸۵ درصد خرید خانه را انجام می‌دهند، افزود: بنابراین به دنبال بهترین قیمت ممکن برای خرید وسایل هستند‌ و دلیل علاقه ن به خرید کردن این است که این امر یک فعالیت اجتماعی محسوب می‌شود.

این روانشناس با اشاره به اینکه دلیل دیگر علاقه ن به خرید به هویت ن مربوط است، ادامه داد: همه ن خرید کردن را دوست ندارند و از آن احساس آرامش نمی‌گیرند، اما اکثریت آن‌ها خرید کردن را دوست دارند.

 


نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که تمرین بدنی بیش از اندازه نه فقط بدن، بلکه مغز را نیز خسته کرده و احتمال تصمیم‌گیری‌های اشتباه را بالا می‌برد.

به نقل از ایرنا، وقتی محققان از گروهی از ورزشکاران خواستند تا میزان تمرینات خود را افزایش دهند، نوعی از خستگی ذهنی را در بین آنان مشاهده کردند که شامل کاهش فعالیت در بخشی از مغز بود که در تصمیم‌گیری اهمیت فراوانی دارد.

به گفته پژوهشگران، این ورزشکاران همچنین بیشتر به عمل بدون فکر قبلی دست می‌زدند و پاداش‌های فوری را به دستاوردهای بزرگتر که به زمان بیشتری برای رسیدن به آن‌ها نیاز بود، ترجیح می‌دادند.

ماتیاس پسیگلیون از بیمارستان پیتی-سالپتری‌یر پاریس می‌گوید: بخش جلویی مغز که تحت تاثیر بار اضافی تمرینات ورزشی قرار گرفت دقیقا همان بخشی است که در مطالعات پیشین نشان دادیم نسبت به فعالیت شناختی بیش از اندازه، آسیب‌پذیر است. بنابراین این بخش از مغز خود را به عنوان نقطه ضعف شبکه مسئول کنترل شناختی در مغز، نشان داد.»

این پژوهش‌ها از ارتباط میان تلاش بدنی و ذهنی حکایت دارند؛ به گفته پژوهشگران در هر دو این موارد به کنترل شناختی نیاز است.

تداوم تلاش بدنی برای دستیابی به یک هدف دوردست نیازمند کنترل شناختی است.

به گفته پسیگلیون برای دستیابی به این منظور باید فرآیند خودکاری که شما را به هنگام درد ماهیچه‌ها و مفاصل متوقف می‌کند را کنترل کنید.»

جرقه آغاز این تحقیقات از آن‌جا زده شد که برخی از ورزشکاران فرانسوی که به رقابت‌های المپیک راه یافته بودند، به سندرُم تمرین‌زدگی» دچار شده و به دلیل احساس خستگی بیش از حد، عملکردشان افت کرد. سوال محققان این بود که آیا همان نوع از خستگی عصبی در مغز که در اثر کار فکری زیاد نیز ایجاد می‌شود، در ایجاد سندرم تمرین زدگی نیز موثر است یا نه.

به گفته پسیگلیون نتایج به دست آمده از این تحقیقات نشان داد که وضعیت عصبی در تصمیم‌گیری افراد تاثیر دارد، به این معنا که وقتی مغزتان خسته است، تصمیمات یکسانی نمی‌گیرید.

به گفته این تیم تحقیقاتی، باید میزان خستگی مغز را تحت کنترل قرار داد تا از گرفتن تصمیم‌های بد در حوزه‌های ی، قضایی و اقتصادی جلوگیری شود.

این پژوهش در مجله Current Biology منتشر شده است.

 

 


هیچ چیزی مانند دروغ، بی‌اعتمادی ایجاد نمی‌کند. از هر کسی بپرسید به شما خواهد گفت از ارتباط و دوستی با یک دورغگو هیچ لذتی نمی‌برد. اما برخی از دروغ‌ها از نظر اجتماعی قابل قبول‌اند که به آن‌ها دروغ سفید» یا دروغ مصلحتی می‌گوییم و همه تا حدودی از آن استفاده می‌کنیم.

در مطالعه‌ای که در دانشگاه ماساچوست انجام شد محققان نشان دادند که ۶۰ درصد از افراد بزرگسال نمی‌توانند بیشتر از ده دقیقه صحبت کنند بدون اینکه یک دروغ بگویند، آنهم با کسی که او را می‌شناسند. اگر گفتگو بین دو غریبه باشد، به سه دروغ در عرض ده دقیقه‌ی اول گفتگو هم می‌رسد!

حقیقت تلخی است، اما انگار انسان‌ها دروغگو به دنیا می‌آیند. مطالعه‌ای که در بالا گفتیم پیش از اختراع و فراگیر شدن شبکه‌های مجازی و رسانه‌های اجتماعی امروزی صورت گرفته بود. مطمئنا فیسبوک و توئیتر و اینستاگرام و سایر اپلیکیشن‌ها تعداد این دروغ‌ها را خیلی بیشتر از این عدد‌ها کرده‌اند. چون به هر حال به افراد فرصت‌های بیشتری برای دروغ گفتن می‌دهند.

خیلی از افراد، رسانه‌های دیجیتال و اخبار نادرست را مقصر می‌دانند. هر چند این عوامل تا حدودی در میزان دروغگویی مؤثرند، اما چیزی که به طور یقین می‌دانیم این است که این ابزار‌ها فقط تمایل موجود در ذات انسان به دروغگویی را تقویت می‌کنند. به گفته‌ی روانشناسان و روانکاوان، دروغ گفتن یکی از ریشه‌دارترین رفتار‌های بشر است.

کودک انسان به محض اینکه یاد می‌گیرد حرف بزند، شروع به استفاده از زبان خود به شیوه‌ای فریب آمیز می‌کند. کودک از دو یا سه سالگی با دروغ‌های بسیار کوچک و ساده شروع می‌کند، و با رسیدن به چهار سالگی، دیگر بلد است دروغ‌های پیچیده‌تر بگوید. شاید این اتفاقی منفی و بد به نظر برسد، اما روانشناسان و محققان می‌گویند این توانایی‌ها یکی ازعلامت‌های هوش اجتماعی هستند.

بچه‌ها به طور طبیعی، استفاده از دروغ‌های سفید را یاد می‌گیرند. کودکان نسبتا بی‌آزارند و بزرگ‌تر‌ها به آن‌ها می‌گویند باید مراقب احساسات خودشان و دیگران باشند. می‌توانید اینطور تصور کنید که دروغ‌های کوچک و سفید، مانند روغن‌هایی هستند که کمک می‌کنند چرخ‌های روابط اجتماعی به نرمی و آرامی بچرخند.

دروغ و حقیقت

پس متوجه شدیم که همه دروغ می‌گویند، یعنی شما نمی‌توانید آدم‌ها را بر اساس اینکه دروغ می‌گویند یا حقیقت، دسته بندی کنید. اما می‌توانیم میان انواع دروغ‌هایی که آدم‌ها می‌گویند تفاوت‌هایی قائل شویم. از وقتی که حال‌تان خوب نیست، اما می‌گویید: خوبم» گرفته تا بهانه آوردن برای تاخیرتان یا دروغی که برای نجات جان‌تان می‌گویید. انسان‌ها به طور کل به طیف‌های گسترده‌ای از دروغ متوسل می‌شوند.

بعضی از کارشناسان می‌گویند نیاز به جور شدن با توقعات دیگران چیزی است که آدم‌ها را به سمت دروغگویی سوق می‌دهد، حالا بماند که جامعه پُر از ضد و نقیض‌هاست! شما به بچه‌ها می‌گویید نباید دروغ بگویند، اما این را هم به آن‌ها می‌گویید که حتی اگر دوست ندارند با شما به مهمانی بیایند باید بیایند و وانمود کنند که شاد و راضی‌اند.

دروغ‌های وسواسی یا عادتی

بعضی از آدم‌ها زندگی خود را با یک سری بی‌پایان از حکایت‌ها و واقعیت‌ها و یا داستان‌هایی که یا کاملا نادرست‌اند یا زیادی آب و تاب داده شده‌اند دکور و تزئین می‌کنند. افرادی که این کار را می‌کنند به داستان‌های خیالی خود معتادند، زیرا بدون این دروغ‌ها و داستان‌ها عمیقا احساس ناامنی می‌کنند. معمولا تنها افرادی که از دروغ‌های عادتی رنج می‌برند خود ِ این دروغگو‌ها هستند.

دروغ‌های بیمارگونه

دروغ‌های بیمارگونه، نوع مزمن‌تر دروغ‌های عادتی یا وسواسی هستند. دروغ‌های مرضی برخلاف دروغ‌های سفید یا مصلحتی که برای جلوگیری از ناراحتی یا درد سر شخص دیگری گفته می‌شوند، ظاهرا هیچ دلیل مشخصی ندارند و همین باعث می‌شود کسی که با یک دروغگوی مرضی برخورد می‌کند به سختی بفهمد چه باید بکند. بیش از یک قرن از شناسایی دروغ مرضی می‌گذرد، اما هنوز تعریف واحدی برای آن ارائه نشده است. برخی از دروغ‌های مرضی ریشه در یک عارضه‌ی روانی دارند مانند اختلال شخصیت اجتماعی (سایکوپث)، در حالی که برای دیگر دروغ‌های مرضی ظاهرا هیچ دلیل پزشکی وجود ندارد.

دروغگوی مرضی (pathological liar) چه کسی است؟

دروغگوی مرضی کسی است که به طرز بیمارگونه‌ای دروغ می‌گوید، اما هنوز نمی‌توان دلیل مشخصی برای این دروغ گفتن‌ها پیدا کرد. بعضی از دروغگو‌های مرضی انگار برای اینکه خود را قهرمان جلوه دهند یا از جانب دیگران تائید شوند دروغ می‌گویند، برخی دیگر از دروغگو‌های مرضی نیز ظاهرا به دنبال به دست آوردن چیزی نیستند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند دروغگو‌های مرضی ماده سفید بیشتری در قسمت پریفرونتال مغز خود دارند. به طور کلی، ماده‌ی سفید مغز با ارتباطات سریع‌تر، مهارت کلامی بیشتر و پردازش سریع‌تر افکار مرتبط است. افرادی که ماده سفید مغزشان بیشتر است، سخت‌تر می‌توانند احساس همدلی کنند، زیرا فعالیت کمتری در نواحی از مغز که به هیجانات مربوط است دارند.

همانطور که گفتیم دروغگوی مرضی یا وسواسی می‌تواند یکی از ویژگی‌های اختلال شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد. تروما یا ضربه به سر نیز می‌تواند در دروغ‌های مرضی نقش داشته باشد.

انواع دروغ را بشناسید

دروغگو‌های مرضی چه خصوصیاتی دارند؟

به نظر می‌رسد دروغ‌های‌شان سود خاصی ندارد

بیشتر دروغگو‌های مرضی، دروغ‌هایی می‌گویند یا داستان‌هایی تعریف می‌کنند که فایده‌ای به حال‌شان ندارد. این حالت برای خانواده و دوستان واقعا خسته کننده است، زیرا نمی‌توانند بفهمند چرا این فرد دروغ می‌گوید.

داستان‌هایی که تعریف می‌کنند معمولا دراماتیک، پیچیده و با جزئیات بسیار است

دروغگو‌های مرضی، داستان پرداز‌های قهاری هستند. دروغ‌های آن‌ها معمولا با جزئیات و آب و تاب فراوان است. این افراد اغلب می‌توانند با دروغ‌های خود دیگران را فریب بدهند و متقاعد کنند.

دروغگو‌های مرضی معمولا خود را قهرمان یا قربانی جلوه می‌دهند

دروغگو‌های مرضی علاوه بر اینکه در داستان‌های خود، قهرمان سازی یا قربانی سازی می‌کنند، تمایل دارند دروغ‌هایی بگویند که تحسین، همدلی، دلسوزی و یا قبول دیگران را به همراه داشته باشد.

گاهی به نظر می‌رسد دروغگو‌های مرضی خودشان هم دروغ‌های‌شان را باور می‌کنند

دروغگوی مرضی دروغ‌هایی می‌گوید و داستان‌هایی تعریف می‌کند که جایی بین دروغ آگاهانه و توهم قرار دارد، به همین دلیل گاهی خودش دروغ‌هایش را باور می‌کند. خیلی سخت است با یک دروغگوی مرضی برخورد کنید که همیشه هم نسبت به دروغ‌هایش آگاه نیست و گاهی دچار توهم می‌شود. حتی گاهی فرد چنان غرق دروغ‌هایش می‌شود که بعد از مدتی دیگر نمی‌تواند فرق میان واقعی و غیرواقعی را تشخیص بدهد.

دروغگو‌های مرضی کلامی شیوا دارند و خوب بلدند چگونه وارد صحبت با دیگران شوند. آن‌ها خلاق‌اند و سریع اطلاعات را در ذهن خود پردازش می‌کنند و ضمنا می‌دانند چگونه با زبان بدن، دروغگو بودن خود را لو ندهند. وقتی از دروغگوی مرضی سوالی می‌پرسید ممکن است کلی برای‌تان حرف بزند بدون اینکه جواب‌تان را بدهد یا روی موضوع سوال‌تان متمرکز بشود.

چگونه یک دروغگوی مرضی را در زندگی‌تان شناسایی کنید؟

شناسایی یک دروغگوی مرضی کار ساده‌ای نیست. هر چند این در ذات انسان است که نسبت به هر چیزی که خیلی خوب» به نظر می‌رسد شک کند، اما همه‌ی دروغ‌هایی که توسط دروغگو‌های مرضی گفته می‌شوند چنین ویژگی ندارند تا به راحتی به آن‌ها شک کنید. آن‌ها دروغ‌های معمولی نیز می‌گویند، یعنی همان دروغ‌هایی که هر کسی می‌تواند بگوید. اما با علائم زیر می‌توانید تا حدودی دروغگوی مرضی را شناسایی کنید:

آن‌ها اغلب در مورد تجربیات و موفقیت‌هایی حرف می‌زنند که در آن قهرمان جلوه کنند.

دربسیاری از داستان‌هایی که تعریف می‌کنند، قربانی‌اند و در این موارد به دنبال حس ترحم می‌گردند.

داستان‌های آن‌ها پُررنگ و لعاب و جزء به جزء است.

به سوال‌ها بسیار دقیق و فوری جواب می‌دهند، اما جواب‌های‌شان معمولا گنگ است.

ممکن است در تکرار داستان‌های خود بخشی از جزئیاتی که قبلا گفته‌اند را فراموش کنند.

انواع دروغ را بشناسید

با دروغگوی مرضی چگونه برخورد کنید؟

خونسردی خودتان را حفظ کنید

هر چند برخورد با آدم دروغگو ناراحت کننده است، اما شما نباید اجازه بدهید خشم بر شما غلبه کند. مهربان و خونسرد، اما جدی بمانید.

انتظار انکار را داشته باشید

کسی که به طرز بیمارگونه‌ای دروغ می‌گوید اولین تمایلش در برابر تردید شما این است که با دروغ جواب‌تان را بدهد و بعد هم همه چیز را انکار کند. حتی ممکن است در برابر واکنش شما عصبانی و متعجب هم بشود که چرا چنین تهمتی به او می‌زنید.

یادتان باشد که فقط به شما دروغ نمی‌گوید

البته خیلی سخت است که دروغ‌های یک دروغگوی مرضی را به خود نگیرید، اما باید باور کنید که او با همه اینگونه است. ضمنا درک کنید که واقعا ممکن است این فرد دچار یک اختلال روانی مانند اضطراب باشد و یا از ضعف اعتماد بنفس رنج ببرد.

انواع دروغ را بشناسید

حمایت خود را نشان دهید

وقتی با دروغگوی مرضی در مورد دروغ‌هایش حرف می‌زنید به او یادآوری کنید که نیازی ندارد به شما دروغ بگوید تا روی شما تاثیر بگذارد. بگذارید بداند که شما بابت همان چیزی که واقعا هست، احترام و ارزش بیشتری برایش قائلید.

نشان دهید که علاقه‌ای به شنیدن ادامه‌ی دروغ‌هایش ندارید‌

می‌توانید به او بگویید وقتی با شما روراست نیست علاقه‌ای به ادامه‌ی گفتگو با او ندارید.

بیشتر آدم‌ها دوست ندارند دروغ بگویند. ما از دروغ‌های سفید برای محافظت از خودمان و دیگران استفاده می‌کنیم. دروغ‌های سفید، حداقل همان چیزی هستند که دوست داریم بشنویم یا به آن‌ها فکر کنیم. همه‌ی ما در پایان روز باید با بحثی درونی روبرو شویم که آیا واقعیت را بگوییم یا نه و تصمیم بگیریم چه انتخابی در شرایط خاص، بهتر و منطقی‌تر است.


بسیاری از ما می‌دانیم که این عقاید، غیرمنطقی هستند اما همچنان از آنها پیروی می‌کنیم. چرا این کار را می‌کنیم؟ چگونه خرافات بر ذهن و روان ما اثر می‌گذارند؟

جین ریزن، استاد علوم رفتاری در دانشگاه شیکاگو و عضو انجمن روانشناسی آمریکا، با کمک فرآیند شناختی این مساله را توضیح می‌دهد.

به گفته او مغز انسان می‌تواند با سرعت‌های متفاوتی در مورد مسائل گوناگون فکر کند. زمانی که ذهن به سرعت در مورد یک مساله فکر می‌کند نمی‌تواند به صورت منطقی آن را تجزیه و تحلیل کند. در این حالت اگر فرد در مقابل یک مسأله خرافاتی قرار گیرد مغز او سریعاً به آن واکنش نشان می‌دهد و ممکن است براساس آن باور غلط عمل کند.

ادامه مطلب


ه گزارش دیلی میل، پژوهشگران "دانشگاه سری"(University of Surrey) انگلیس در مطالعه اخیرشان حدود ۶۰۰ فرد را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند فرادی که در طبیعت صدای پرندگان را می‌شنوند آرامش بیشتری نسبت به افرادی که از برنامه‌های مراقبه برای ریلکس شدن استفاده می‌کنند، دارند.

طی این مطالعه پژوهشگران ابتدا از افراد خواستند که بگویند اکنون آرام هستند یا خیر. پیش از آزمایش ۳۰ درصد از افراد اظهار کردند که آرام هستند. پس از آن پژوهشگران یک فایل صوتی یک دقیقه‌ای که صدای ضبط شده پرندگان بود را برای آنها پخش کردند و پس از بررسی‌ها دریافتند اکنون ۳۹ درصد از افراد آرامش دارند. بنابراین پژوهشگران نتیجه گرفتند بودن در طبیعت بسیار بهتر از برنامه‌های مراقبه عمل می‌کند و استرس را کاهش می‌دهد.

مطالعه اخیرشان حدود ۶۰۰ فرد را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند افرادی که وقت خود را به پیاده روی و قدم زدن در جنگل و طبیعت می‌گذرانند آرامش بیشتری نسبت به افراد دیگری که مدیتیشن انجام می‌دهند و یا برای رهایی از استرس از اپلیکیشن‌های مراقبه استفاده می‌کنند، دارند.
بنابراین پژوهش، افرادی که در طبیعت صدای پرندگان را می‌شنوند آرامش بیشتری نسبت به افرادی که از برنامه‌های مراقبه برای ریلکس شدن استفاده می‌کنند، دارند.

دکتر "الینور راتکلیف"(Eleanor Ratcliffe) ، مدرس روانشناسی محیط زیست در دانشگاه سری، گفت: گوش دادن به صداهای طبیعت فرصتی را برای دور بودن از فشارهای روانی روزمره فراهم می‌کند. این صداها برای ذهن بسیار جالب هستند و  باعث می‌شوند استرس بودن در شهرهای پرجمعیت و ترافیک از بین برود.

وی افزود: شواهد علمی زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد بودن در طبیعت می‌تواند برای افراد سلامتی و رفاه به ارمغان آورده و فشارهای روانی را از آنها دور کند.

علاوه بر این مطالعه دیگر پژوهشگران نیز پیشتر توصیه کرده بودند که صداهایی مانند آواز پرندگان، صدای باد و آب نیز می‌تواند تاثیر مثبتی بر روحیه افراد داشته باشد و استرس را کاهش دهد.
 


 

 

دوری از جمع و ارتباط با افراد غریبه یکی از ویژگی های کودکان خجالتی است. کودکان خجالتی در برابر حرف دیگران حساس و بیشتر از قضاوت های منفی، به قضاوت های مثبت محتاج هستند.

برای کاهش این احساس آنان باید به این موارد توجه شود:
- همیشه احساس کودک را تأیید کنید. مثلا وقتی ترسیده است، نگویید این که ترس ندارد یا نترس. باید گفت می‌دانم می ترسی». در صورت رد احساس کودک، او به این نتیجه می‌رسد که من هیچی نمی‌فهمم، هر چه احساس می‌کنم اشتباه است و شروع به نفی احساس خود و شخصیت خود می‌کند.

- هرگز او را به صورت مستقیم، جلوی دوستانش یا در مقابل جمع یا حتی جلوی خواهر و برادرش اصلاح نکنید. اگر کلمه ای گفت که اشتباه بود، در جمله ای به طور صحیح از آن کلمه استفاده کنید و اگر کار اشتباهی کرد، در اتاقش به تنهایی درباره کار اشتباهش صحبت کنید.

- وقتی با شما صحبت می‌کند، کارتان را متوقف کنید و با نگاه کردن به چشمانش و توجه خاص به او، به صحبت‌هایش گوش دهید.

- از او بخواهید برایتان کتاب بخواند، آواز بخواند یا فیلمی را تعریف کند. شما هم نشان بدهید که مشتاق شنیدن هستید.

- هرگز به او یا کارهایش حتی به کارهای بامزه‌اش نخندید، به ویژه در حضور دیگران؛ مگر آنکه خودش این انتظار را داشته باشد.

- بعد از ۶ سالگی (در صورت امکان با کمک مربی خصوصی) او را در زمینه یک ورزش گروهی مثل فوتبال یا بسکتبال بسازید تا در جمع دیگران، بدرخشد.

- هرگز با فرزندتان درد دل نکنید و بدی دیگران مخصوصاً همسر خود را به او نگویید.

- از ظاهر او ایراد نگیرید و او را با کسی مقایسه نکنید.

- اجازه بدهید اشتباهات بی خطر کند و در صورت نیاز بدون منت کمکش کنید. او را به خاطر اشتباهش تنبیه نکنید.

- به او احساس گناه ندهید مثلاً نگویید خسته شدم از دستت، پیرم کردی، کاش بمیرم راحت بشوم، به خاطر تو توی این خراب شده مانده‌ام، تو هم لنگه فلانی هستی و غیره، از کودک به عنوان جاسوس استفاده نکرده و با وی قهر نکنید.

- روزی پنجاه بار به جا و به موقع، به او بگویید تو خوبی». (متشکرم پسر خوبم، ممنونم دختر خوبم و غیره)

- از خجالتی بودن او در جمع حرفی نزنید. کودکان خجالتی در برابر حرف دیگران حساس و بیشتر از قضاوت های منفی، به قضاوت های مثبت محتاج هستند.

- بعد از هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید.

در اصل این یک ویژگی شخصیتی است که نباید باعث شرمندگی شود، چون نیمی از بزرگسالان فکر می‌کنند خجالتی هستند و بیش از نیمی از آن‌ها هم اذعان می‌کنند که در کودکی خجالتی بوده‌اند. این مشکلی است که با تشویق و حمایت قابل اصلاح است. خبر خوب این‌که کودکان خجالتی می‌توانند کم‌رویی‌شان را مدیریت کنند. آن‌ها فقط کمی به حمایت نیاز دارند. پس بهتر است راه‌های کمک به آنها را پیدا کنید.

منبع: ایرنا


بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات بازار و افکار عمومی ایپسوس که از ۱۸ هزار فرد ۱۶ تا ۶۴ ساله در ۲۸ کشور جهان در مارس ۲۰۱۹ بدست آمده است، پنج نگرانی اصلی مردم جهان مورد بررسی قرار گرفته است. فساد مالی و ی و فقر و نابرابری در صدر این نگرانی‌ها قرار دارند.

 

منبع: ایسنا


اوتیسم یا اختلال طیف درخودماندگی که با نام اختلاف نافذ رشد هم شناخته می‌شود، گروهی از سندروم‌های عصبی رشدی است که توارث چند ژنی دارد، مشخصه اصلی اوتیسم اختلال در  ارتباطات اجتماعی و رفتار‌های محدود و تکراری است، بر اساس انجمن تشخیصی روانپزشکان آمریکا اختلال آسپرگر، اختلال فروپاشنده کودکی (سندروم هلر) و سندروم رت هم در گروه اختلال طیف اوتیسم قرار می‌گیرند به طوری که آسپرگر شکل خفیف‌تر اوتیسم است و اختلال عملکرد زبانی در آن به شدت اوتیسم نیست.

این متخصص اعصاب و روان بیان کرد: در ابتلا به اختلالات طیف اوتیسم تنها یک عامل واحد نقش ندارد، مطالعات دو قلویی نقش عوامل ژنتیک را  برجسته می‌داند، عوامل پیش از تولد و هنگام تولد هم می‌توانند در ابتلا به این اختلال نقش داشته باشند، از دیگر عواملی که در ایجاد اختلال طیف اوتیسم مؤثر هستند، می‌توان به سن بالای والدین در هنگام تولد فرزند، خونریزی مادر هنگام بارداری، دیابت بارداری، فرزند اول خانواده بودن، آسیب‌های بدو تولد، مشکلات تنفسی، وزن پایین نوزاد، ناهنجاری‌های مادرزادی، ناسازگاری عامل RH یا سیستم گروه خونی و بیلی روبین بالا اشاره کرد، این عوامل احتمال بروز این اختلال را در تعامل با استعداد ژنتیکی افزایش می‌دهند.


علائم اختلالات طیف اوتیسم در چند سالگی ظاهر می‌شوند؟
 اختلالات طیف اوتیسم اغلب در سال دوم تولد ظاهر می‌شوند، البته در موارد شدید فقدان علاقه به تعاملات اجتماعی حتی در سال اول هم بروز پیدا می‌کند.
روشنی زعفرانلو تأکید کرد: کودک به طور طبیعی در پنج ماهگی سر و صدا و نجوا می‌کند، در ۶ تا ۹ ماهگی ارتباط چشمی دارد و به لبخند والدینش و به نام خود در ۱۰ ماهگی واکنش نشان می‌دهد، او باید بتواند به اشیاء در ۱۲ ماهگی اشاره کند و عبارت‌های ۲ کلمه‌ای را در ۲ سالگی بیان کند، بنابراین در صورتی‌ که کودک در انجام هر کدام از این موارد ناتوان بود، به اختلالات طیف اوتیسم مشکوک می‌شویم که برای تشخیص بهتر مراجعه به پزشک ضروری است.

از نشانه‌های اوتیسم می‌توان به داشتن رفتار‌های تکراری (چرخیدن دور خود و کوبیدن سر به دیوار)، حساسیت به صدا، ترس از آغوش گرفتن، ترس از تغییر و نداشتن انعطاف پذیری، نداشتن توانایی ارتباط با همسالان اشاره کرد، پرخاشگری، تحریک پذیری و رفتار‌های آسیب زننده به خود در کودکان و نوجوانان اوتیستیک به طور شایع دیده می‌شود.


اختلالات طیف اوتیسم در کمین پسران
اختلالات طیف اوتیسم در پسران چهار برابر دختران است، در نمونه‌های بالینی دختران بیشتر مبتلا به اختلالات کم توانی ذهنی هستند.

در سال‌های ۹۱ تا ۹۳ برنامه پایلوت غربالگری اوتیسم در  پنج استان کشور شامل خوزستان، قم، کرمان، همدان و خراسان رضوی انجام شده است، طبق آمار به دست آمده یک درصد از جمعیت کشور از اختلالات طیف اوتیسم رنج می‌برند.

روشنی زعفرانلو بیان کرد: اختلالات طیف اوتیسم اغلب مزمن هستند و شدت و سیر بیماری متغیر است. کودکانی که بهره هوشی بالای ۷۰ دارند و آنهایی که تا سن پنج تا هفت سالگی از زبان ارتباطی استفاده کرده‌اند بهترین سیر بیماری را دارند، مداخلات رفتاری فشرده زودرس اثر‌های مثبت و عمیقی در بسیاری از موارد در اختلالات طیف اوتیسم داشته است، در برخی موارد هم این مداخلات در بهبود و عملکرد متوسط این افراد موثر بوده‌اند، رفتار‌های تکراری اغلب سخت درمان می‌شوند با وجود این اگر اعضای خانواده حمایت لازم را از کودکان اوتیستیک داشته باشند روند درمان پیشرفت می‌کند.

این متخصص اعصاب و روان تأکید کرد: از جمله اهداف درمان کودکان اوتیستیک می‌توان به بهبود رفتار‌های کلیدی برای افزایش تعاملات اجتماعی، فراهم آوردن شرایط ادامه تحصیل این کودکان در مدارس عادی، رشد روابط با همسالان و افزایش مهارت‌های بلند مدت در زندگی مستقل اشاره کرد، والدین هم باید آموزش‌های روانی لازم را برای تعامل با این کودکان ببینند.

درمان‌های دارویی نقشی مؤثر در تخفیف علائم رفتاری مختل کننده دارند، هدف از درمان دارویی، کنترل پرخاشگری، رفتار‌های آسیب زننده به خود، بیش‌فعالی و نقص توجه است. موسیقی درمانی هم در پیشبرد ارتباط و بیان کودکان اوتیستیک مؤثر است، یوگا هم نقشی مؤثر در بهبود توجه و کاهش فعالیت کودکان اوتیستیک دارد.


مطالعه جدید نشان می دهد همانند استعمال سیگارهای سنتی، سیگارهای الکتریکی هم موجب اختلال در خواب افراد می شود.

این مطالعه شامل 1664 دانشجو کالج بود که 41 درصدشان سیگارهای الکتریکی استفاده کرده بودند یا استفاده می کردند. 29 درصد هم سیگارهای سنتی استفاده می کردند یا در گذشته استفاده کرده بودند.

یافته ها نشان داد در تمام این گروه ها، وضعیت خواب اکثر دانشجویان نامناسب بود. حتی در استعمال کننده های سیگارهای الکتریکی، استفاده از داروهای خواب رواج بیشتری داشت.

به گفته محققان دانشگاه ایالتی اوکلاهما، با در نظرگرفتن اینکه بین سیگار الکتریکی و خواب بی کیفیت ارتباط وجود دارد می توان به این نتیجه رسید که چقدر استفاده از این نوع سیگارها برای سلامت خطرناک بوده و می تواند مشکلات زیادی برای سلامت به همراه داشته باشد.


 دکتر مریم رسولیان رییس انجمن روانپزشکی ایران در همایش سلامت روان، گفت: در سند چشم انداز ۲۰ ساله بر وم توجه به نیروی انسانی سالم و فراهم کردن زمینه‌های رشد و پرورش انسان‌های سالم تاکید شده است؛ ما باید رضایتمندی اجتماعی و روانی را در کشور ارتقا و نشاط در تمام ابعاد را افزایش دهیم.

ادامه مطلب


بخشی در مغز که ستون چنگکی نام دارد براثر فشار‌های روانی مادر دچار آسیب می‌شود

به گزارش سایک نیوز و به نقل از  بهداشت نیوز، محققان در این بررسی اثر فشار روانی مادر بر رشد مغزی ۲۵۱ نوزاد زودرس را بررسی کردند. طبق تحقیق جدیدی که دانشکده‌ی کینگز لندن انجام داده است فشار روانی مادر در دوران آبستنی می‌تواند بر رشد مغز کودک اثر منفی بگذارد.

طبق تحقیق جدیدی که مجله‌ی روان‌شناسی زیست‌شناختی منتشر کرده است ن بارداری که قبل از زایمان دچار فشار روانی زیادی باشند نوزادشان با مغزی دارای اختلال به دنیا می‌آید. در گذشته این آسیب را به اختلالات روان‌شناختی ربط می‌دادند.

بخشی در مغز که ستون چنگکی نام دارد دچار آسیب می‌شود. این بخش مجرایی از جنس ماده‌ی سفید رنگ است که دستگاه کناره‌ای (مسئول حافظه‌ی درازمدت و عواطف) را به قشر حدقه‌ای پیشانی (بخشی مرتبط با تصمیم‌گیری‌ها در مغز) وصل می‌کند.

میزان فشار روانی مادران را با روش پرسش‌نامه‌ای اندازه‌گیری کردند که در آن راجع به تمامی انواع فشار روانی از خانه‌تکانی و شرکت در امتحان گرفته تا مرگ یکی از بستگان و طلاق گرفتن و اثرشان بر آن‌ها پرسیدند.

سپس بر اساس تعداد عامل‌های ایجاد فشار روانی و شدت تأثیر آن‌ها، به شرکت کنندگان در این بررسی نمره‌ی شدت فشار روانی» دادند. محققان بر اساس یافته‌های این تحقیق نتیجه‌گیری کردند که برای پشتیبانی از رفاه روانی ن باردار کار بیش‌تری لازم است.

آلکساندرا لاتارسکو، محقق دوره‌ی دکترای دانشکده‌ی کینگز لندن و پژوهش‌گر ارشد این تحقیق می‌گوید: متوجه شدیم نی که طی دوران بارداری و در دوره‌ی قبل از زایمان دچار فشار روانی بیش‌تری باشند ماده‌ی سفید درون مغز نوزادشان دستخوش تغییر می‌شود.

لاتارسکو افزود پزشکان عمومی اغلب از ن آبستن می‌پرسند که دچار افسردگی یا اضطراب هستند یا نه، اما به ندرت در مورد میزان فشار روانی کلی که بر آن‌ها وارد می‌شود سؤالی مطرح می‌کنند.

این محقق در ادامه گفت: در غالب موارد تشخیص فشار روانی چنان که باید در دوران بارداری انجام نمی‌گیرد و سعی داریم که این نکته را پررنگ کنیم که بهداشت روانی مادر در دوران بارداری بر رشد مغز نوزاد و در نتیجه زندگی آینده‌ی آن‌ها اثر می‌گذارد.»

کسی از این ن نمی‌پرسد دچار فشار روانی هستند یا نه و بنابراین هیچ گونه حمایتی دریافت نمی‌کنند. بخش مراقبت‌های پیش از تولد باید آگاه باشد که توجه به فشار روانی مادران مهم است و باید برای پشتیبانی از مادران دچار فشار روانی سازوکاری داشته باشیم.»

این نخستین بار نیست که مشخص شده فشار روانی مادر در دوران بارداری بر نوزاد اثر منفی می‌گذارد. در ماه سپتامبر نیز یافته‌های یک تحقیق نشان داد احتمال ابتلا به بیش‌فعالی در نوجوانانی که مادران‌شان به هنگام به دنیا آوردن آن‌ها فشار روانی داشتند دو برابر می‌شود.

 


پژوهشگران دانشکده پزشکی دانشگاه تافتس” در مطالعه اخیرشان اظهار کرده‌اند، ممکن است التهاب عامل اصلی اوتیسم باشد.

به گزارش سایک نیوز و به نقل از ایسنا، پژوهشگران آمریکایی طی این مطالعه مغز هشت کودک مبتلا به اوتیسم و هشت کودک بدون اختلال را مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند مغز کودکان مبتلا به اوتیسم تعداد زیادی پروتئین به نام” IL-۱۸ دارد که این پروتئین می‌تواند سبب ایجاد التهاب جدی شود.

آنها دریافتند بخش‌هایی از مغز کودکان مبتلا به اوتیسم که برای حافظه و توجه بسیار حیاتی هستند طی این بیماری دچار اختلال می‌شود و دارای سطح غیرمعمول بالایی از یک مولکول در مغز خود هستند که سبب ایجاد التهاب می‌شود.

ادامه مطلب


” ارتقاء سلامت روان ، نشاط اجتماعی ”

اسامی روزهای هفته سلامت روان؛

1. پنجشنبه ۱۸ مهر : نقش خود مراقبتی در نشاط اجتماعی

2. جمعه ۱۹ مهر : نقش آموزه های دینی، فرهنگ و معنویت در ارتقاء سلامت روان و نشاط اجتماعی

3.شنبه ۲۰ مهر: تحکیم خانواده، جامعه با نشاط

4. یکشنبه ۲۱ مهر : ارتقای سلامت روان و نشاط اجتماعی

5. دوشنبه ۲۲ مهر : نقش مهارت های زندگی در ارتقاء سلامت روان و نشاط اجتماعی

6. سه شنبه ۲۳ مهر: عوامل اجتماعی تعیین کننده های سلامت و نقش آن در نشاط اجتماعی

7. چهارشنبه ۲۴ مهر: جایگاه رسانه و شبکه های اجتماعی در افزایش نشاط

 

منبع: سایکوپرس


کمال پرهون روانشناس و مشاور درباره دروغ گویی کودکان و علت آن اظهار کرد: دروغ گویی دربین کودکان خردسال نیز تا حدودی شایع است و کودکان معمولاً در سن پیش دبستانی، بین دو تا چهار سال، دروغ گفتن را شروع می‌کنند.

این روانشناس بیان کرد: دروغ گفتن در کودکان خردسال به ندرت باعث نگرانی می‌شود، در حقیقت دروغ گفتن برای کودکان خردسال چیزی غیر عادی نیست و شواهد پژوهشی نشان داده است که این رفتار‌ها در واقع یک نقطه عطف مهم تحولی نیز محسوب می‌شود.

او ادامه داد: توانایی دروغ گویی با پیشرفت مهارت‌های شناختی از جمله "نظریه ذهن" و "کارکرد‌های اجرایی" رابطه مثبت دارد و در حقیقت، دروغ گفتن اغلب یکی از اولین نشانه‌هایی است که کودک خردسال "تئوری ذهن" را گسترش و می‌تواند به درک دیدگاه دیگران برسد.

پرهون درباره دلایل دروغ گویی، گفت: ترس کودکان یکی از دلایل درغگوییشان است زیرا اگر کودک بداند که در صورت اقرار به خطای خود مورد سرزنش، تحقیر و تنبیه قرار نمی‌گیرد به ناچار برای فرار به دروغ پناه نمی‌برد.

این روانشناس اجبار را یکی از دلایل دروغگویی دانست و تصریح کرد: اگر با اجبار از کودک خواسته‌ای داشته که مورد علاقه او نباشد یا از زیر کار در می‌رود یا به دروغ وانمود می‌کند که آن را انجام داده است.

ادامه مطلب


 دکتر مریم رسولیان رییس انجمن روانپزشکی ایران در همایش سلامت روان، گفت: در سند چشم انداز ۲۰ ساله بر وم توجه به نیروی انسانی سالم و فراهم کردن زمینه‌های رشد و پرورش انسان‌های سالم تاکید شده است؛ ما باید رضایتمندی اجتماعی و روانی را در کشور ارتقا و نشاط در تمام ابعاد را افزایش دهیم.

ادامه مطلب


 نشست تخصصی سلامت روان و نشاط اجتماعی با حضور دکتر محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور و تعدادی از روانشناسان، روز دوشنبه، 29 مهر در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی برگزار شد.

 

 دکتر محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در نشست تخصصی سلامت روان و نشاط اجتماعی گفت:  زندگی بهتر و شادتر، وابسته به داشتن فکر، هیجان و رفتار سالم و همچنین در گروی استفاده از خدمات روانشناسی است.

پیشگیری اولیه، مهم‌تر از پیشگیری ثانویه
به گفته  دکترحاتمی، جمعیت هدف ما ۸۳ میلیون ایرانی است و ما در قبال این جمعیت مسئولیت داریم. پیشگیری اولیه، مهم‌تر از پیشگیری ثانویه است. افتخاری برای کشور نیست که تعداد تخت و بیمارستان‌هایش زیاد باشد. افتخار ما باید تعداد کم بیماران باشد؛ که البته این موضوع وابسته به پیشگیری اولیه، ارتقای سلامت روان و مهارت‌های زندگی افراد است. هنر ما نه‌فقط نداشتن بیماری، بلکه حفظ و ارتقای سالم خواهد بود.

وی در ادامه افزود: امروزه در دنیا، بنگاه‌های اقتصادی، نهادها و سازمان‌های مختلفی با همکاری روانشناسان کار می‌کنند. ما هم باید در جامعه خودمان، درزمینه‌های گوناگون از روانشناسان کمک بگیریم.

رسمیت بخشیدن به رشته روانشناسی از طریق سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور
از همان زمانی که مرکز روانشناسی و خدمات مشاوره را در بنیاد شهید ایجاد کردیم، پیشنهاد دادیم تا سازمان نظام روانشناسی و مشاوره تأسیس شود. پس از گذشت چند سال، طرح تأسیس این سازمان در سال ۸۲ تصویب شد. از آن موقع تا به امروز، روانشناسی در بخش فرهنگی و توسعه سرمایه اجتماعی، بسیار ارتقا پیداکرده است. سازمان به رشته روانشناسی، رسمیت و هویت داده است. تاجایی‌که افراد مختلفی از جمله پزشکان هم متقاضی تحصیل در این رشته هستند.

دکترحاتمی، ضمن اشاره به اهمیت سرمایه اجتماعی، در ادامه گفت: ممکن است بسیاری از نظام‌های صنفی دیگر، از ما بودجه‌های بیشتری داشته باشند، اما آن سرمایه اجتماعی خوبی که ما داریم، با ارگان‌های دیگر قابل‌مقایسه نیست. از همه روانشناسان می‌خواهم از سرمایه اجتماعی، برای توسعه و رشد روانشناسی استفاده کنند. حضور ارزشمند و پررنگ روانشناسان در جامعه، نشان می‌دهد که متخصصان زیادی در این حوزه فعال هستند. اگر امروز پزشکی رسمیت دارد، به این دلیل است که پزشکان در جامعه و دولت حضور دارند. مثال آن‌هم دکتر ولایتی است. بنابراین برای نهادینه کردن روانشناسی در جامعه، به همبستگی درونی و نفوذ در بدنه حکومت نیاز داریم.

 

وم همگانی شدن خدمات روانشناسی
دکترحاتمی تأکید کرد: حاکمیت باید بپذیرد هر پنجاه خانوار باید یک روانشناس داشته باشند. گلایه من از مسئولان این است که خدمات روان‌شناختی، محدود به کلان‌شهرها شده است. درحالی‌که اقشار کم‌درآمد بدون داشتن بیمه، نمی‌توانند از این خدمات استفاده کنند.از نمایندگان مجلس شورای، کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی می‌خواهم برای تصویب بیمه برای خدمات روان‌شناختی همت کنند تا از این طریق، روانشناسی در جامعه نهادینه شود.طرح روانشناس در بیمارستان، چکاپ سلامت روان رانندگان، حضور روانشناس در کنار قضات (باهدف حمایت از حقوق شهروندی) را حتماً در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور پیگیری می‌کنیم. ضمن اینکه یکی از برنامه‌های ما توانمندسازی روانشناسان است.

 

توصیه دکتر حاتمی به فارغ‌التحصیلان رشته‌های روانشناسی و مشاوره
از فارغ‌التحصیلان رشته‌های روانشناسی و مشاوره، سه انتظار داریم:
_ توان انجام فعالیت‌های پژوهشی
_ انتقال آموخته‌ها به جامعه
_ انجام فعالیت حرفه‌ای
ضمن اینکه مسئولیت حرفه‌ای فارغ‌التحصیلان، به عهده سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور است. در وهله اول، دانشجویان باید پایه‌های نظری و دانش خودشان را افزایش دهند؛ که البته این امر ااماً با گذراندن کارگاه‌های مختلف، اتفاق نمی‌افتد.

به اعتقاد این روانشناس، یک روانشناس حرفه‌ای، کسی است که با ذهن منسجم در چارچوب خاص کار کند. شناختن رویکردهای مختلف، برای یک دانشجو لازم است اما نکته مهم‌تر، مطالعه و کار تخصصی در یک رویکرد مشخص است. روانشناسی که بخواهد حرفه‌ای کار کند، هرگز برایش عیب نیست که مراجعش را بر اساس تشخیص صحیح، به همکار دیگری ارجاع دهد.

دانشجویان باید خودشان را از همین امروز آماده کنند. قدم اول، تقویت دانش نظری از راه مطالعه تخصصی و گام دوم تبدیل دانش نظری به عملی است. در این صورت، فرد می‌تواند از کمسیون‌های تخصصی سازمان نظام، با موفقیت بیرون بیاید.

ادامه مطلب


دبیر انجمن بین‌المللی هیپنوتیزم ایران گفت: اگر بخواهیم 5 کشور را در دنیا نام ببریم که در زمینه هیپنوتیزم حرفی برای گفتن داشته باشند، قطعاً ایران یکی از این پنج کشور است.

عنایت‌الله شهیدی، با اشاره به اینکه هیپنوتیزم کاملاً بی‌خطر است»، اظهار کرد: ارنست هیلگراد که یک روانشناس بزرگ است، مشخص کرد زمانی که فردی هیپنوتیزم است بخشی از ذهن او به نام ناظر پنهان، همیشه خارج از هیپنوتیزم باقی می‌ماند تا از فرد مراقبت کند.

ادامه مطلب


لیلا شقاقی متخصص روانشناسی درباره کودکان اظهار کرد: داشتن دوستان خیالی برای  کودکان  در مراحل ابتدایی رشد، عادی  خواهد بود.  ۶۵ درصد از کودکان در سن هفت سالگی دوست خیالی داشته‌اند. اولین زمان برای داشتن دوستان خیالی بین ۳ تا ۱۱ سالگی است. حضور دوستان خیالی نباید باعث نگرانی والدین شود، آنچه که مهم است این است که چه چیزی باعث می‌شود کودکان این شخصیت‌ها را بسازند یا اینکه چرا بعضی از بچه‌ها آنها را اختراع می‌کنند و برخی دیگر این کار را نمی‌کنند. ساختن دوست خیالی یک بخش هنجاری رشد است. همه کودکان دوست خیالی ندارند و دوست خیالی کودکان  نشانه‌ای از هوش اضافی آن ها  نخواهد بود.

وی در ادامه افزود: دوست خیالی نشانه رشد هوش اجتماعی در یک کودک است. روابط با موجودات تخیلی نیاز کودک به دوستی را برآورده می‌کند که در بین فرزندان اول و یا تک فرزندان متداول‌تر است. تحقیقات نشان داده است بچه‌هایی که دارای دوستان خیالی هستند با آن ها رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، در بزرگسالی خود خلاق‌تر از کودکانی می‌شوند که دوست خیالیشان ثابت است و تغییری نمی‌کند. دختران کوچک معمولاً با همراهان خیالی خود، که اغلب شکل حیوانات کودک یا انسان های کودک هستند، نقش مهربانی و معلمی را بر عهده می‌گیرند.  دوستان خیالی پسرهای کوچک اغلب شخصیت‌هایی مانند ابرقهرمانان یا موجوداتی با قدرت هستند که از آن‌ها شایستگی بیشتری دارند.

شقاقی بیان کرد: دوستان خیالی به بچه ها کمک می‌کنند تا سه نیاز اساسی روانشناختی مانند صلاحیت، ارتباط و استقلال را که در تئوری خودمختاری تعیین شده است را برآورده می کنند. کودکان وقتی نقش رهبری را با همراهان خیالی خود بر عهده می‌گیرند، احساس صلاحیت می‌کنند. کودکان به همان روشی که با دوستان واقعی در ارتباط هستند با موجودات خیالی ارتباط برقرار می‌کنند و به بچه‌ها اجازه می‌دهند موقعیت‌های اجتماعی را با عواقب صفر شبیه‌سازی کنند. دوستان خیالی استقلال کودک را تسهیل می‌کنند. دوستان خیالی حس کنترل را به بچه‌ها می‌دهند. بچه‌ها آنها را مجاب می‌کنند، با آنها داستان می‌سازند تا مورد حمله دیگران قرار نگیرند. اما این می تواند برای والدین بسیار ناامید کننده باشد.

وی متذکر شد: هر چند بیشتر والدین نسبت به خیالبافی‌های فرزندشان آگاهند و آن را به‌عنوان بخشی از زندگی او پذیرفته‌اند، اما پذیرش یک دوست خیالی و نامرئی کار چندان آسانی نیست، به خصوص  کودکان با تمام وجود از آن موجود خیالی که گاهی اوقات با اسامی‌ عجیب و غریب نیز نامیده می‌شود، دفاع کرده و دوست دارند که والدین نیز او را یکی از افراد خانواده بدانند و باور داشته باشند. نحوه ی برخورد با این مسئله باید به گونه ای باشد که نه تمرکز زیاد صورت گیرد و کودک را به این کار تشویق کرد و نه به صورتی تند و تهدیدآمیز با کودک برخورد کرد.

ساعت20 پنج شنبه //////

شقاقی تأکید کرد: هرگز نباید کودک را به علت داشتن دوست خیالیش مسخره کرد و باید اجازه داد کودک آرام آرام از طریق وسعت دادن به فعالیت های اجتماعیش و ایجاد رابطه با دوستان واقعی تجربه های جدید را کسب کند. اکثر کودکان در حدود ۵ سالگی دوست خیالیشان را کنار می گذارند. گاهی ایجاد دوستان خیالی برای کودکان می تواند دلایلی داشته باشد، که از آن جمله می توان به تولد خواهر یا برادر جدید، کارهای اضطراب آور مثل رفتن به مهدکودک یا تغییر محل زندگی، از دست دادن والدین اشاره کرد. دوستان خیالی معمولا اعتماد به نفس و شجاعت کودک را در مقابله با تجربه ها جدید افزایش می دهند. در نهایت منجر به بهبود روند رشد در کودک می شوند.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


تیم مشترکی از متخصصان اعصاب و روان از برزیل و انگلیس در این بررسی‌ها نشان دادند که فقط یک جلسه تمرین نوروفیدبک با استفاده از تکنیک "تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی" (fMRI) می‌تواند چنین نتیجه‌ای را به دنبال داشته باشد.

نوروفیدبک روشی است که به افراد امکان می‌دهد تا چگونگی تاثیر بر فعالیت مغز خود را با مشاهده بازنمایی از آن فعالیت در زمان واقعی یاد بگیرند.

نوروفیدبک الکتروانسفالوگرافی از دهه ۱۹۷۰ میلادی وجود داشته است اما نوروفیدبک با استفاده از fMRI که از تصویربرداری برای بررسی فعالیت مغز استفاده می‌کند پیشرفت تازه‌تری محسوب می‌شود.

نوروفیدبک با استفاده از fMRI نیز مانند نوروفیدبک الکتروانسفالوگرافی غیرتهاجمی است اما با رویکرد الکتروانسفالوگرافی متفاوت  بوده و وضوح بیشتری از آن بخش مغزیِ مورد مطالعه را ارائه می‌دهد.

در یک مطالعه قبلاََ همین تیم تحقیقاتی از fMRI استفاده کرده بودند تا نشان دهند وقتی افراد دارای سابقه اختلال افسردگی حاد احساس گناه یا "خود سرزنشی بیش از حد" را تجربه می‌کنند، ارتباط کمتری بین بخش‌های (ATL) و (SCC) در مغز خود دارند.

ارتباط بین نواحی مغز به میزان ارتباط آن‌ها به منظور تبادل اطلاعات مربوط می‌شود. در مورد دو بخش ATL و SCC مغز، ارتباط آن‌ها به تفسیر رفتارهای اجتماعی مربوط می‌شود.

برای این مطالعه محققان ۲۸ نفر را با سابقه اختلال افسردگی حاد انتخاب کرده و به طور تصادفی آن‌ها را در دو گروه مداخله فعال و مداخله کنترلی قرار دادند.

در این مطالعه هر دو گروه می‌توانستند نوروفیدبک fMRI از فعالیت اتصال ATL-SCC خود را در زمان واقعی روی یک صفحه کامپیوتر رنگی مشاهده کنند. همچنین کامپیوتر میزان اتصال ATL-SCC را به صورت دماسنج نشان می‌داد.

به نوشته سایت تخصصی مدیکال نیوز تودی، محققان با توجه در پایان این آزمایش‌ها دریافتند که نوروفیدبک fMRI می‌تواند جایگزینی مناسب برای بیمارانی باشد که به درمان‌های معمولی پاسخی ضعیف می‌دهند و در نهایت به بهبود عزت نفس در این بیماران کمک کند.

 

 

منبع: ایسنا


کودکان به طور طبیعی ممکن است تا پیش از شش سالگی رفتارهای پرتنش و پرهیجان از خود بروز دهند اما برخی کودکان از سایر همسالان خود بی‌قرارتر و بهانه‌جوتر هستند که به آنان کودکان پرنیاز یا بیش فعال گفته می‌شود. اغلب مشکلات آنان در زمینه‌های عاطفی، سازگاری‌های اجتماعی و پیشرفت‌های تحصیلی است که معمولا همیشگی و حل نشدنی است. در همین رابطه لیلا صادقی- روانشناس کودک و نوجوان در گفت‌وگویی، درباره ویژگی‌های کودکان بیش فعال و نحوه برخورد والدین نکاتی را ارائه کرده است:

۱- رژیم غذایی نادرست، آسم، اگزما، میگرن، کج‌خلقی ناشی از آلرژی، اختلال شنوایی و ضربه‌ مغزی از عوامل بروز مشکلات رفتاری در کودکان است.

۲- تحرک غیرطبیعی، حواس‌پرتی، نامنظمی، ناآرامی، کم خوابی و بدخوابی، فراموشکاری،‌ اشکال در یادگیری، رشد نایافتگی، نارسایی ذهنی، بی‌توجهی و سر به هوایی از ویژگی‌های کودکان بیش‌فعال به شمار می‌رود.

۳- کودکان بیش فعال نمی‌توانند برای مدت کوتاهی روی یک موضوع تمرکز کنند، زود خسته می‌شوند و علاقه‌مندند توجه‌ خود را به موضوع جدیدتری جلب کنند. موقع بازی کودکان دیگر را اذیت می‌کنند، بازی دوستانشان را به هم می‌زنند، هنگام صحبت کردن کلام دیگران را قطع می‌کنند، صداهای آزاردهنده از خود در می‌آورند، سوت می‌زنند، هنگام انجام دادن تکالیف حروف را جابه‌جا می‌نویسند و اغلب با انگشتان خود اعمال جمع و تفریق را انجام می‌دهند و نمی‌توانند از کاغذ و قلم به‌راحتی استفاده کنند، اغلب دوستان کوچکتر از خود انتخاب می‌کنند، زود گریه می‌کنند و به راحتی می‌ترسند.

۴- جلب توجه، نداشتن اعتماد به نفس، زود انگیختگی، درگیری با دوستان و همسالان نیز از ویژگی‌های فرعی این دسته از کودکان به شمار می‌رود.

۵- با توجه به اینکه هر کودک بیش‌فعالی ویژگی‌های خاص خودش را دارد که نیازهایش کاملا فردی است بنابراین درمان هر کودک با توجه به نیاز اصلی آنها انتخاب می‌شود اما به‌طور کلی سه راه برای درمان آنها وجود دارد. روان درمانی یکی از این روش‌هاست که از این طریق انگیزه‌ها، علایق و مشکلات کودکان شناسایی سپس به کودک آموزش داده می‌شود تا رفتارهایی را در پیش گیرد که سازگاری بیشتری با محیط دارد البته در برخی موارد لازم است همه اعضای خانواده روان‌درمانی شوند به‌ویژه اگر منشا تنش و درگیری کودک خانواده باشند.

۶- اصلاح رفتار نیز یکی دیگر از راه‌های درمان کودکان بیش فعال به شمار می‌رود. این روش درمانی اغلب پیچیده و بسیار تکنیکی است که البته تنها در کلینیک‌های تخصصی می‌توان آن را انجام داد اما ساده‌ترین تکنیک این روش تعیین اهداف و پاداش‌هایی است که کودک برای رسیدن به آن پاداش باید به آن اهداف دست یابد، هر چقدر رفتارهای سخت‌تری برای کودک در نظر گرفته شود به تبع باید پاداش‌ها نیز افزایش یابد.

۷- دارو درمانی نیز سومین راه درمانی است. در این روش عمدتا کودک باید داروهایی از نوع محرک‌ها استفاده کند که به او کمک می‌شود تا تمرکز و ثبات فکری بیشتری پیدا کند.

۸- با توجه به اینکه اغلب کودکان قادرند اوضاع را به نفع خود تغییر دهند، به همین دلیل به والدین توصیه می‌شود که اگر درونشان غوغایی برپاست سعی کنند به گونه‌ای با آنها رفتار کنند که از نظر ظاهری آرام به نظر برسند تا کودک متوجه پریشانی و ناآرامی آنها نشود. همچنین برای کودکان خود برنامه‌ریزی‌های بلندمدت نکنند زیرا اگر کودک نتواند براساس آن برنامه عمل کند ممکن است به دلیل احساس سرخوردگی و ناتوانی کار درمان کودک را پیگیری نکنند.

۹- داشتن رژیم غذایی مناسب و انضباط دو عامل مهم در نگهداری کودکان پرجنب و جوش محسوب می‌شود. لذا والدین باید در زمان معینی به کودک خود غذا دهند، از دادن تنقلات میان دو وعده اصلی به کودک خودداری کنند، محیطی امن و بی‌خطر در خانه برای او فراهم کنند تا کودک هنگام فعالیت صدمه نبیند. هنگام "نه" گفتن به کودک جدی باشند تا کودک بداند نمی‌تواند با اصرار، مقاومت والدین را بشکند، در حضور کودک آهسته صحبت کنند که در این زمینه لازم است همه اعضای خانواده و اقوام همکاری کنند و تحت هر شرایطی آرامش خود را حفظ کنند. با کودکانی که در امر یادگیری دچار مشکل هستند آرام و شمرده صحبت کنند زیرا صدای زیاد باعث می‌شود آنها نتوانند مطالب را درک کنند و همین باعث عصبی‌تر شدن آنها می‌شود.

۱۰- باتوجه به اینکه اغلب مردم کودکان پر جنب و جوش و به اصطلاح شیطون» را پس می‌زنند و برای آنها ارزشی قائل نیستند، به همین دلیل پس از مدتی احساس کمبود و حقارت شدید در این کودکان مشاهده می‌شود. لذا زمانی که کودک کار نیکی انجام داد والدین او را تشویق و دلگرم کنند، کودک را در مدرسه‌ای ثبت‌نام کنند که کلاس‌ خلوت‌تر باشدهمچنین والدین می‌توانند کودک خود را در ساعتی از شبانه‌روز برای چند دقیقه به سکوت و آرامش تشویق کنند، به گونه‌ای که هوا را از راه بینی وارد شش‌ها و بازدم را از دهان خارج کنند، این کار به‌ویژه در مواقعی که کودک احساساتی و هیجان زده است او را آرام می‌کند.

 

منبع: ایسنا


اخیراً طی 10 سال گذشته می‌بینیم که دختران بیشترین تقاضای تغییر جنسیت را دارند که عموم این افراد باید به روانپزشک مراجعه کنند تا با تأیید پزشکی قانونی از دادگاه مجوز تغییر جنسیت دریافت خواهد کرد.

 

بحث تغییر جنسیت از جمله مباحثی است که همیشه وجود داشته و ما با افرادی در جامعه مواجه هستیم که از جنسیت خود ناراضی هستند در برخی از کشورها انجام اعمال تغییر جنسیت مرسوم شده و برخی از کشورها مانند قطر، این موضوع را به رسمیت نمی‌شناسد و ممنوع اعلام کرده و در برخی دیگر جنسیت سوم را به رسمیت شناخته‌اند.
اخیراً طی 10 سال گذشته می‌بینیم که دختران بیشترین تقاضای تغییر جنسیت را دارند که عموم این افراد باید به روانپزشک مراجعه کنند تا در صورتی که اختلال روانی در کار نبود، یا اینکه فرد تحت تأثیر رفتار دیگران قرار نداشت و برای ما اثبات شد که وی دچار اختلال است با تأیید پزشکی قانونی از دادگاه مجوز تغییر جنسیت دریافت خواهد کرد.
طی سال‌هایی که در این حوزه فعالیت کرده‌ام مراجعه‌کنندگان بین سنین 14 تا 53 سال قرار داشته‌اند و نمی‌توان سن دقیقی را برای درخواست‌کنندگان ارائه داد.
تنها در استان تهران 90 نفر مراجعه‌کننده داشته‌ایم اما بررسی نشان می‌دهد در 6 ماه ابتدایی امسال آمار مراجعه‌کنندگان 50 درصد بیشتر شده است اما افزایش آمار به معنای افزایش اختلال ترنس نیست بلکه بسیاری از این افراد از اختلال خود آگاهی نداشته‌اند و پزشکی قانونی مراجعه نمی‌کرده‌اند.
بسیاری از افراد مراجعه‌کننده اختلال جنسیتی ندارند و با آموزش‌های غلطی که دریافت کرده‌اند به این باور رسیده‌اند که باید تغییر جنسیت انجام دهند اما 90 درصد مراجعه‌کنندگانی که توسط کارشناسان ما تحت انجام معاینات روانپزشکی قرار گرفته و از فیلترهای پزشکی قانونی عبور کرده‌اند مجوز تغییر جنسیت دریافت می‌کنند و ما در سال گذشته شاهد موافقت 90 درصدی تغییر جنسیت در پزشکی قانونی بوده‌ایم.
وی در پاسخ به این سوال که چند نفر در سال گذشته تغییر جنسیت داده‌اند؟، گفت: آمار دقیق این افراد در پزشکی قانونی در دسترس نیست به دلیل اینکه آنها شناسنامه خود را از ثبت احوال دریافت می‌کنند و باید از این نهاد آمار دقیق را دریافت کنید.

 

منبع: فارس


نتایج بررسی های محققان آلمانی نشان می دهد که افکار شما می تواند بر روی مغزتان تاثیر گذاشته و حتی آن را به صورت فیزیکی تغییر دهد.

 و به نقل از خبرگزاری مهر، تحقیقات یادشده حاکی است که یک ساعت آموزش و تلاش برای تغییر افکار از طریق یک رابط کاربری رایانه ای قابل اتصال به مغز می تواند تغییرات اساسی در مغز انسان به وجود آورد.

مطالعه جدید یادشده که بر روی مغز تعدادی از افراد داوطلب صورت گرفته نشان می دهد که تحریک افکار و آموزش مغز با استفاده از رابط های کاربری پیچیده مرتبط کننده مغز و رایانه تغییراتی در مرکز مرتبط با بینایی مغز به وجود می آورد.

بر همین اساس هر چه میزان استفاده از رابط کاربری مذکور افزایش یابد، تغییرات فیزیکی بخش مرتبط با بینایی در مغز افزایش یافته و این امر بر روی توانایی های شناختی مغز تاثیر مثبتی می گذارد.

به گفته دکتر تیل نیرهاوس از موسسه مکس پلانک دیگر تردیدی وجود ندارد که تمرینات فشرده برای افزایش قابلیت های مغز باعث بیشتر شدن انعطاف پذیری و توانمندی آن می شود. این بدان معناست که مغز انسان در برابر محرک های بیرونی که دریافت می کند واکنش های سریع تر و دقیق تری نشان می دهد. محققان معتقدند ایجاد چنین تغییراتی در مغز انسان در آینده زمینه را برای افزایش هوش و توانمندی های حواس مختلف بشر فراهم می کند.


دانشمندان برای اولین بار، مکانیزمی که باعث منظم شدن امواج ریتمیک مغز می‌شوند را شناسایی کرده‌اند. این امواج، نقشی کلیدی در دائمی شدن خاطرات ما دارند. بر اساس این تحقیقات، خاطرات تحت تاثیر یک فرآیند تثبیت، دائمی شده و قوی‌تر‌ می‌شوند. امواج مغزی در این فرآیند نقش مهمی بازی می‌کنند.
 
این تحقیقات نشان می‌دهند، ضریب مقاومت موج (SWR) که یکی از امواج موثر در تثبیت خاطرات است، تحت تاثیر مهار سیناپسی می‌باشد. این امواج به مغز کمک می‌کنند، تا انسان بتواند هر آنچه تجربه کرده یا یاد گرفته است را به سرعت به خاطر بیاورد.
SWR یکی از سه موج اصلی مغز است، که از ناحیه‌ی هیپوکامپوس نشأت می‌گیرد و نقشی کلیدی در ساخت خاطرات دارد. پیتر جوناس، استاد مرکز علوم و تکنولوژِی اتریش می‌گوید: نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد، مهارهای سیناپسی که بسیار دقیق زمانبدی شده‌ اند، تولید کننده‌ی امواج SWR هستند.»
 
دراین آزمایش که بر روی موش‌‌ها انجام شده است، هدف پیدا کردن مکانیزم ‌امواج ‌SWR بود، تا مشخص شود این امواج از طریق تحریک یا از طریق مهار در نقاط اتصال سلول‌های مغزی یا همان سیناپس‌ها تولید می‌شوند. نتایج حاکی از آن است که هم فرکانس رخداد مهاری و هم فرکانس رخداد تحریکی در سیناپس، در طی SWR افزایش می‌یابد. اما مشاهده شد، که در حین تولید SWR، مهار سیناپسی بر تحریک سیناپسی غالب شده و آن به این معنی است که مهار سیناپسی عامل شکل‌گیری تناوب و شکل امواج SWR است.
 
در آخر، محققان نورن‌هایی را شناسایی کرده‌اند، که خروجی مهاری به نورون‌های دیگر می‌فرستند و به طور عمده مسئول ایجاد امواج SWR هستند. جیان گان دانشجوی پست دکترا در دانشگاه IST اتریش، در مقاله‌ایی که در مجله‌ی نورن منتشر کرده می‌گوید: مهار، زمان‌بندی دقیق شلیک عصبی را تضمین می‌کند و در تثبیت حافظه و دائمی شدن خاطرات بسیارحیاتی است.»
 
 
منبع: مجله علمی ایلیاد
 

 نتایج یک مطالعه جدید نشان داد کودکانی که مدت زمان زیادی را در جلوی نمایشگر تلویزیون و گوشی‌های هوشمند می‌گذرانند، به تغییرات ساختاری در مغز دچار شده و در مقایسه با هم سن و سالان خود در امتحانات نمرات پایین‌تری می‌گیرند.

 و به نقل از ایرنا، پژوهشگران مرکز پزشکی بیمارستان اطفال سینسیناتی در تحقیقات اخیر خود دریافتند یکپارچگی ساختاری در بین اتصالات موجود در ماده سفید (white matter) مغز کودکانی که به طور روزانه بازه‌های زمانی طولانی را در برابر نمایشگرهای تلویزیون، تبلت، گوشی‌های هوشمند و یارانه می‌گذرانند، در مقایسه با سایرین کمتر است.

این تیم تحقیقاتی برای اثبات فرضیه تاثیر منفی استفاده طولانی مدت از این دستگاه‌ها بر روی مغز کودکان، مغز ۴۷ کودک سالم بین ۳ تا ۵ سال را مورد بررسی قرار دادند. در جریان این تحقیقات، کودکانی که در طول روز مدت زمان زیادی را به استفاده از این دستگاه‌ها اختصاص می‌دادند، یکپارچگی ساختاری کمتری را در بین اتصالات موجود در ماده سفید مغز خود نشان داده و در تست‌های مربوط به مهارت‌های لغوی و خواندن و نوشتن امتیازات پایینتری کسب کردند.

جان هاتن مولف ارشد این پژوهش با اشاره به افزایش روزافزون مدت زمانی که کودکان در خانه و مدرسه به کار کردن با این دستگاه‌ها می‌گذرانند، می‌گوید: یافته‌های این پژوهش بر اهمیت درک پیامدهای چشم دوختن‌های طولانی مدت به صفحه دستگاه‌های الکترونیک بر مغز به ویژه در کودکان تاکید می‌کند تا والدین و ت‌گذاران بتوانند محدودیت‌های لازم را برای زمانی که به این کار اختصاص داده می‌شود، اعمال کنند.»

آکادمی پزشکی اطفال آمریکا(AAP) توصیه می‌کند تا زمان خیره شدن به نمایشگرهای وسایل الکترونیک در طول روز به یک ساعت محدود شده و در زمان‌ها و مکان‌های خاصی چون به هنگام صرف غذا یا در اتاق خواب ممنوع شود.


محققان دانشگاه ایالت میشیگان، امواج ذهنی کودکان را زیر نظر گرفتند تا ببینند چقدر به اشتباهاتشان خودشان توجه می‌کنند. یافته‌های پژوهش جدیدی نشان می‌دهد کودکانی که فکر می‌کنند با سخت‌کوشی می‌توانند باهوش‌تر شوند، از آنهایی که فکر می‌کنند سطح هوش‌شان غیرقابل تغییر است، احتمال بیشتری وجود دارد که بعد از شکست‌هایشان، دوباره روی پای خود بایستند.
محققان اعتقاد دارند، علت این اتفاق این است که کودکانی که دارای این ذهنیت هستند که هوش قابل تغییر است، نسبت به کودکانی که فکر می‌کنند هوش تغییرناپذیر است، بیشتر بر روی اشتباهات و مشکلات تمرکز می‌کنند. محقق پژوهش هانس شرودر»، دانشجوی دکترای روان‌شناسی دانشگاه ایالت میشیگان می‌گوید: پیامد اصلی این مطالعه این است که باید به دقت، به اشتباهاتمان توجه کرده و از آن‌ها به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری بهره ببریم.»
در این تحقیق پژوهشگران ابتدا با ۱۲۳ کودک با متوسط سنی ۷ سال، برای تعیین این‌که ذهنیت مترقی یا ذهنیت ثابت دارند، مصاحبه کردند. از کودکان سوالاتی از این دست پرسیده شد: بچه‌ای رو تصور کن که فکر می‌کنه همیشه می‌تونه باهوش و باهوش‌تر بشه. چقدر باهاش موافقی؟»
پس از آن محققان در حالی‌که کودکان تکلیفی را روی کامپیوتر انجام می‌دادند که در آن باید هنگام دیدن تصاویر مخصوصی کلید فاصله کیبورد را می‌فشردند، امواج مغزی‌شان را مورد بررسی قرار دادند. پژوهشگران پاسخ‌های مغزی با فاصله‌ی نیم‌ثانیه، از وقتی که کودکان در این فعالیت مرتکب اشتباهی می‌شدند، را تحلیل کردند. محققان بیان داشتند: در کل، پاسخ مغزی بزرگتر به این معنا است که فرد بیشتر به اشتباهش توجه می‌کند.»
یافته‌های این تحقیق نشان داد کودکانی با ذهنیت مترقی، در مقایسه با کودکان دارای ذهنیت ثابت، بیشتر احتمال دارد پس از اشتباه کردن پاسخ مغزی بزرگتری داشته باشند. محققان می‌گویند این امر نشان می‌دهد کودکانی که ذهنیت مترقی دارند، بیشتر به اشتباهاتشان توجه می‌کردند. علاوه بر آن این پژوهش مشخص کرد، کودکانی با این ذهنیت در مقایسه با کودکان دارای ذهنیت ثابت به احتمال بیشتری پس از ارتکاب اشتباه، دقت خود را در انجام تکلیف بهبود بخشیدند.
این پژوهش همچنین نشان داد که کودکان با ذهنیت ثابت هم می‌توانستند دقت‌شان در انجام تکلیف را افزایش دهند؛ اما به شرطی که به دقت به اشتباهاتشان توجه می‌کردند. این یافته‌ها می‌تواند پیامدهایی کاربردی برای والدین و معلمان داشته باشد. محققان اظهار داشتند: دلداری دادن کودکان وقتی که مرتکب اشتباه می‌شوند ظاهراً واکنشی طبیعی است؛ اما انجام این کار از طریق بعضی راه‌ها ممکن است حواس کودکان را از درس گرفتن از اشتباهشان پرت کند. به جای نادیده گرفتن اشتباهات کودکان، والدین و معلمان می‌توانند به آن‌ها این نصیحت را بکنند که اشتباهات اتفاق می‌افتند، پس بیا توجه کنیم و ببینیم کجای کار اشتباه شد و حلش کنیم.» این پژوهش در روز ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷ به طور آنلاین در مجله Developmental Cognitive Neuroscience منتشر شده است.
 
 
منبع: مجله علمی ایلیاد

به گزارش سایک نیوز و به نقل از خبرگزاری برنا؛ نسرین امیری، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان در خصوص علت پرخاشگری کودکان و عوامل تشدیدکننده آن گفت: پرخاشگری و اعمال خشونت می‌تواند هم جنبه فیزیکی داشته باشد و هم جنبه کلامی. پرخاشگری فیزیکی کودکان گاهی نسبت به اشیاست و گاهی هم شامل اطرافیان می‌شود. بعضی اوقات لحن و محتوای کلام هم می‌تواند به‌گونه‌ای پرخاشگرانه و از روی خشم و ناراحتی باشد.

او ادامه داد: وقتی کودک شروع به پرخاشگری می‌کند، نخستین کاری که باید انجام داد توجه به محیط و پیرامون اوست که تشخیص دهیم کدام رفتار ما ناشی از خشم و عصبانیت بوده که در رفتارکودک هم انعکاس پیدا کرده است. در واقع در محیطی که افراد معمولا با خشونت و بی‌احترامی با هم حرف می‌زنند، کم‌کم حساسیت نسبت به این‌گونه رفتارها هم کمتر و به‌تدریج عادی می‌شود.

امیری به علت‌های پرخاشگری اشاره کرد و توضیح داد: در روان‌شناسی معمولا عوامل زیادی برای بروز یک رفتار وجود دارند؛ یعنی عوامل متعددی دست به دست هم می‌دهند تا در نهایت باعث بروز مشکل شوند. برای شناخت این عوامل باید ابتدا به جنبه‌های بیولوژیک توجه داشت. با بررسی آزمایش‌های مختلف نتیجه گرفته شده هنگام عصبانیت بعضی قسمت‌ها در مغز و همچنین مواد شیمیایی بدن دچار تغییراتی می‌شود. تغییرات مواد شیمیایی مانند دوپامین، کورتیزول و سروتونین هم در مغز باعث بروز عصبانیت، خشم و پرخاشگری می‌شود. این تغییرات در این مواد می‌توانند ناشی از بیماری‌های درونی باشند.

این روان‌شناس افزود: البته بعضی بیماری‌ها هم می‌توانند تاثیرگذار باشند، مثلا کم‌خونی ناشی از فقر آهن می‌تواند بر تحریک‌پذیری بیشتر، نداشتن تمرکز و پرخاشگری کودکان موثر باشد. بعضی عوامل بیرونی و محیطی مانند آلاینده‌ها و انواع آلودگی‌ها هم می‌توانند در این زمینه تاثیر داشته باشند اما در مورد پرخاشگری از جنبه روان‌شناسی باید گفت پرخاشگری گاهی و در بعضی موارد برای برخی افراد منفعت دارد و همین منفعت باعث می‌شود این رفتار ادامه پیدا کند. مثلا وقتی مادر با داد زدن سر فرزندش باعث می‌شود او به حرفش توجه کند. به این ترتیب کودک نتیجه می‌گیرد وقتی کسی سرش داد می‌زند، موضوع را جدی بگیرد و خودش هم با دیگران به همین صورت رفتار کند.

 

او با اشاره به اینکه گاهی رفتار والدین باعث تقویت روحیه پرخاشگری می‌شود، عنوان کرد: در بسیاری موارد والدین خودشان باعث تشویق کودک به پرخاشگری می‌شوند، مثلا وقتی کودک حرف زشتی می‌زند، به‌گونه‌ای آن را شیرین‌زبانی قلمداد می‌کنند و به آن می‌خندند. گاهی همین توجه به کودک باعث تکرار این‌گونه رفتارها از طرف او می‌شود.

امیری به برخی از علائم نشان دهنده پرخاشگری در کودکان اشاره کرد و توضیح داد: توجه داشته باشیم نمایش پرخاشگری در کودکان با بزرگسالان متفاوت است، مثلا گاهی پرتاپ کردن اشیاء توسط کودکان به معنای خشم و عصبانیت نیست و بیشتر جنبه سنجش ارتفاع اجسام دارد و به نوعی یادگیری محسوب می‌شود اما اگر همین رفتارها هم تشویق شوند در آینده می‌توانند به پرخاشگری تبدیل شوند.


معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش گفت: یک درصد دانش‌آموزان کشور نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه آسیب‌های روانی دارند.

علیرضا کاظمی در مراسم رونمایی از طرح یاری‌گران زندگی که با محوریت توانمندسازی سفیران پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در کرمانشاه برگزار شد، با بیان اینکه باید نهضت فرهنگی پیشگیری از آسیب های اجتماعی در کشور راه بیاندازیم، گفت: در طول چهل سال گذشته همواره با آسیب‌های اجتماعی مبارزه کرده‌ایم، اما واقعیت این است که امروز با انبوهی از آسیب‌های اجتماعی مواجه هستیم که نسبت به قبل پیچیده‌تر هم شده، لذا باید استراتژی و راهبرد خود را برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی روی حوزه اقدامات پیشگیرانه و فرهنگ‌سازانه در آموزش و پرورش به عنوان کانون تحولات جامعه معطوف کنیم.

کاظمی تاکید کرد: امروز دیگر موضوع مقابله با آسیب‌های اجتماعی به یک خانواده و دستگاه اختصاص ندارد، زیرا امروز همه درمعرض این آسیب‌ها هستیم.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در ادامه بر ضرورت هم‌افزایی بین دستگاه‌ها برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی به عنوان یک استراتژی کشوری تاکید کرد و افزود: امروز همه دستگاه‌ها و نهادها باید در موضوع مقابله با آسیب‌های اجتماعی پای کار بیایند و دغدغه‌مند باشند.

وی تاکید کرد: می‌خواهیم از تمامی ظرفیت‌های آموزش و پرورش، از بسیج دانش‌آموزی گرفته تا اتحادیه انجمن‌های دانش‌آموزی و سازمان دانش‌آموزی برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی در آموزش و پرورش استفاده کنیم.

کاظمی گفت: باید در آموزش و پرورش به دنبال ارتقای آگاهی‌، توانمندی و مهارت‌ دانش‌آموزان در برابر آسیب‌های اجتماعی با طرح‌های مختلف باشیم.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه سلامت روان و سلامت اجتماعی دانش‌آموزان زیربنای تعالی نظام تعالیم و تربیت است، گفت: در کنار سلامت جسمی، توجه به سلامت روحی و روانی دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان  کشور ضرورت دارد.

کاظمی گفت: در غربالگری های سلامت انجام شده در وزارت آموزش و پرورش مشخص شده 30 درصد دانش‌آموزان تمامی مقاطع تحصیلی در حوزه سلامت روان از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و یک درصد دانش‌آموزان نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه آسیب‌های روانی دارند که عدد کمی نیست و باید هوشیار باشیم.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در ادامه با اشاره به اجرای طرح یاری‌گران زندگی برای اولین بار در کشور در استان کرمانشاه، ابراز امیدواری کرد: با تجربیات خوب کسب شده در این طرح شاهد انعکاس آن در مدارس سراسر کشور باشیم.

 

منبع: ایسنا


پژوهشگران انگلیسی در بررسی جدیدی دریافتند عملکرد دو شبکه مغزی در افرادی که به خودکشی تمایل دارند، با یکدیگر متفاوت است.

به گزارش سایک نیوز و به نقل از ایسنا، به نظر می‌رسد فعالیت مغزی افرادی که به خودکشی تمایل دارند، از الگوی غیرمعمولی پیروی می‌کند. این تفاوت‌ها آنقدر بزرگ نیستند که بتوانند به شناسایی افرادی که سعی در خودکشی دارند، کمک کنند. آنه لائورا وان هارملن”(Anne-Laura van Harmelen)، استاد دانشگاه کمبریج”(University of Cambridge) گفت: ما امیدواریم که این تفاوت‌ها بتوانند اطلاعات لازم را درباره آنچه در مکانیسم‌های مغز رخ می‌دهد، در اختیار ما بگذارند.

داده‌های مورد بررسی در این پروژه، از ۱۳۱ پژوهش به دست آمده‌اند که روی اسکن مغزی بیش از ۱۲ هزار نفر انجام شده‌اند. پژوهشگران به بررسی این موضوع پرداختند که آیا الگوهای مشخصی از فعالیت مغزی در افرادی که به خودکشی تمایل دارند و یا به آن فکر می‌کنند، وجود دارد یا خیر.

بیشتر این پژوهش‌ها، افراد مبتلا به یک بیماری روحی مانند افسردگی را که سابقه خودکشی داشته‌اند، با افرادی که در شرایط مشابه بوده اما سابقه خودکشی نداشته‌اند و یا افرادی بدون مشکل روحی مقایسه کرده‌اند.

وان هارملن و همکارانش دریافتند که دو شبکه مغز این افراد، عملکرد متفاوتی با یکدیگر دارند. یکی از این شبکه‌ها، با قسمت‌هایی از مغز در ارتباط است که در بروز احساسات نقش دارند. دومین شبکه نیز نقش مهمی در تصمیم‌گیری دارد. این تفاوت‌ها می‌توانند به دشواری در تنظیم احساسات منجر شوند.

با وجود این شاید وجود چنین تفاوت‌هایی در مغز فقط نشان دهد افرادی که به خودکشی تمایل دارند، بیش از داشتن افکار مربوط به خودکشی، از اضطراب زیادی رنج می‌برند.

برخی از گروه‌های پژوهشی سعی دارند تا با ابداع نوعی خاص از آزمایش خون، به پیش‌بینی تمایل به خودکشی کمک کنند اما این تلاش‌ها هنوز به حدی نرسیده‌اند که در آزمایش‌های بالینی به کار روند. روانپزشکان در حال حاضر برای یافتن افرادی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، از پرسش‌نامه‌هایی استفاده می‌کنند اما این پرسش‌نامه‌ها از دقت کافی برخوردار نیستند.

این پژوهش، در مجله Molecular Psychiatry” به چاپ رسید.


پژوهشگران معتقد هستند تغذیه بر سلامت روان و عملکرد سلول‌های عصبی تاثیرگذار است و انتخاب آگاهانه رژیم غذایی می‌تواند سلامت روان را ارتقاء بخشد؛ در این بین دیدگاه‌های مختلفی در مورد گیاهان دارویی وجود دارد که عمدتا بر تاثیر مثبت این گیاهان بر عملکرد بدن و ارتقاء سلامت روان تاکید دارد.

یک کارشناس ارشد تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این خصوص گفت: کمبود ویتامین‌ها و مواد معدنی با بیماری‌های روحی نظیر افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت، اختلال دو قطبی، سایکوز، فوبیا، اختلال شناختی و مشکلات رفتاری ارتباط دارد؛ بنابراین داشتن یک رژیم غذایی مناسب که تامین کننده نیاز بدن به تمام مواد مغذی باشد، در پیشگیری و بهبود این دسته از بیماری‌ها تاثیرگذار خواهد بود.

فاطمه نوری اضافه کرد: کمبود مواد مغذی در بدن بر روی متابولیسم بعضی از داروهای مورد استفاده در بیماری های روانی موثر است؛ بنابراین رژیم غذایی مناسب باعث بهبود اثرگذاری داروها نیز می شود.

وی با بیان اینکه یافته‌های علمی نشان می‌دهد که کاهش وزن در افراد چاق یا کسانی که اضافه وزن دارند به بهبود سلامت روان کمک خواهد کرد، گفت: کاهش و افزایش قند خون نیز بر وضعیت روانی مانند افسردگی و موثر است؛ بنابراین حفظ قند خون در سطح طبیعی اهمیت دارد؛ تمایل افراد به مصرف شیرینی در هنگام مواجهه با استرس هم به دلیل تاثیر آن در ایجاد حس آرامش است.

این کارشناس ارشد تغذیه همچنین گفت: مصرف میزان کافی غلات یا غذاهای دارای غلات مانند نان سبوس دار و برنج قهوه‌ای توصیه می‌شود و دریافت کم کربوهیدرات تاثیر منفی بر حالات روحی دارد.

او با یادآوری این نکته که کمبود ویتامین D در ابتلا به افسردگی، اختلالات خلقی و شناختی تاثیرگذار است؛ گفت: سطح مناسب ویتامین D در بدن برای درمان افسرگی مفید است.

این کارشناس تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شیراز ادامه داد: بهترین راه دریافت ویتامین D تماس با نور آفتاب به میزان دست کم ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در روز است. البته مصرف غذاهایی همچون ماهی‌های چرب، زرده تخم مرغ و غذاهای غنی شده با ویتامین D نیز مفید خواهد بود.

نوری خاطرنشان کرد: روغن ماهی در بسیاری از بیماری‌های روانی مانند افسردگی، شیزوفرنی، افسردگی و اختلال دو قطبی مفید است.

این کارشناس ارشد تغذیه گفت: مصرف ماهی و مکمل امگا ۳ در بهبود عملکرد شناختی و زوال عقلی نقش دارد؛ به همین دلیل مصرف دست کم دو بار در هفته ماهی در بزرگسالان توصیه می شود.

او اضافه کرد: در صورتی که فردی دریافت کافی ماهی نداشته یا نیاز به مصرف مکمل امگا ۳ داشته باشد، استفاده از این مکمل به همراه وعده غذایی که حاوی چربی است توصیه می‌شود.

نوری گفت: رژیم غذایی سرشار از میوه و سبزی بر سلامت روان تاثیر مثبت دارد. داشتن یک رژیم غذایی مدیترانه ای شامل رژیم حاوی مقادیر زیاد میوه و سبزی، همراه با مصرف غلات سبوس دار، حبوبات، ماهی، غذاهای دریایی، مغزها، دانه ها، روغن زیتون و مصرف کمتر گوشت قرمز و شیرینی باعث جلوگیری از کاهش عملکرد شناختی می شود. این نوع رژیم غذایی باعث تاخیر تخریب سلول های عصبی نیز خواهد شد.

به گفته این کارشناس و براساس یافته‌های علمی، مصرف زردچوبه به دلیل داشتن کورکومین» منجر به محافظت از سلول های عصبی و منجر به کاهش خطر ابتلا به آایمر و پارکینسون می شود و در درمان افسردگی مفید است.

این کارشناس ارشد تغذیه گفت: مصرف پیاز، زنجبیل، زردچوبه، پونه، رزماری، سیر، سیب، آلبالو، شکلات تلخ، انگور، آب انگور، پرتقال، گریپ فروت و چای(سفید، سبز، سیاه) بر سلامت مغز تاثیر مثبت دارد.

او به افراد مبتلا به اضطراب توصیه کرد که میزان مصرف کافئین خود را کاهش دهند و افزود: کافئین در چای، قهوه، نوشابه و شکلات تلخ وجود دارد؛ این افراد می‌توانند چای سبز را جایگزین قهوه کنند؛ البته به آنان توصیه می‌شود که دریافت قند، شکر و محصولات غذایی شیرین شده با شکر را کاهش دهند.

نوری همچنین با یادآوری این که دریافت روزانه مکمل مولتی ویتامین مواد معدنی نیز مفید است، گفت: مصرف یا حتی بوییدن گیاه اسطوخودوس نیز باعث ایجاد آرامش و کاهش اضطراب می شود.

این کارشناس ارشد تغذیه افت قند خون را عاملی موثر در بروز اضطراب دانست و بر داشتن برنامه غذایی منجر به حفظ سطح طبیعی قندخون تاکید کرد و گفت: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی باید مصرف شکر و کافئین را کاهش دهند.

 

منبع: ایسنا


پیام‌های غیرکلامی و هیجانات درونی بطور غیرشفاف خواسته و یا ناخواسته به مخاطبان خود دروغ نمی‌گویند و یا حداقل طرف مقابل را کمتر به سمت اشتباه سوق می‌دهند.

افرادی که پیام های غیرکلامی و هیجانات درونی را به درستی دریافت می کنند دارای سواد هیجانی هستند.

به عبارتی این عده از مدیریت احساسات،‌ هیجانات و عواطف درون فرد یا گروهی خود برای برقراری روابط بین فردی به خوبی آگاهی دارند.

برای نمونه وقتی از شخصی سوال می شود حالت چطور است؟ ممکن است زبان او به طور شفاهی بگوید که خوب هستم اما وقتی به چشمان او نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که حالش چندان خوب نیست.

در همین رابطه می توان اذعان کرد پیام های غیرکلامی کمتر ما را به اشتباه می اندازند و شاید بتوان سرنخ های دقیق تری از آنچه واقعاً فرد تجربه می کند،‌ نمایان سازد.

زمانی که عواطف، احساسات و نیازهای روحی و روانی به عنوان پیام های غیر کلامی افراد جامعه را بتوان به خوبی درک کرد، بهتر می توان با همدلی و در عین حال در شادی و غم آنان شریک شد.

هرچقدر بتوان به لحاظ عاطفی، فاصله ها را از درون با یکدیگر نزدیک تر کرد، می توان از تحولات و نگرش های درونی افراد مطلع ساخت و اجازه داد بهترین راهکارها را برای بیان خواسته های خود مطرح کرد.

توانایی و بیان احساسات، بهترین و عملی ترین تعریف از سواد هیجانی است.

در واقع این یک روش و مدل شفاف و مشخص برای شناسایی احساسات اطرافیان است و کمک می کند که وقتی احساس بد و احیانا ناخوشایند و حتی اعتراض از وضعیت موجود در میان باشد، چه کمکی می توان به این افراد ارائه کرد.

برای نمونه زمانی برای فرد مشخص می شود آنچه احساس می کند نپذیرفته شدن» است، پس آنچه نیاز دارد پذیرفته شدن» است.

بطور مشابه وقتی که احساس گرسنگی می کند، آنچه نیاز دارید غذا خوردن است. آنچه که مشاهده می شود این است که افراد در بسیاری از موقعیت ها ناتوان از شناسایی و برچسب زدن به احساسات دیگران هستند و آن را به گونه ای پیچیده و غیرمستقیم بیان می کنند که باعث ناکامی احساسی در فرد و سردرگمی در اطرافیان می شود.
خیلی مواقع افراد با نامیدن احساسات خود، اعم از احساس عصبانیت، احساس هیجان، احساس توهین و یا احساس قدردانی، شروع به تجربه واقعی آن احساس می کنند، زیرا با نامیدن احساسات به ذهن این اجازه را می دهیم که به قسمت هیجانی مغز که احساسات در آن ذخیره شده، دسترسی پیدا کند.

بیان احساسات غیرواقعی

این پیش فرض وجود دارد که بیان مستقیم یکسری احساسات خاص در جامعه خیلی پذیرفته نیست، نگرانی از توهین به دیگری، اینکه ناسالم و رنجور به نظر برسیم و یا در روابط اجتماعی پس زده شویم، از دلایل عدم زندگی فرد بر مبنای احساس واقعی خود است.

در نتیجه به جای اینکه احساسات، مستقیم و شفاف بیان شوند، بصورت غیرمستقیم و از طریق رفتار فرد یا افراد و یا زبان بدن و حالات آنان بروز می یابند. در واقع عدم ثبات بین ماهیت آنچه بیان می شود و لحن صدا و زبان بدن، برای نمونه افرادی که برای مخفی کردن احساسات واقعی خود همواره صدای شاد و کلیشه ای همچون مجری برنامه صبحگاهی رادیو دارند.

ارتباط غیرکلامی 

روزانه بالغ بر ۹۰ درصد رفتارهای غیرکلامی، بخش عمده ‏ای از ارتباطات بین فردی را تشکیل می‏ دهد.

رفتار غیرشفاهی، حرکات، راه رفتن، نشستن، چگونه صحبت کردن و یا چگونگی بلندی صدای، نزدیک ایستادن، تماس چشمی جمله این موارد منجر به ارسال پیام های قوی می شود.

این پیام های غیر شفاهی، حتی هنگامی که ساکت و آروم هستیم می تواند ارسال شوند و به برقراری ارتباط ادامه دهند.

هوش هیجانی هم در دریافت و شناخت درست این پیام ها به فرد کمک می کند و هم در ارسال به هنگام و متناسب آنها تعیین کننده است.
برای نمونه زیگموند فروید روانکاو اتریشی در خاطرات خود تعریف می کند یکی از بیمارانش در حالیکه بطور ناخودآگاه حلقه ازدواج را از انگشت خود در می آورد و آن را به انگشت می کرد، به طور کلامی ادعا می کرد که از ازدواج خود راضی است، از آنجایی که فروید مفهوم این حرکت ناخودآگاه را می دانست زمانیکه مشکلات ازدواج آن فرد پدیدار شد، تعجب نکرد.

تحقیقات نشان می‏ دهد وقتی کلمات با حرکات بدن متضاد باشد، افراد بیشتر آنچه را که گفته می ‏شود، نادیده می ‏گیرند و در مقابل به اشاره غیرکلامی، خلق و خو، افکار و هیجان‏ ها، اهمیت بیشتری می‏ دهند.

منبع: ایرنا


مختار ویسانی، روانشناس کودک و نوجوان درباره اظهار کرد: نرخ شیوع دیرآموزی حدود ۹ درصد در جامعه بوده ، یعنی در هر کلاس ۳۰ نفره، معمولا بین ۲ تا ۳ نفر کودک دیرآموز وجود دارد. در مدارس حاشیه شهر معمولا از هر کلاس ۳۰ نفره، گاهی تا ۵ نفر دیرآموز هم دیده می شود، در حالیکه در مناطق با سطح رفاه اقتصادی و اجتماعی بیشتر، میزان این اختلال کمتر به چشم می‌خورد.

او در ادامه گفت: این کودکان باید در مدارس عادی ثبت نام کنند البته آنها از همان روز‌های اول مدرسه، خود را با سایر کودکان مقایسه می‌کنند که باعث نوعی شوک تحصیلی و تخریب خودپنداره و تضعیف اعتماد به نفس در آنها خواهد شد، چراکه ضریب هوشی این کودکان پایین‌تر از حد نرمال، یعنی بین ۷۰ تا ٨۴ قرار دارد و به شدت کندتر از کودکان دیگر یاد می‌گیرند.

کمک به کودکان دیرآموز

ویسانی بیان کرد: اگر والدین این کودکان، حداقل ۳ تا ۶ ماه قبل از ورود به مدرسه، به صورت فشرده تمرینات توانبخشی از جمله تقویت مهارت‌های ادراکی- حرکتی، حافظه فعال، پردازش اطلاعات، حافظه دیداری و شنیداری که باعث تقویت زیربنا‌های تحصیلی می‌شوند را انجام دهند، یقینا می‌توانند کمک بزرگی به کودک خود کنند.

  کودکان دیرآموز

او در  پایان تصریح کرد: این کودکان اگر در سنین زیر ۵ سالگی شناسایی شوند به طور قطع می‌توان با آموزش‌های فشرده، ضریب هوشی آن‌ها را از  ٨ تا ۱۲ نمره افزایش داد.

 

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


به گزارش خبرگزاری مهر، رئیس و اعضای شورای مرکزی، به همراه معاونان سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، روز گذشته با اعضای فراکسیون سلامت‌ روان مجلس شورای اسلامی دیدار کردند.

در این دیدار علی جلیلی رئیس فراکسیون‌ سلامت‌ روان مجلس، اظهار داشت: در مجلس شورای اسلامی به دلیل اهمیت سلامت‌ روان در بهره‌وری، نشاط اجتماعی و همچنین حمایت از برنامه‌های سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، فراکسیون سلامت‌ روان را تشکیل داده‌ایم و امروز(روز گذشته) در اولین جلسه به مسئله صدور مجوزها و موازی‌کارها و همچنین پوشش بیمه ای خدمات روان شناسی و مشاوره ای می‌پردازیم.

محمد حاتمی رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور نیز با قدردانی از رئیس و اعضای فراکسیون سلامت‌ روان، گفت: پس از قبول مسئولیت در سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، به علت اهمیتی که مجلس شورای اسلامی در حمایت از برنامه‌های این سازمان دارد، پیشنهاد تأسیس فراکسیون سلامت‌ روان را دادیم و خوشبختانه این فراکسیون با ۶۷ عضو شکل گرفته است. 

وی ادامه داد: اولین مسئله که باید به آن اشاره شود، قوانین خوبی است که در مجلس تصویب می‌شود، اما ظاهرا در بایگانی مجلس شورای اسلامی باقی مانده‌اند یا جنبه اجرایی پیدا نمی‌کنند. نمونه آن بند (ج) ماده (۱۰۲) قانون تنظیم خانواده برنامه ششم توسعه و پوشش بیمه‌ های پایه برای خدمات روان شناسی و مشاوره ای است که تاکنون اجرایی نشده است.

حاتمی افزود: موضوع دیگر، نظارت بر برنامه‌هایی است که مجلس تصویب می‌کند. ظاهرا مجلس شورای اسلامی درگیر کارهای قانون‌گذاری و حوزه‌های انتخابیه بیمه است و به بخش نظارت توجه چندانی نمی‌شود.

وی تصریح کرد: موضوع سوم، قوانین موازی است که در مجلس تصویب می‌شود. سازمان ها و ارگان‌ها به جای هم‌افزایی و همکاری درگیر حل اختلافات هستند، اکنون همه در باب آسیب‌های روانی و اجتماعی کار می‌کنند، اما در عمل کسی کاری انجام نمی‌دهد، سازمان نظام روان شناسی و مشاوره به عنوان سازمان فرابخشی با ۳۰ هزار عضو رسمی مسئولیت صدور مجوز و پروانه صلاحیت حرفه‌ای، نظارت تخصصی و توانمندسازی حرفه‌ای روان شناسان و مشاوران و حمایت از حقوق مراجعان و روان‌شناسان و مشاوران را برعهده دارد.

رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، خاطر نشان کرد: انتظار می رود مجلس شورای اسلامی با قید فوریت مسئله قوانین متعارض از جمله سازمان بهزیستی و قوه قضائیه را حل کند زیرا این دو نهاد در وظایف ما مداخله و رأسا اقدام به صدور مجوز صلاحیت حرفه‌ای می‌کنند که خلاف قانون است.

حاتمی با اشاره به بحث پوشش بیمه‌های پایه برای خدمات روان شناسی و مشاوره ای، گفت: امیدواریم این موضوع حل شود و سازمان در نظارت به فعالیت‌های تخصصی روان شناسی و مشاوره کمک کند.

محمدرضا پورابراهیمی نماینده مردم  کرمان و راور نیز حمایت خود را از خواسته‌های سازمان نظام روان شناسی و مشاوره اعلام کرد.

احمد حاجبی نماینده وزارت بهداشت، توجه به اسناد بالا دستی را مورد تأکید قرار داد.

مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس، با تاکید بر اینکه بهتر است سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، درخواست‌های خود را جهت تصحیح قوانین، برطرف کردن نقص قوانین و سایر امور به مجلس ارائه کند، خواستار جلسه هماهنگی با حضور مسئولین اجرایی جهت رفع اختلافات گذشته شد.

در پایان این نشست مقرر شد، جلسات هماهنگی در مجلس برگزار شود و اطلاعات لازم را سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور به مجلس ارائه کند تا اقدامات لازم انجام گیرد.


دکتر فاطمه حسنی روانشناس و عضو انجمن روانشناسی ایران و آمریکا (APA) به سؤالاتی در خصوص اشتغال ن پاسخ می‌دهد:

نظرتان در مورد کار کردن و فعالیت اجتماعی ن چیست؟
مطالعات نشان داده که مشارکت ن در امر اشتغال از قدمت تاریخی برخوردار است. تلاش ن برای رسیدن به اشتغال در دهه‌های قبل رشد چشمگیری پیداکرده و این را می‌توان از آمارِ یابنده‌های کار پیدا کرد. امروزه درصد ن شاغل در هر کشوری شاخصی برای رشد و توسعه آن کشور محسوب می‌شود. شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود در کشور شرایطی را ایجاد کرده تا ن بتوانند در پویایی‌های اجتماعی و خانوادگی مشارکت‌های جدی‌تری داشته باشند.

اشتغال ن چه کارکرد‌های مثبت و منفی بر خانواده می‌تواند داشته باشد؟
وقتی ن بر اساس تمایل شخصی یا نیاز خانواده وارد بازار کار می‌شود، مطمئناً یکسری تغییرات در برنامه‌های زمان‌بندی، تربیتی، ایفای نقش زوجی، مسئولیت‌پذیری خانواده و. ایجاد می‌شود؛ بنابراین بانوان شاغل برای مدیریت این تغییرات باید بتوانند زمانبندی را کنترل کرده و توجه بیشتری به‌سلامت و خستگی بدنی، شرایط روانی و استرس‌های کاری داشته و در پذیرش نقش‌ها انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشند؛ همچنین برای تقسیم وظایف و تعریف نقش‌های جدید جنسیتی باید با همسرانشان به توافق برسند؛ رعایت این مسائل از اهمیت بالایی برخوردار است و با این معیار‌ها می‌توان کارکرد مثبت و منفی هسته اولیه کارآمد بودن اشتغال ن در خانواده را اندازه‌گیری کنیم. چنانچه اشتغال علاوه بر اینکه باعث می‌شود ن از منفعت اقتصادی بهره‌مند شوند، ازنظر فرهنگی، رشد مهارت‌های اجتماعی و روان‌شناختی، هوش هیجانی، دانش و آگاهی‌های روز و تعاملات اجتماعی شرایطی را ایجاد می‌کند که زن در محیط خانواده از آگاهی و خردمندی بالاتری برخوردار باشد.

آیا کار کردن زن به بهبود مسائل خانوادگی کمک می‌کند؟
محوریت زن در خانه برای تعامل اعضای خانواده و مدیریت خانه باعث می‌شود تا استرس و فشار شغلی بیشتر شود با این وجود بسیاری از مطالعات مستند نشان داده است که اشتغال ن با وجود اینکه استرس‌ های محیط کاری و خانه‌داری را در بردارد، می‌تواند در سلامت روانی، شخصیتی، رشد هوش و مهارت‌های اجتماعی، سازگاری آن‌ها با شرایط زندگی، رشد تفکر خلاق و حل مسئله تأثیر مثبتی داشته باشد.

اشتغال ن در تربیت فرزندان چه تاثیری دارد؟
پژوهش‌ها ثابت کرده که مادران شاغل عزت نفس و اعتمادبه‌نفس بالاتری دارند و با وجود این که در ۱۶ ساعت بیداری، زمان کمتری را با فرزندانشان سپری می‌کنند، اما فرزندان آن‌ها به لحاظ هوش اجتماعی، یادگیری مهارت‌ها، قاطعیت و جرأت ورزی، عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس و تفکر خلاق به‌طور میانگین مثل مادرانشان نمره بالاتری را نسبت به کسانی که مادران خانه‌داری داشتند، دریافت کردند.

خیلی وقت‌ها بانوان در شرایطی قرار می‌گیرند که به دلیل کوچک بودن کودکانشان نمی‌توانند آن‌ها را جایی نگهداری کنند؛ بنابراین اگر متولیان امور مشاغل و کار این را مدنظر داشته باشند که شرایط خانم‌ها به لحاظ فیزیکی و روان‌شناختی، اجتماعی، زیستی و ارتباط خانواده شرایط ویژه و متفاوتی نسبت به آقایان دارد و این را در ت‌های کلان کار و امور اجتماعی برای بانوان قرار دهند، خیلی بیشتر و بهتر می‌توان از بانوان به‌عنوان منابع انسانی استفاده کرد؛ به‌گونه‌ای که در عین حال به تربیت فرزندان هم خدشه‌ای وارد نشود.

بهترین راه‌حل برای مادران شاغل فرستادن فرزند به مهدکودک است یا پیش مادربزرگ؟ کدام راه‌حل مناسب‌تر است؟
مطالعات بیانگر این بوده است که کودکانی که ارتباط خوبی با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها داشته‌اند و شاهد رابطه مسالمت‌آمیز بین والدینشان با والدینِ والدینشان بوده‌اند، از سلامت روان، تعامل شخصیتی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی بالاتر برخوردار بوده‌اند؛ همچنین میزان سازگاری، انطباق و یادگیری در این کودکان بیشتر از کسانی بوده که رابطه خوبی با پدربزرگ و مادربزرگ‌هایشان نداشته‌اند، اما نمی‌توان گفت که راه‌حل مناسب برای نگهداری فرزندان مادران شاغل کدام است، زیرا هیچ‌کدام از این دو فضا را نمی‌توان گفت که صد در صد مثبت و یا منفی است.


آیا نرفتن به مهدکودک و ماندن در کنار پدربزرگ و مادربزرگ می‌تواند باعث عقب افتادن از مهارت‌های اجتماعی باشد؟
معمولاً پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها قوانین سخت و قواعد اصولی را بیشتر برای فرزندانشان به کار می‌بردند و وقتی نوبت به نوه‌ها می‌رسد قاعدتاً آن پدربزرگ و مادربزرگ‌ها به دلیل شرایط سنی، ناخودآگاه سختگیری‌هایشان کم می‌شود. همچنین پدربزرگ و مادربزرگ‌ها به دلیل علاقه زیادی که به نوه‌هایشان دارند، نمی‌توانند با آن‌ها قاطع باشند و یا در جایی که لازم است آن‌ها را تنبیه کنند؛ درنهایت این دوست داشتن‌ها می‌تواند باعث لوس شدن بچه‌ها شود. در صورتی که چاره‌ای جز نگهداری کودک نزد پدربزرگ و مادربزرگ ندارید، حتماً باید والدینتان را در ارتباط با مسائل عاطفی، باید‌ها و نبایدها، تربیت و مهارت‌ها همسو با شیوه تربیتی خودتان کنید؛ در غیر این صورت تفاوت اصول تربیتی با توجه به گذر سریع نسلی، شاید در این زمینه آسیب‌زا باشد و باعث بروز تعارض و دوگانگی در شیوه تربیت بچه‌ها شود که البته این تعارض و دوگانگی می‌تواند سلامت کودکان را به لحاظ عاطفی، احساسی و شخصیتی خدشه‌دار کند.


بهترین سن برای رفتن کودکان به مهدکودک چه سنی است؟
ترجیحاً می‌گوییم تا قبل از سن ۴ سالگی کودکان در محیط خانواده باشند، اما از ۴ سالگی به بعد مادران شاغل می‌توانند کودکانشان را به مهدکودک بسپارند. در صورت نگهداری کودکان در مهدکودک لازم است والدین بر ارتباط فرزندشان با مربیان و متولیان مهدکودک‌ها نظارت داشته باشند تا ازنظر عاطفی لطمه‌ای به آن‌ها وارد نشود.


طلاق دوستانه، نوعی خداحافظی بی‌پایان! واژه طلاق به معنای رها شدن و به اصطلاح پایان زندگی مشترک از سوی زن و شوهر است. همان‌گونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می‌شود، چنان چه دوطرف نتوانند به دلایل گوناگون با هم زندگی کنند طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می‌شوند. اصولا طلاق دوستانه و ارتباط پس از طلاق دو کلمه و رفتار متعارض است.
در روان شناسی طلاق، علل زیادی موجب جدایی همسران می‌شود از جمله کم شدن گذشت و فداکاری دو طرف، معترض بودن به یک سری رفتارهای طرف مقابل، اعتیاد و گاهی ارتباط همسر با نفر سوم. ما در اصطلاحات حقوقی طلاق، واژه طلاق توافقی را داریم اما طلاق دوستانه واژه جدیدی است که همچون ازدواج سفید از سوی بیگانگان در سطح افکار عمومی و متاسفانه توسط برخی شخصیت‌های الگو در حال رواج است و این کاملا مغایر فرهنگ و دین ماست.
ما طلاق دوستانه نداریم چراکه اگر قرار است طلاق، پایان زندگی مشترک باشد با ارتباط پس از طلاق کاملا مغایر است و نشان دهنده تردید فرد در تصمیم به جدایی از شریک زندگی‌اش است و نوعی خداحافظی بی‌پایان محسوب می‌شود و تکلیف فرد با خودش مشخص نیست که بالاخره در این رابطه متعهد است به تامین عاطفی، مالی و . یا خیر؟
درباره خانم‌ها اگر قرار باشد رابطه‌ای قطع شود، دیگر ارتباط پس از آن حتی در حد تلفن آیا نیاز به رابطه عاطفی را تقویت نمی‌کند و آیا این خانم با این وابستگی می‌تواند به ازدواج مجدد و مشخص شدن تکلیف زندگی‌اش فکر کند؟ تکلیف فرزندان در این ارتباط بی‌مرز و بی‌مسئولیت والدین که گویا خودشان را فقط از ماحصل زندگی دو نفره که مراقبت و تعهد در قبال فرزندان است، رهانیده‌اند و هنوز درگیر ارتباطات عاطفی یکدیگر هستند، چیست؟
در مشاوره ترمیم روابط شویی گاهی به زوج‌ها توصیه می‌ شود به طور موقت از هم جدا زندگی کنند مثل سفر رفتن و در این حالت شرایط پس از طلاق را برای خود ملموس کنند تا شرایط واقعی را که زندگی‌شان پس از طلاق درگیر آن می‌شود درک کنند و بعد ببینند تصمیم عاقلانه‌ای است یا خیر؟ و این شامل تبادلات عاطفی همسران، تعهد در قبال فرزندان، مسائل مالی، ملاقات با فرزندان و . می‌شود.
در هر صورت ادامه ارتباط پس از طلاق در واژه نامانوس بیگانه طلاق دوستانه» یعنی تردید در تصمیم‌گیری و نوعی پوشش بر نگاه حقیرانه اجتماع بر مطلقین و این‌که زن و مرد در پس این واژه طلاق دوستانه بخواهند بر اشتباه خود در انتخاب همسر سرپوش بگذارند و به نوعی خود را از نظر ذهنی در سطح اجتماع متشخص و پیروزمندانه نشان دهند. این در حالی است که باید بپذیریم گاهی متاسفانه طلاق بهترین راه‌حل برای زندگی زوج است و گاهی البته با کمک گرفتن از مشاور و دریافت آموزش مهارت‌های زندگی و گذشتن از منیت و خودخواهی می‌توان زندگی را بهتر از قبل ساخت.

 

منبع: رومه خراسان


هانیه لواف روانشناس کودک درباره خودزنی کودکان اظهار کرد: گاهی اوقات شاهد هستیم که کودکان شروع به خودزنی می‌کنند که باید ابتدا علت آن را جویا شویم.

این روانشناس با بیان اینکه باید علت این رفتار کودکان بررسی شود، گفت: وقتی کودکان در رسیدن به خواسته خود دچار ناکامی می‌شوند و یا برای جلب توجه دیگران، شروع به خودزنی می‌کنند.

وی افزود: برخی از کودکان شاهد خودزنی پدر و یا مادر خود هستند و این رفتار والدین را یاد می‌گیرند، چراکه یک الگو مشاهده‌ای برای آن‌هاست، بنابراین برای یافتن علت بروز این رفتار در کودکان باید ریشه یابی کنیم.

لواف با بیان اینکه کودکان نباید با خودزنی به خواسته‌شان دست یابند، گفت: در این وضعیت والدین باید نسبت به خودزنی کودک خود بی‌تفاوت باشند تا رفتار او به سمت خاموشی رود.

این روانشناس با بیان اینکه والدین در وهله اول باید نسبت به خودزنی کودک خود بی توجهی مطلق کنند، ادامه داد: اگر والدین حس می‌کنند که خودزنی کودک به سلامتی‌اش آسیب می‌زند باید از تکنیک قفل کردن کودک استفاده کنند، یعنی دستان کودک را بگیرند تا نتواند خود را بزند.

وی اضافه کرد: برخی از کودکان نمی‌توانند هیجان خود را کنترل کنند و مدیریت آن را یاد نگرفته‌اند، لذا مدیریت هیجان را باید به فرزندان خود آموزش دهیم.

لواف با بیان اینکه والدین باید از توجه مثبت به کودک در حال خودزنی خودداری کنند، گفت: پدر و مادر باید الگو مناسبی برای فرزندشان باشند و رفتار نامناسبی نداشته باشند که کودکشان یاد گیرد.


روانشناسانی که در مورد مهاجران و پناهجویان در جزیره بوس یونان تحقیق کرده اند گفته اند که شاهد افزایش موارد خودآزاری و خودکشی در میان نوجوانان و کودکان مهاجر و پناهجو بوده اند.

به گفته مقامات سازمان ملل، وضعیت پناهجویان در اردوگاه واقع در این جزیره بسیار وخیم است.

از اول ماه دسامبر تا کنون بیش از سه هزار و پانصد پناهجو در اردوگاه موریا اسکان داده شده اند.

شرایط اردوگاه از لحاظ تراکم ساکنان و امکانات بهداشتی و شرایط رفاهی ساکنان مناسب نیست و به گفته سازمان ملل، امکانات بهداشتی بسیار محدود است.

بسیاری از پناهجویان عازم اروپا با قایق خود را به این جزیره می رسانند با این امید که بتوانند از طریق یونان به سایر کشورهای اروپایی مهاجرت کنند.

یونان عضو اتحادیه اروپا و از کشورهای عضو پیمان شنگن است.


خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- روز دوشنبه دوم دی ماه نشست رونمایی و بررسی کتاب دیگردوستی دوستی موثر» نوشته پیتر سینگر با حضور مصطفی و ملکیان و محمدرضا جلائی‌پور، به همت موسسه دارالاکرام و نشر نی در تالار همایش فرهنگ و هنر برگزار شد.
 
محمدرضا جلائی‌پور در ابتدای سخنان خود در این نشست با اشاره به درگذشت دردناک فرهاد و آزاد خسروی، دو برادر کولبر کرد، گفت: شاید اگر ایرانیان کمی جدی‌تر در حوزه دیگردوستی موثر عمل می‌کردند این رخداد پدید نمی‌آمد. او مواردی نظیر بورسیه کولبران و فشار آوردن برای تصویب قوانینی به نفع کولبران را از جمله اقدامات جمعی و نهادی‌ای دانست که می‌تواند بر وضعیت زندگی کولبران تاثیر مثبتی داشته باشد.
 
او با ذکر این نکته که دیگردوستی موثر» قوی‌ترین پویش خیریه در دهه اخیر در دنیای غرب بوده است گفت: ایده این پوشش خیلی ساده است. این‌که همه باید تلاش کنیم بیشترین خیر ممکن را برسانیم و برای ارزیابی آنکه بیشترین خیر را چه کاری می‌رساند نیازمند شواهد عقلانی مبتنی بر شواهد تجربی هستیم.
 
او افزود: عنوان دیگردوستی موثر» اولین بار در سال 2013 توسط ویلیام مکسکی به کار گرفته شد. پیش از آن البته اگر چه سینگر از این عنوان بهره نمی‌برد ولی در کتابی که در سال 2009 با نام زندگی‌ای که می‌توانی نجات دهی» منتشر کرد و همچنین در مقاله‌ای از او که در سال 1972 منتشر شده است پایه‌های این بحث را شکل داد. استدلال او نیز ساده است؛ اگر می‌توانیم جلوی اتفاق بدی را در مورد دیگران بگیریم بدون آنکه خودمان چیزی که اخلاقاً مهمتر است را زیر پا نگذاریم، اخلاقاً موظف هستیم چنین کنیم.
 
جلائی‌پور گفت: پرسش دیگردوستی موثر این است که ما چگونه می‌توانیم از منابعمان بیشترین خیر ممکن را به شکل موثر به دیگران برساند. این پرسش بر دو پیش‌فرض استوار است. اول اینکه ما پس از تامین نیازهامان، موظف هستیم از هزینه‌های تجملی خود بکاهیم و به دیگران یاری برسانیم. دومین پیش‌فرض هم این است که همه اقدامات خیر به یک اندازه تاثیر ندارند و ما موظف هستیم موثرترین اقدامات را بشناسیم و به آنها عمل کنیم.
 
این دانش آموخته علوم اجتماعی با اشاره به آزمایش‌ها ذهنی و مثال‌هایی که سینگر در کتاب خود دارد به قابلیت اقناع این آثار اشاره کرد و گفت: برای من همیشه سوال بوده است که در حوزه اخلاق یاری‌رسانی کتاب‌های که موثرتر هستند و فروش آن‌ها در سطح جهانی نیز نشان داده است اقبال فراوان‌ترین به آنها شده است کمتر به فارسی ترجمه می‌شوند. این کتاب یکی از آن آثار است که می‌تواند روند زندگی شما را تغییر دهد.
 
به گفته او، ایده دیگردوستی موثر از حول و حوش ده سال پیش به جنبشی تبدیل شده که در دانشگاه‌های بزرگ جهان و شهرهای بزرگ اروپای غربی و آمریکای شمالی ساختارهایی را شکل داده و ده‌ها هزار حامی دارد. کسانی که به این جنبش پیوسته‌اند بر ساده‌زیستی تاکید فراوانی هست و به اختصاص بخشی از درآمد برای دیگردوستی موثر و یا انتخاب شغلی که در راستای تاثیر دیگردوستانه باشد و همچنین اختصاص بخشی از بدن از جمله خون یا مغز استخوان به دیگردوستی موثر بسیار سفارش می‌شود. امید این است که با انتشار این کتاب به فارسی، در ایران نیز نهادهایی بر پایه اندیشه این کتاب شکل بگیرد.
 
او افزود: ما در ایران با وجود آنکه میزان کمکی که به دیگران می‌کنیم بر پایه استانداردهای جهانی قابل توجه است، به دلیل عدم شفافیت نهادهای خیریه و نیز غیرموثر بودن بسیاری از کمک‌های آن‌ها به اندازه کافی از اقدامات خیرمان نتیجه نمی‌گیریم و باید به روش‌های نوینی از جمله همین دیگردوستی موثر در حوزه اقدامات حمایتی توجه بیشتری کنیم.
 

ادامه مطلب


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب سالمندی خوب؛ مروری بر مفاهیم و ابعاد خوب پیرشدن» به دنبال بررسی مفاهیم متداول در حیطه مطالعات و ت‌گذاری در حوزه سالمندی خوب و ارائه تعریف جامعی برای آن است. تمرکز اصلی این مطالعه نیز روی مفاهیم سالمندی موفق» و سالمندی فعال» است، که دو مفهوم مطرح‌شده اصلی است و ابعادی هم‏پوشان در حوزه تحقیقاتی و ت‌گذاری دارد.

این یک واقعیت است که چالش‏‌ها و اامات ت‌گذاری اجتماعی در حیطه جمعیت سالمندان سبب ظهور مفاهیم و راهبرد‏های جدیدی برای داشتن دوران سالمندی خوب شده؛ به‌نحوی‌که با طیف گسترده‏ای از مفاهیم جایگزین، تعاریف و شاخص‏‌سازی‏‌ها در ادبیات سالمندی خوب همراه بوده است. 

مقالات کتاب مذکور با کلیدواژه‌ای سالمندی فعال و سالمندی موفق و با جست‌وجوی منظم در پایگاه‌‏های اطلاعاتی به دست آمده که پس از غربالگری درنهایت تعداد ۱۰۶ مطالعه وارد این پژوهش شده است. داده‏‌های مقالات نیز کدگذاری، طبقه‏‌بندی و در قالب یک ماتریس ارائه شده و درنهایت بر اساس سنتز داده‏‌ها، چارچوب مفهومی سالمندی خوب بیان شده است. در این میان، یافته‌‏های مطالعه بیانگر این است که چارچوب مفهومی چندبعدی سالمندی خوب شامل چهار بُعد سلامت جسمانی و روان‌شناختی، امنیت مالی و اقتصادی، به‌زیستن اجتماعی و داشتن معنویت و تعالی است. 

در این میان، برای سنجش هریک از ابعاد ابزارهای متعددی وجود دارد؛ ازاین‌رو سالمندی خوب در سطح فردی و ملی سنجش می‌شود. درنهایت نیز در حیطه ت‌گذاری اجتماعی، بر اساس چارچوب مفهومی مذکور در سه سطح فرد، خانواده و جامعه راهکارهایی برای سالمندی خوب ارائه می‌شود.

کتاب سالمندی خوب؛ مروری بر مفاهیم و ابعاد خوب پیرشدن» به همت نسیبه زنجری، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سالمندی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تالیف و از سوی موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا منتشر شده است.


ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ایران کشوری کهن با ادبیاتی غنی و ادیبان و بزرگانی است که شهره جهانیان هستند اما زندگینامه این ادیبان و مشاهیر، فعالیت‌ها، خدمات و آثارشان برای اغلب مخاطبان مخصوصا کودکان و نوجوانان ناشناخته‌ است. اغلب کتاب‌هایی هم که در این زمینه وجود دارد برای کودکان جذاب و قابل فهم نیست و تعداد آثاری هم که بتواند با زبانی ساده و روان این بزرگان را کاملا به بچه‌ها معرفی کند، بسیار محدود است.

در این میان مجموعه مشاهیر خندان» نوشته حمید عبداللهیان و تصویرگری سیدمیثم از آثاری است که به ذائقه بچه‌ها نزدیک است. عبداللهیان استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی است و توانسته در این مجموعه با استفاده از زبان طنز، مشاهیر ایرانی مانند ابوعلی سینا، فردوسی و . را به‌گونه‌ای متفاوت برای بچه‌ها معرفی کند. نخستین جلد این مجموعه با عنوان ابوعلی‌سینا» سال گذشته از سوی بخش کودک و نوجوان انتشارات مبتکران (میچکا) منتشر و به عنوان نامزد نهایی جایزه کتاب سال معرفی شد. فردوسی» عنوان دومین جلد این مجموعه است که امسال منتشر شده و دارای اطلاعات جامع و کاملی درباره خالق شاهنامه» است.

 
عبداللهیان درباره این مجموعه که از سوی انتشارات مبتکران منتشر شده، به ایبنا گفت: این مجموعه شامل 10 جلد کتاب درباره مشاهیر بزرگ ایرانی است که تا به‌حال دو عنوان از آن به نام‌های ابوعلی‌سینا» و فردوسی» منتشر شده، جلد سوم به نام ابوریحان بیرونی» در دست چاپ است. درحال حاضر هم مشغول تالیف جلد چهارم به نام رازی» هستم. و در جلدهای بعدی به مولوی، شیخ بهایی، سعدی، ملاصدرا و خیام می‌پردازم.
 

 


این نویسنده و مدرس ادبیات فارسی در دانشگاه، درباره اینکه چه عاملی سبب شده برای تالیف این مجموعه اقدام کند، توضیح داد: وقتی پسرم 10 ساله شد، می‌خواستم مشاهیر ایرانی را با زبان ساده به او معرفی کنم و به دنبال کتابی بودم که در این زمینه بتوانم از آن استفاده کنم اما هرچه گشتم نتوانستم کتابی بیابم که با زبان ساده و کودکانه ادیبان و بزرگان کشورمان را به بچه‌ها معرفی کند. اغلب کتاب‌هایی که در این زمینه وجود دارد، دارای مطالبی سخت و سنگین است و برای کودکان قابل فهم نیست.
 
عبداللهیان افزود: براین اساس تصمیم گرفتم مجموعه‌ای در این زمینه با زبان ساده و قابل فهم برای بچه‌ها بنویسم تا دستاوردهای علمی، فنی و هنری این بزرگان را معرفی کند و این افراد زنده و در ذهن‌ بچه‌ها ماندگار شوند.
 

 


وی با بیان اینکه نوشتن هر کتاب یک‌سال طول کشیده، گفت: ابتدا باید تحقیق می‌کردم و کتاب‌های ایرانی و خارجی مختلفی که دیگران درباره شخص مورد نظر نوشته بودند را می‌خواندم. در ادامه کتاب‌هایی که خود او تالیف کرده بود را می‌‌خواندم و از بین آن‌ها متن 50 صفحه‌ای استخراج می‌کردم و آن را با زبان ساده و طنز به‌گونه‌ای می‌نوشتم که هم برای بچه‌ها قابل فهم باشد و هم جذاب. البته در پایان هر کتاب به فهرست منابعی که از آن‌ها استفاده شده، اشاره کرده‌ام.
 
به گفته وی، در این کتاب‌ها علاوه بر زندگی‌نامه به دستاوردها و بررسی آثارش و توجه به ارتباطاتی که با جامعه‌اش داشته هم توجه شده است.
 
این نویسنده حوزه بزرگسال با بیان اینکه مجموعه مشاهیر خندان» نخستین تجربه‌اش در حوزه کودک و نوجوان است و کتاب‌هایی که پیش از این نوشته در حوزه بزرگسالان بوده، گفت: با اینکه مشاهیر خندان» نخستین تجربه‌ام در حوزه کودک و نوجوان است اما با استقبال قابل توجهی روبه‌رو ‌شد و بازخوردهای خوبی از آن گرفتم. هیچکدام از کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشتم جایزه نبرده اما نخستین جلد این مجموعه یعنی کتاب ابوعلی‌سینا» کاندیدای نهایی جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب سال سبک زندگی و برنده 4 لاک‌پشت پرنده شد و در طول یک‌سال به چاپ سوم رسید درحالی‌که هیچکدام از کتاب‌های من در حوزه بزرگسال، اینقدر موفقیت کسب نکرده است.
 
عبداللهیان درباره اینکه چرا در مقدمه کتاب، مرتب به بچه‌ها یادآوری می‌کند کتاب خوب نیست» و کتاب‌خواندن کار جذابی نیست» گفت: این یک حقه ادبی است؛ امروزه بچه‌ها رغبتی برای کتاب خواندن ندارند برای اینکه خودمان را با آن‌ها وفق دهیم و جذب‌شان کنیم، ما هم باید دو گام به سوی‌شان برداریم. براین اساس در این کتاب با استفاده از این حقه ادبی برای جذب بچه‌ها از شخصیتی استفاده کردم که از کتاب بیزار است و می‌خواهد کتاب‌های زیادی بخواند تا ثابت کند کتاب خوب نیست. اما در عمل می‌بینیم که از کتاب خواندن بیزار نیست و هرچه می‌گوید علاقه‌ای به کتاب خواندن ندارد اما کتاب می‌خواند.

وی در ادامه یادآوری کرد:‌ به نظر من نسل جدید هم این‌گونه‌اند یعنی در کتاب خواندن تنبل نیستند اما انگیزه‌ای برای‌شان ایجاد نشده است. با استفاده از این روش بچه‌ها به مطالعه جذب می‌شوند. مثلا راوی داستان، می‌گوید: مدیر مدرسه ما مدام از مفاخر گذشته می‌گوید و هی آن‌ها را توی سرمان می‌زند؛ از ابوعلی‌سینا و فردوسی گرفته تا ابوریحان و رازی و هزارتای دیگر. از بس شنیدیم که ما باید از این بزرگان بیاموزیم و دچار بطالت نشویم، کلافه شدم و آستین‌ها را بالا زدم تا درباره زندگی مشاهیر خسته‌کننده چیزهایی پیدا کنم. کار خیلی سختی بود؛ چون این‌بار باید توی کتاب‌ها سرک می‌کشیدم؛ ولی چاره‌ای نبود. باید تکلیفم را با مفاخر این سرزمین روشن می‌کردم.»
 
عبداللهیان با اشاره به اینکه نوشتن برای بچه‌ها یک هنر است، گفت: اینکه کسی بتواند موضوعی را به زبان ساده و قابل فهم برای کودکان بیان کند، کار سختی است و هر استاد دانشگاهی نمی‌تواند به این نثر برسد و به زبان بچه‌ها بنویسد. اما من این توانایی را داشتم و نوشتم. بعد از این کارهای بزرگسالانه را کمتر می‌کنم و بیشتر به تالیف برای کودکان و نوجوانان می‌پردازم چون احساس می‌کنم در این حوزه موفق‌ترم. طنزهای دیگری هم در حوزه کودک و نوجوان دارم که بعد از اتمام این مجموعه منتشر می‌کنم.
 


خانم تمساحی معروف به مامان گاندو، دارای پوست زیتونی رنگ مایل به قهوه‌ای، با پوزه پهن، یک دم خیلی قوی، قد دو متر و چهل و پنج سانتی متر و بسیار خجالتی اما باهوش، اهل سیستان و بلوچستان، رودخانه سرباز، توسط شکارچی حیوانات اسیر شده است. هر کس اطلاعی دارد به پسرش گاندو خبر بدهد تا از نگرانی دربیاید.»
کتاب نامه‌های گاندو؛

علاوه بر اهمیتی که گاندو از نظر محیط زیستی داشت شخصیت داستانی خیلی خوبی هم داشت. اینکه با وجود جثه بزرگش ذاتا حیوان خجالتی است. اینکه در عین آرام و کند بودن ناگهان و به سرعت شکار می‌کند برایم جالب بود و چون آن موقع گاندو خیلی معرفی نشده بود دوست داشتم درباره‌اش بنویسم و کودکان را با گاندو آشنا کنم
 

تمساحی از سیستان و بلوچستان» اثر معصومه یزدانی با این اعلامیه شروع می‌شود و با سفر گاندو به شهرهای مختلف ایران ادامه پیدا می‌کند تا مخاطبان کتاب را در قالب داستان و با زبان طنز با جانوران بومی ایران و مشکلاتشان آشنا کند. مشکلاتی که بیشترشان را انسان‌ها ایجاد کرده‌اند. این کتاب به تازگی از سوی بخش کودک و نوجوان انتشارات فنی ایران (کتاب‌های نردبان) منتشر شده است. به این بهانه به گفت‌وگو با معصومه یزدانی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان، پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.
 
چرا شخصیت گاندو را برای داستان‌تان انتخاب کردید؟
به نظر من علاوه بر اهمیتی که گاندو از نظر محیط زیستی داشت شخصیت داستانی خیلی خوبی هم داشت. اینکه با وجود جثه بزرگش ذاتا حیوان خجالتی است. اینکه در عین آرام و کند بودن ناگهان و به سرعت شکار می‌کند برایم جالب بود و چون آن موقع گاندو خیلی معرفی نشده بود دوست داشتم درباره‌اش بنویسم و مخاطبان کودک را با گاندو آشنا کنم. جغرافیای زیست گاندو هم برایم خیلی مهم بود. سیستان و بلوچستان در عین سادگی و محرومیت پر است از رنگ و زیبایی. هم در طبیعتش هم در صنایع دستی و لباس‌های زیبای ن و دخترانش که برای من خیلی جالب بود. دوست داشتم به بهانه گاندو سفری اگر چه ذهنی به این استان داشته باشم و خودم را در آن فضا حس کنم.
 
شخصیت‌های دیگر داستان چطور انتخاب شده‌اند؟
سایر گونه‌های جانوری که در کتاب حضور دارند با کمک کارشناس محیط زیست انتشارات نردبان، حمیدرضا میرزاده، انتخاب شد تا ضمن آشنا کردن مخاطب کودک و نوجوان با گونه‌های جانوری بومی ایران بچه‌ها را نسبت به مراقبت و حفظ آن‌ها ترغیب کند. اکثر این جانوران بومی ایران هستند و ویژگی‌های خاصی دارند. مثلا ه‌خوار کوتوله با قدی اندازه یک چوب کبریت

موقع نوشتن گوشه چشمی هم به مهارت‌های زندگی به‌‌ویژه مهارت حل مسئله و همدلی داشته‌ام هم به خاطر این که دغدغه اصلی من مهارت‌های زندگی و عدم وجود آموزش کافی در این باره است و هم چون فکر می‌کنم معرفی صرف، برای حل کردن مشکلات امروز در هر زمینه‌ای مخصوصا محیط زیست کافی نیست و در کنارش باید توانایی حل مسئله و حس همدلی و نوع دوستی هم به مخاطب آموزش داده شود
 

کوچکترین دار جهان است. یا زاغ بور که پرنده بومی ایران و در معرض خطر انقراض است. مسیر حرکت گاندو هم با توجه به زیستگاه این جانوران انتخاب شد.
 


خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی ایران صدا و فضای مجازی رادیو؛ ایران صدا همزمان با فرارسیدن زادروز ولادت حضرت عیسی مسیح(ع) محبوب‌ترین اثر چار دیکنز با عنوان شب‌های کریسمس را به صورت گویا منتشر کرد.

این اثر داستان زندگی پیرمردی خسیس به نام اسکروچ است که در شب کریسمس دچار تحول می‌شود و اتفاقات جالب و شنیدنی را رقم می‌زند.

کتاب گویای سرود کریسمس به تهیه کنندگی نوید جولایی، ترجمه و اقتباس شنیداری علیرضا مرسلی و صدابرداری پرهام نوری تولید شده که جهت استفاده مخاطبان روی پایگاه کتاب گویای ایران صدا قرار داده شده است.

علاقه‌مندان برای مطالعه کتاب می‌توانند اپلیکیشن تلفن همراه ایران صدا را برای سیستم عامل اندروید و IOS از نشانی iranseda.irبه صورت رایگان دریافت کنند.


علیرضا یاوری با بیان اینکه کودک نیاز به حرکت و جنبش دارد، اظهار کرد: بازی کودک بخش مهمی از نیاز کودک است که بر سلامت و آینده او اثر می گذارد.

وی با اشاره به دغدغه والدین درباره چگونگی بزرگ شدن و تربیت کودکان، افزود: بازی های کودکانه برای سنین شش تا ۱۲ سال لازم است، اما متاسفانه والدین امروزی بعد از دو سالگی شرایط بازی را برای کودکان فراهم نمی‌کنند و این فرصت را از دست می‌دهند، در حالی که کودک باید در دوران تحصیل همزمان بازی را ادامه دهد.

این روان شناس کودک با بیان اینکه بازی مهارت های مختلفی را در کودک پرورش می دهد، تصریح کرد: بازی موقعیت استفاده از قوه تخیل را در کودک به وجود می آورد و موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت او می شود.

یاوری رهایی کودک از ترس، کمرویی و خجالت بیهوده را یکی دیگر از کارکردهای بازی دانست و عنوان کرد: در بازی کودک همکاری، همیاری و مشارکت را یاد می گیرد و با رعایت اصول و مقررات آشنا می شود.

وی با بیان اینکه بازی کودک موجب ابراز احساسات، عواطف، ترس ها و تردیدها، محبت، خشم و کینه و نگرانی ها می شود، گفت: بازی موجب رشد هماهنگ دستگاه ها و اعضای مختلف بدن می شود و حواس کودک را تقویت و نیرو و انرژی بدن او را به بهترین شکل مصرف می کند.

این روان شناس کودک با اشاره به نقش به سزای بازی در یادگیری زبان، اضافه کرد: کودک در قالب بازی یاد می گیرد که رفتارهای هوشمندانه از خود بروز دهد، اما بازی به تنهایی باعث بالا رفتن مهارت های مذکور نمی شود و والدین نقش اساسی را ایفا می کنند.

یاوری از والدین خواست به یک همبازی قابل اطمینان برای کودک خود تبدیل شوند و گفت: والدین باید به بازی کودک اهمیت دهند، زیرا زندگی او در بازی شکل واقعی به خود می گیرد، اما نباید در بازی کودک دخالت کنند و تنها راهنما و کمک کننده خوبی باشند.

وی با بیان اینکه والدین برای متوقف کردن بازی کودک نباید از امر و نهی استفاده کنند، یادآور شد: با توجه به روحیه کنجکاو کودک، والدین او را به گونه ای راهنمایی کنند که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.

این روان شناس کودک ادامه داد: باید مراقب باشیم که محیط بازی کودک موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی او نشود لذا والدین در انتخاب نوع بازی کودک به سن، جنس و توانایی های او توجه کنند.

ادامه مطلب


سمانه بهزادپور روانشناس و مشاور خانواده درباره کودکانی که همبازی خیالی دارند، اظهار کرد: داشتن همبازی‌های خیالی و خیال‌پردازی در کودکان جای نگرانی ندارد و یک موضوع عادی در روند رشد کودکان است.

این روانشناس با بیان اینکه کودکان دارای همبازی خیالی در مقایسه با کودکانی که همبازی خیالی نداشته‌اند مهارت‌های شناختی، اجتماعی و کلامی بالاتری دارند، افزود: کودکانی که دارای همبازی خیالی خلاق‌تر هستند، قدرت خیال پردازی بالاتری دارند.

وی افزود: همبازی‌های خیالی معمولا وقتی که کودک وارد مدرسه می‌شود، ناپدید می‌شوند، زیرا این دوستان خیالی از طرف دوستان واقعی کمتر مورد پذیرش قرار می‌گیرند.

بهزادپور درباره اینکه چه زمان وجود دوست خیالی نگران کننده می‌شود؟ گفت: زمانی که وجود دوست خیالی در روابط اجتماعی کودک با سایر بزرگسالان و همسالانش تداخل ایجاد کند و او زمان زیادی را در دنیای خیالی خود و با دوست خیالی‌اش بگذراند و علاقه‌ای به تعامل با همسالانش نداشته باشد و در واقع بودن با دوست خیالی را به بودن با افراد و دوستان واقعی ترجیح دهد نگران کننده است.

ادامه مطلب


یک روانشناس گفت: وقتی پدران با فرزند دخترشان در تعامل هستند، امید به زندگی آنها افزایش پیدا می‌کند.

 

نسیم رزمخواه دکترای روانشناسی درباره اینکه پدر‌ها بیشتر دخترها یا پسرهایشان را دوست دارند، اظهار کرد: نتایج مطالعه‌ای نشان می‌دهد که جنسیت کودک می‌تواند بر نحوه واکنش‌های مغزی و تعاملات روزانه والدین با فرزندان اثر بگذارد.

او بیان کرد: جنیفر ماسکارو استادیار پزشکی خانواده در مطالعه‌ای برای اینکه بتواند رفتار را در دنیای واقعی بررسی کند یک رایانه دستی کوچک را روی کمربند پدر‌ها نصب کرد که این دستگاه یک روز در تعطیلات آخر هفته و یک روز در طول هفته مورد استفاده قرار می‌گرفت. این دستگاه صدا را در هر ۹ دقیقه به مدت ۵۰ ثانیه ضبط می‌کرد، در این مطالعه پدران ۵۲ کودک نوپا از جمله ۳۰ دختر و ۲۲ پسر از منطقه آتلانتا مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج این بررسی نشان داد پدرانی که فرزند دختر داشتند در مقایسه با پدرانی که صاحب فرزند پسر بودند بیشتر به نیاز‌های کودکشان توجه می‌کردند و نسبت به این نیاز‌ها حساس‌تر و پاسخگوتر بودند. این مطالعه نشان داد پدرانی که فرزند دختر داشتند، بیشتر با کودکشان آواز می‌خواندند و درباره احساساتشان بیشتر با آنها صحبت می‌کردند.

پدر و دختر

رزمخواه افزود: تحقیقات نشان می‌دهد که پدران پذیرش بیشتری نسبت به احساسات دختران دارند، زیرا از لحاظ جنسیتی متفاوت هستند. یک مرد در همه طول عمر خود در کودکی نخست سپس با همسر خود ارتباطات عاطفی بر قرار و با آنها احساس  آرامش می‌کند، بنابراین با فرزند دخترش ارتباط بهتری دارد. پسران فعالیت‌های فیزیکی بیشتری انجام می‌دهند، خشن‌تر و پرانرژی‌تر هستند همچنین آنها بازی‌های تعقیب و گریز بیشتری را انجام می‌دهند.یکی از دلایلی که پدران به فرزند دختر  بیشتر جذب می‌شوند، احساس آرامشی است که از دختر کسب می‌کنند و دلیل دیگر تفاوت جنسیت است.

این روانشناس تاکید کرد: بر اساس تحقیقات این نتیجه گرفته می‌شود که واکنش مغز پدران در مقابل دختران متفاوت است، بنابراین وقتی پدران با فرزند دخترشان در تعامل هستند، آنها افزایش پیدا می‌کند، زیرا کسی هست که می‌توانند احساسات خود را با او در میان بگذارند. فرزند دختر همچینن می‌تواند ناراحتی‌های پدر را به خوبی درک کند.

خصوصیات دختران

او تصریح کرد: یکی از دلایلی که موجب می‌شود پدران بیشتر جذب فرزند دختر شوند این است که دختران فرزندان مهربان‌تری هستند. والدین از فرزند دختر انتظار محبت بیشتری دارند. ما حتی در بدترین موارد هم می‌توانیم از فرزند دختر انتظار داشته باشیم که از والدین به ویژه پدر خود حمایت کند در حالی که این انتظار از پسر‌ها نمی‌رود. دختر همدم و مونس تنهایی است. دختران در انجام دادن کار‌های خانه کمک می‌کنند، همیار بوده و در روابط خانوادگی فعال هستند.

رزمخواه گفت: پدران با دختران خود ارتباط کلامی بهتری برقرار می‌کنند که این موضوع ناشی از خصوصیات فیزیولوژی دختران است. پسران کم صحبت‌تر هستند و کمتر احساساتشان را بروز می‌دهند. طبق فرهنگ ما از پسران بیشتر انتظار می‌رود که قوی، سخت، خشن و مقاوم باشند، ولی از دختران این انتظار را داریم که مهربان، باعاطفه و لطیف باشند. دختران نسبت به پسران حساس‌تر هستند. امید به زندگی در پدرانی که فرزند دختر دارند نسبت به آنهایی که صاحب فرزند پسر هستند، بیشتر است.

این روانشناس درباره امید به زندگی اظهار کرد: امید به زندگی تنها حسی خوب نیست، بلکه یک سیستم انگیزشی شناختی پویا است. بر اساس این مفهوم احساسات به دنبال شناخت حرکت می‌کنند. شناخت به امید مربوط می‌شود و امید موجب می‌شود که افراد در زندگی هدف داشته باشند که این هدف بر یادگیری، رشد و توسعه آنها اثر می‌گذارد. فردی که هدف و امید به زندگی دارد، فعالانه زندگی می‌کند، برای تغییر عادات اشتباه خود تلاش و برای رسیدن به اهدافش به طور مداوم برنامه ریزی می‌کند. همچنین او برنامه پیشرفت خود را پیوسته کنترل کرده تا مطمئن شود که در مسیر درست حرکت می‌کند.

ادامه مطلب


پول خوشبختی نمی‌آورد». این جمله را همۀ ما شنیده‌ایم و احتمالاً پیش خودمان فکر کرده‌ایم که این حرف‌ها را می‌زنند تا فقرا را دلداری بدهند و آرامشان کنند که اگر در زندگی‌تان هیچ‌چیزی ندارید، به‌جایش خوشبختید. اما این گزاره، بیش از آنکه موعظه‌ای اخلاقی باشد، حقیقتی برآمده از زندگی پولداران است. در واقع، تحقیقات متعددی نشان

ادامه مطلب


همه پزشکان به ویژه متخصصان تغذیه مردم را به مصرف روزانه شیر ترغیب می‌کنند چرا که براین باورند که این ماده غذایی به دلیل داشتن ویتامین‌های بسیار در سلامت انسان موثر است به همین دلیل است که اکنون در کشورهای مختلف بسته به نوع کمبودهایی که در مردم آن کشور وجود دارد، شیر را غنی‌سازی می‌کنند، براین اساس در کشور ما، غنی سازی شیر با ویتامین D انجام شده است.

شیــر یک غذای کامل است و به دلیل دارا بودن انواع املاح و بسیاری از ویتامین ها نقش مهمی در رشــد و حفظ سلامت انسان دارد، شیر و فرآورده های لبنی مهم ترین منبع تامین کلسیم است و مصرف آن برای حفظ سلامت و استحکام استخوانها، دندانها و پوست توصیه میشود.

 تعادل و تنوع اجزای غذایی در شیر باعث شده که با مصرف یک لیوان از آن در روز بتوان بخش عمده ای از مواد ضروری مورد نیاز بدن را تامین کرد، آب ۸۷ درصد بخش عمده شیر را تشکیل می دهد، ۵/۳ درصد  مواد شیر از چربی، ۵/۳ درصد پروتئین، ۷/۴ درصد لاکتوز یا قند شیر و هشت درصد املاح و ویتامین ها تشکیل شده است.

چربی شیر به دلیل دارا بودن ۱۰ تا ۱۵ درصد اسیدهای چرب  زنجیره قابلیت هضم بالایی دارد، همچنین چربی شیر حاوی اسیدهای چرب ضروری مورد نیاز بدن است، پروتئین های شیر منبع مهمی در تامین پروتئین مورد نیازروزانه بدن هستند، نیم لیتر شیر۲۰ تا ۲۵ درصد از کل پروتئین مورد نیاز روزانه افراد بالغ را تامین می کند و حاوی مقادیر قابل توجهی از تمام اسیدهای آمینه ضروری بدن است، با مصرف سه تا چهار درصد  واحد شیر و فرآورده های لبنی حدود  صد درصد از کل نیاز روزانه بالغین به کلسیم برآورده می شود و دریافت کافی کلسیم در برنامه غذایی روزانه برای پیشگیری از پوکی استخوان ضروی است.

زهرا عبداللهی مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این زمینه به خبرنگار ایرنا می گوید: در هر کشوری بسته به نوع کمبودهایی که در مردم وجود دارد، نوع و مقدار ویتامین ها یا املاح اضافه شده به شیر تعیین می شود، در کشور ما غنی سازی شیر با ویتامین D انجام شده  و با مصرف یک لیوان شیر غنی شده با این ویتامین ۳۰درصد نیاز روزانه افراد به این ویتامین برآورده می شود.

وی می افزاید: شیر، صرف نظر از منبع تولید، بسته به نسبت اجزای متشکله از جمله چربی و روش های مختلف فرآوری انواع متفاوتی دارد، پیشرفت های تکنولوژی موجب شده که انواع بی شماری از شیر و ترکیبات آن از شیر خام گرفته تا شیر پاستوریزه، شیر استریلیزه، شیر خشک و غیره با مقدار متفاوتی از رطوبت، چربی و پروتئین و یا سایر ریزمغذی ها در بازارهای جهانی یافت شود.  

عبداللهی ادامه می دهد: امروزه شیر با نسبت درصدهای متفاوت چربی از صفر تا چربی موجود در شیر کامل تولید می شود و مقدار چربی شیر استاندارد یا شیر معمولی در ایران ۵/۲ درصد است.

وی می گوید: شیر کم چرب حدود ۵/۱ درصد و شیر پرچرب یا شـیـر کـامـل حــدود ۵/۳ درصد چربی دارد، چربی شیر حاوی ویتامین های محلول در چربی مثل ویتامین A، کلسترول و اسیدهای چرب اشباع بوده و مصرف شیر کم چرب به خصوص برای افراد مبتلا به بیماری های قلبی و عروقی، دیابت و افراد چاق به جای شیر معمولی توصیه می شود و ویتامین A موجود در چربی شیر به رشد کودکان کمک می کند.

ادامه مطلب


اضافه وزن در کودکان,کودک چاق,چاقی در کودکان
حق دارید نگران باشید: اضافه وزن می‌تواند کودک شما را در حال حاضر و در آینده در معرض خطرات سلامتی چون بیماریهای قلبی و دیابت قرار دهد.

بیشتر بچه‌ها تا سن ابتدایی چربی خردسالی ‌شان را مصرف کرده اند، پس ترتیب ملاقاتی را در این باره با پزشک کودکتان بدهید. وی تشخیص خواهد داد که وزن کودک شما مشکلی جدی است که باید اکنون به آن بپردازید یا خیر.

پزشک چگونه تشخیص می‌دهد که فرزندم اضافه وزن دارد؟
پزشک فرزندتان وزن و قد کودک را اندازه می‌گیرد و آن را روی نمودار رشد ترسیم می‌کند. پزشکان امروزه از سری جدید نمودارهای بدست آمده توسط مرکز کنترل بیماری‌ها استفاده می‌کنند که شاخص توده بدنی کودک یا BMI را لحاظ می‌کند، این شاخص نشان دهنده تناسب قد با وزن است. BMI در تشخیص چربی اضافه بدن شاخص بهتری از اندازه‌گیری وزن به تنهایی است. درحالی که BMI در بزرگسالان از طریق فرمولی ثابت محاسبه می‌گردد، BMI در کودکان به سن و جنسیت وابسته است تا تغییرات ترکیب بدن که با افزایش سن کودک اتفاق می‌افتد را هم در نظر بگیرد.

ادامه مطلب


به گزارش خبرآنلاین در پی انتشار این خبر که رزمندگان شجاع نیروی هوافضای سپاه در عملیاتی موفق به نام عملیات شهید سلیمانی با رمز یا زهرا (س)» با شلیک ده‌ها فروند موشک زمین به زمین، پایگاه هوایی اشغالی ارتش تروریستی و م آمریکا موسوم به عین الاسد» را در هم کوبیدند، بازارهای مالی آسیا به این عملیات واکنش دادند.

 در حالی که بازار طلا این روزها رکودهای قیمتی پی در پی را می شکند و قیمت در بازارهای جهانی روندی افزایشی را طی می کند اما در سایر بازارها و بورس های معتبر قیمت ها روندی ریزشی را تجربه می کند . قیمت هر اونس طلا به بالاتر از ۱۶۰۰ دلار رسید . طلا در اولین ساعات آغاز معاملات در بازارهای جهانی رشدی ۴۰ دلاری را تجربه کرد اما به سرعت وارد فاز اصلاحی شده و در حال حاضر میزان افزایش قیمت نسبت به روز گذشته به ۲۳ دلار محدود شده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این شرایط نشان می‌دهد عملیات ایران در اوچ اقتدار صورت گرفته است. در عین حال بهای هر بشکه نفت نیز با روندی افزایشی امروز به بالاتر از ۷۰ دلار رسید اما قیمت ها در بازار نفت نیز در نوسانی محسوس قرار دارند. با این حال روند ریزشی بورس های معتبر جهان متوقف نشده است. در ۱۰ دقیقه ابتدایی بازگشایی بورس های امریکا، معامله گران کاهش شدید شاخص و ریزش ارزش سهام را گزارش کرده اند. شاخص "نزدک" در اولین دقایق بازگشایی با ریزش دو دهم درصدی مواجه شده است . شاخص "داوجونز" نیز کاهش یک دهم درصدی و شاخص اس اند پی ۵۰۰، با کاهش یازده صدم درصد روبروست . داوجونز جهانی نیز با ریزش چهار دهم درصدی مواجه است . شاخص بورس "فوتسی" لندن ، "دکس" المان،"کک"فرانسه و "یورو استاکس" اتحادیه اروپا با ریزش محسوس مواجه شدند. بورس های هلند، اسپانیا، بلژیک، سوییس ، لهستان، نروژ و سوئد و ترکیه نیز با کاهش مواجه هستند. در این میان گزارش ها از سقوط بورس عربستان  نیز حکایت دارد. 

به گزارش بلومبرگ، آمار شاخص سهام در بازارهای سراسر آسیا نیز تا بدین لحظه با سقوط شدیدی رو به رو شدند و شاخص های سهام در این بورس ها از ژاپن تا چین دچار کاهش شدند.

ادامه مطلب


اسامی جانباختگان دانش آموختگان شریف که امروز در هواپیمای اوکراینی حضور داشتند، اعلام شد.

 بر اثر سقوط هواپیمای اوکراینی که صبح امروز در حوالی صبا شهر استان تهران رخ داد، تعدادی از دانش آموختگان دانشگاه شریف جان باختند؛

اسامی این افراد به شرح زیر است؛ 

۱.  آرش پورضرابی
۲.  محمد صالحه
۳.  پونه گرجی
۴.  مهدی اسحقیان درچه
۵.  ایمان آقابالی
۶.  امیر اشرفی حبیب آبادی
۷.  حمیدرضا ستاره کوکب
۸.  الناز نبیی
۹.  زهرا حسنی سعدی
۱۰.  میلاد قاسمی آریایی
۱۱.  محمد امین بیروتی 

دانشگاه شریف اعلام کرده است که این لیست به روزرسانی خواهد شد.

به همین مناسبت سید حسن حسینی در دست نوشته ای جانباختن دانش آموختگان این دانشگاه را تسلیت گفت. متن این نامه به این شرح است؛

با غم اندوه و فراوان، در این لحظات غم‌انگیز و تأثرآور، درگذشت تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه صنعتی شریف را در سانحه هوایی امروز، به خانواده این عزیزان، خانواده دانشگاه و جامعه دانشگاهی تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم.

 برای همه ما، ساعات و لحظات بسیار سنگین و سختی است، این عزیزان، فرزندان ما هستند و خود را در غم خانواده آنان شریک می‌دانیم؛ خداوند متعال روح آنان را متعالی و آرامش و صبر و شکیبایی و اجر به خانواده آنان و همه ما عنایت کند».

 
 

درمان افسردگی در شرایطی آسان تر می‌شود که فرد بیمار بتواند با دوستان و نزدیکان خود در حوزه سلامت روان گفت‌وگو کند.

برخی از افراد تصور می کنند نزدیک شدن و گفتگو با افراد افسرده به معنای حل مشکل فرد افسرده است. در حالی که اصلاً به این شکل نیست. درواقع صحبت کردن و هم‌حسی به روند درمان کمک میکند و باعث می شود فرد تا حد زیادی از حس تنهایی خود فاصله بگیرد.

اگر شما هم بین دوستان و اطرافیان خود، فردی را دارید که به افسردگی مبتلاست، بهتر است بدانید که لازم نیست مشکل را حل کنید. فقط با یک گوش شنوا و همدلی در کنار وی باشید. در کنارش باشید و به دوست خود یادآوری کنید که دوستش دارید. این نزدیکی می تواند شامل تماس تلفنی، دعوت دوستتان نزد خود، همراهی برای قدم زدن با یکدیگر و مواردی مشابه باشد.

وقتی فردی با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، به این معنی نیست که او در وضعیت بدبختی قرار دارد. لحظات بهتر و بدتری برای وی وجود دارد. بنابراین باید به وی کمک کنید لحظات خوب خود را افزایش دهد. این روند با همکاری روان درمانگران تسریع می شود. درواقع هر اندازه روان درمانی با موفقیت بیشتری انجام شود، همکاری اطرافیان نیز در موفقیت این نوع مشکل بسیار مهم است.

یکی از مهمترین مواردی که روانشناسان بر آن تأکید دارند، عدم تحقیر یا سرزنش بیماری است که به افسردگی مبتلا شده است. هر نوع تحقیر شخصیتی و سرکوب بیماران مبتلا به افسردگی می تواند منجر به تشدید بیماری این نوع افراد شود.

 

منبع: انتخاب


کودکان هنگام رویارویی با حوادث ناگوار، بسیار حساس هستند و به این فکر می‌کنند که ممکن است همان اتفاق‌های بد برای آن‌ها رخ دهد.

 

تمام کودکان دنیا حق دارند در محیطی امن زندگی کنند و دور از هر خشونتی باشند؛ اما متأسفانه امروزه کمتر به روحیات کودکان توجه می شود. کودکان، به ویژه کودکانی که در سن پیش‌ از مدرسه هستند هنگام رویارویی با حوادث ناگوار، بسیار حساس می شوند. آنها همیشه به این فکر می‌کنند که ممکن است همان اتفاق‌های بد برای آن ها و خانواده‌شان رخ دهد.

آمنه دقیقی خداشهری متخصص روانشناسی کودک و نوجوان درباره تأثیر حوادث تلخ بر روحیه کودکان اظهار کرد: کودکی دوران حساس، مهم و سازنده زندگی هر انسان است. دوران کودکی زمانی است که در دوره‌های مختلف تعیین کننده رفتار یک جامعه خواهد بود. پس باید در این دوره به کودکانمان توجه خاصی داشته باشیم.

تاثیرات خبرهای ناگوار بر کودکان

او در ادامه افزود: اگر چه پایه نیاز‌های کودکان تأمین آب و غذا است، اما هرگز نمی‌توان از اهمیت نیاز به امنیت و اعتماد او به محیط زندگی‌اش غافل شد و آن را کتمان کرد. خانواده ها باید شرایطی را فراهم آورند تا کودکان در دنیای کوچک، شاد و زیبای خود  احساس امنیت کنند. زیرا این حس امنیت در کودک یک موضوع بسیار مهم است.

خداشهری بیان کرد: موضوع ناخوشایند و حیاتی است، اگرچه ریشه‌ هر یک از مشکلات فیزیولوژی و روانشناختی مانند اضطراب‌ها و ترس‌ها ارث است، اما هرگز نمی‌توان از نقش تعیین کننده و بسیار مهم عوامل محیطی و پیرامونی در این زمینه غافل بود.  ظرفیت ذهن و درک کودکان کوچک، اتفاقات و حوادث پیرامون خود را به هیولا‌های بزرگ و ترسناک تبدیل می‌کند.

اثرات خبر های ناگوار

او در ادامه افزود: برای کودکانی که در دوره رشد تخیل و تفکر هستند، جداسازی و سازگاری با موضوعات و اضطراب زای محیطی با سایر موقعیت‌های زندگی دشوار و گاهی نشدنی است. کودکان توانایی تجزیه و تحلیل مسائل مختلف را ندارند و به همین دلیل است که گاهی حتی تصویر یک صحنه‌ی ترسناک در کارتون‌ها و فیلم‌ها مدت‌ها در ذهن او موجب ایجاد لحظه‌های پر اضطراب و پرتنش می‌شود.

این متخصص روانشناسی تصریح کرد: در محیط‌ها و جوامعی که عموماً دستخوش حوادث، اتفاقات و بحران‌های گوناگون از قبیل و غیر طبیعی، مانند سیل، زله، طوفان، جنگ وجود دارد، همه‌ کودکان به ویژه زیر ۶ سال به دلیل شرایط سنی و رشدی قابلیت سازگاری با حوادث را ندارند که باعث می‌شود در معرض خطر بالای آسیب‌های روحی و روانی قرار می‌گیرند.

او بیان کرد: مشکلاتی مانند لجبازی و بهانه گیری، عدم تمرکز و توجه، گریه‌های تکراری بر سر مسائل کوچک و بزرگ، کابوس‌های شبانه، ناخن جویدن، ترس از صدا‌های بلند، افراد غریبه، شب ادراری، پرخاشگری و بدرفتاری با اسباب بازی‌ها از نشانه‌های استرس و اضطراب‌های کودکان هنگام مواجه با بحران‌ها و حوادث دلخراش است. در واقع ترس و اضطراب مسئله‌ای آموختنی است که کودکان ما آن را از اتفاقات، حوادث و عکس العمل‌های محیط پیرامونی می‌آموزند.

خداشهری درباره پیشگیری از این مشکلات تصریح کرد: جهت پیشگیری از مشکلات این چنینی باید آموزش‌های لازم به والدین و خانواده‌ها داده شود. والدین، اولیای مدرسه‌ها و مهدکودک‌ها و اطرافیان کودک باید سعی کنند از انتشار اخبار استرس‌زا جلوگیری کرده و سعی کنند اضطراب خود را به کودکان نشان ندهند.

هنگام مشاهده حالت‌هایی از اضطراب و نشانه‌های ترس در کودکان به حرف‌های کودکتان گوش کرده، برای کودک محیط‌های فرح بخش، نشاط آور و امیدآور فراهم کنید و در صورت شدت و ادامه یافتن ترس و اضطراب از روانشناسان کودک کمک بگیرید.

تاثیرات اخبار ناگوار بر کودکان

او تصریح کرد: پس آگاه باشید که در موقعیت‌هایی که دست تقدیر بار‌ها زندگی را دستخوش حوادث تلخ و پیچیده می‌کند از توجه به فرآیند‌های ذهنی، روحی و روانی نسل آینده غافل نباشیم.

لیلا شقاقی متخصص روانشناسی درباره مراقبت های مختلف کودکان هنگام رویارویی با اخبار های ناگوار اظهار کرد: این روز‌ها رسانه‌ها پر از خبر‌های ناراحت کننده، خشونت بار، ترسناک و نگران کننده است.

او در ادامه بیان کرد: آنچه در رسانه‌ها بازتاب می‌کنند نه تنها روی زندگی بزرگسالان بلکه بر دنیا کودکان و نوجوانان هم سایه می‌اندازد.

کودک و ترس های او

او گفت: طبق پژوهش‌های به دست آمده اغلب کودکان درباره چیز‌هایی نگران هستند که بزرگتر‌ها فکرش را هم نمی‌کنند. بزرگسالان به مواجهه با اخبار ناراحت کننده عادت می‌کنند، اما کودکان از این مکانیسم دفاعی بی بهره‌اند. این وظیفه بزرگتر‌ها است که درباره نگرانی‌های بر آمده از اخبار ناخوشایند با آن‌ها حرف بزنند و در مدیریت تعارض‌ها و نگرانی‌ها به آن‌ها کمک کنند.

شقاقی بیان کرد: توصیه کلی در این مورد برای تمام سنین است که از تماشای اخبار و تحلیل‌ها همراه با کودکان پرهیز کنید. زیرا در لحظه پخش اخبار، گفتگو‌ها و تحلیل‌ها کنترلی بر آنچه در حال پخش است ندارید و ممکن است کودکان تصاویر، صحنه‌ها یا گفته‌هایی را ببینند و بشنوند که عامل نگرانی غیر ضروری یا صدمه روحی و ذهنی عمیق در آن‌ها باشد.

این متخصص روانشناسی تصریح کرد: در صورت ضرورت خودتان درباره رویداد‌ها و اتفاق‌های نگران کننده که در اخبار تکرار می‌شوند و جامعه را درگیر می‌کنند با نوجوان‌ها و کودکان بالای ۷ سال صحبت کنید. به این ترتیب خانواده‌ها می‌توانند میزان اطلاعاتی که در اختیار کودکان قرار می‌گیرد را کنترل کرده و از میزان ترس و نگرانی آن‌ها کم کنند.

او در ادامه افزود: البته شروع و ادامه چنین گفت‌وگویی اصلا آسان نیست، به ویژه در ارتباط با کودکان کوچک‌تر که باید متناسب با سن و میزان درک آن‌ها از جهان پیرامون باشد. شروع گفتگو از جانب خانواده این احساس را به کودک و نوجوان می‌دهد که همه چیز تحت کنترل است و او احساس امنیت بیشتری می‌کند.

تاثیرات ناگوار اخبارها

شقاقی گفت: بهترین روش برای شروع گفت‌وگو این است که آنچه را که درباره واقعه می‌دانند و نحوه کسب اطلاعات را از کودک سوال کنید.  آنها را متوجه کنید که باید اطلاعاتشان از منابع قابل اعتماد باشد و نباید شنیدهایشان را از دوستان و هم کلاسی‌ها جدی بگیرند.

او افزود: به کودکان اجازه دهید که شنیده‌هایشان را با خانواده در میان بگذارند تا در صورت نیاز اطلاعات خلاف واقع را اصلاح کنند. درک کودکان از موضوع و تصوراتشان که ترسناک‌تر از واقعیت است خانواده را شگفت زده خواهد کرد. خانوده‌ها حتما با دقت به حرف‌های کودکان گوش کرده و از آن‌ها درباره صحبت‌هایشان پرس وجو کنند. البته از حرف زدن درباره اتفاقات آتی و تحلیل پیامد‌ها پرهیز کنید، 

شقاقی ادامه داد: خانواده‌ها باید به کودکان یادآوری کنند که کنارشان هستند، آنها را متوجه کنند که احساس ترس و نگرانی در چنین موقعیت‌هایی کاملا طبیعی است و نباید بابت این احساس‌شان شرمنده باشند.

او گفت: در گفت‌وگو خانواده با کودکان صداقت مهم‌ترین رکن است. به خصوص با کودکان بزرگتر و نوجوان‌ها که قدرت تحلیل‌شان پیشرفته‌تر است و راه‌های مختلفی برای دریافت اطلاعات پیش رویشان است، البته با توجه به این مسائل خانوده‌ها نیاز نیست به جزئیات مطالب بپردازند.

این متخصص روانشناسی بیان کرد: کودکان زیر ۷ سال را به کل از اخبار و رادیو و تلویزیون و شبکه‌های خبری دور نگه دارید. اگر رومه می‌خوانید آن را دور از دسترس کودکان قرار دهید. دلیل این موضوع این است که کودکان پیش از دبستان به راحتی واقعیت را با خیال و فانتزی‌های بسیار ترسناک اشتباه می‌گیرند. تماشای تصاویر خشونت آمیز، جنگ، اتفاق‌های ناگوار طبیعی، سوانح یا شنیدن درباره این مسائل برای کودکان زیر ۷ سال بسیار ترسناک‌تر از آن است که ما فکر می‌کنیم.

ادامه مطلب


5e1dd634abc9e_2020-01-14_18-24
آیا می‌دانید چگونه می‌توانیم ناراحتی و رنجش خودمان را در روابط بین فردی نشان دهیم؟

 

بسیاری از ما نمی‌دانیم هنگام ناراحتی چطور باید احساسات‌مان را نشان دهیم یا اجازه بدهیم دیگران احساسات واقعی خود را با ما در میان بگذارند.

اغلب وقتی از شنیدن کلامی یا انجام رفتاری می‌رنجیم یا شتاب‌زده و عجولانه داد و بیداد راه می‌اندازیم یا آنقدر سکوت می‌کنیم که حجم زیادی از ناراحتی، خشم و کینه در دلمان انباشته شود؛ تا جایی که دیگر هیچ روشی برای از بین بردن آن مؤثر نخواهد شد. در واقع این موضوع بسیار مهم است که ما به‌موقع، بجا و با توجه به شرایط و شناخت از طرف مقابل خود درباره خواسته‌ها، انتظارات و احساسات خود با آنها صحبت کنیم. اما این کار نیاز به آگاهی و مهارت دارد که درخصوص آن با سیدعلی قاسمی، روانشناس گفت‌وگو کرده‌ایم.

سرکوب خواسته‌ها 

 در طول تاریخ علم روانشناسی افراد زیادی به این موضوع توجه داشته و تلاش کرده‌اند راهکارهایی برای رفتن به سمت روابط سازنده ارائه دهند. برای بهبود روابط باید دو طرف برای شنیدن خواسته‌های یکدیگر مشتاق باشند و وظیفه ماست که همدیگر را به این کار تشویق کنیم. در برقراری ارتباط موفق بیان درست خواسته‌ها بسیار مهم است، در غیراین صورت فقط مقاومت طرف مقابل بیشتر خواهد شد. در این هنگام مهم نیست خواسته ما چیست، مهم این است که طرف مقابل شروع به مقاومت می‌کند. در واقع وقتی ما از زور و فشار استفاده می‌کنیم و می‌خواهیم عقایدمان را به دیگران تحمیل کنیم، طبیعی‌ترین واکنشی که افراد نشان می‌دهند این است که آنها هم ما را تحت فشار قرار می‌دهند. وقتی خودمان بلد نیستیم خواسته خود را به‌طور شفاف بیان کنیم نمی‌توانیم به خواسته‌های خود دست یابیم و در واقع آنها را سرکوب می‌کنیم. گاهی ما جرأت بیان خواسته‌های خود را نداریم یا فکر می‌کنیم فایده ندارد. در این هنگام بر اثر ناکامی خشمگین می‌شویم و دو راه پیش رو داریم. یا باید آن را نشان دهیم یا سکوت کنیم. اگر به هر علتی نخواهیم خشم خود را نشان دهیم براثر فروخوردن بیش از اندازه خشم مبتلا به افسردگی می‌شویم. افراد افسرده کسانی هستند که برای رسیدن به خواسته‌های خود اقدام مؤثری نکرده‌اند و همیشه معتقدند قربانی شرایط و دیگران هستند.

ادامه مطلب


هانیه لواف روانشناس و مشاور درباره کودکانی که نمی‌توانند در جایی ثابت درس بخوانند، اظهار کرد: ابتدا باید علت اینکه فرزندمان نمی‌تواند یک جا بشیند و درس بخواند را ریشه یابی کنیم.

این روانشناس بیان کرد: گاهی اوقات علت آن می‌تواند بیش فعالی از نوع پرتحرکی باشد که کودک نمی‌تواند یک جا بنشیند و علاوه بر آن رفتارهایی مانند وسط حرف پریدن و عدم رفتار نظام‌مند دارد.

وی افزود: اختلال یادگیری نیز می‌تواند عامل این رفتار کودکان باشد، چراکه باعث ددگی در کودک می‌شود و نتیجه مطلوب نمی‌گیرد و بازدهی کافی ندارد، بنابراین او انگیز‌ه‌ای برای درس خواندن ندارد و از سر درس دائم بلند می‌شود.

ادامه مطلب


دکتر محمد حاتمی رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در رابطه با ثبت ۵۲۰ هزار ازدواج و ۱۷۰ هزار طلاق در سال ۱۳۹۷ گفت: ارزیابی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور گویای این نکته است که مجلس برای ازدواج جوانان باید برنامه مدونی تصویب کند تا جوانان قبل از ازدواج مشاوره اجباری داشته باشند.

رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور معتقد است که عدم مشاوره صحیح و ازدواج صحیح از جمله عواملی هستند که منجر به ناسازگاری یا طلاق در پنج سال اول زندگی می شود.

وی با بیان اینکه تغییر و تحولات شرایط اجتماعی، فضاهای مجازی و مهاجرتها ازدواج را از حالت سنتی خارج کرده افزود: ازدواجهای کنونی حتماً نیازمند مشاوره و راهنمایی هستند و ما هم به جد پیگیر این قضیه هستیم تا مشاوره ازدوج اجباری شود.

حاتمی که در برنامه‌ای رادیویی صحبت می‌کرد، همچنین متذکر شد: البته به جز عدم مشاوره، عوامل متعدد دیگری نیز در افزایش طلاق موثرند از جمله ازدواج از طریق آشنایی در فضای مجازی که با وجود تفاوتهای فرهنگی، ازدواج می کنند و بعضا هم از هم جدا می شوند.

بنیانیان مسئول کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: سبک زندگی ما تحت تاثیر جهانی شدن به شدت در حال تغییر بوده و در این میان، یکی از اهداف اصلی تهاجم فرهنگی سازماندهی شده علیه ایران نیز متلاشی کردن خانواده‌هاست.

وی با اذعان به نارساییهای داخل کشور در سبک مدیریت و حل مسائل جامعه افزود: ریشه همه نارساییها و معضلات جامعه اعم از اعتیاد، طلاق و حاشیه نشینی بعضاً مشترک است.

مسئول کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرد: با نگاهی به تبلیغات کاندیداها متوجه می شویم که در تبلیغات خود مسئولیت جوانان و خانواده ها و پدر و مادرها را به دولت واگذار می کنند و حتی خود رسانه ها نیز برای جلب مخاطب به این کار روی میآورند و از مشارکت و مسئولیت تک تک افراد جامعه برای حل این معضلات غافل می شوند.


افرادی هستند که در صورت دور بودن از تلفن همراه خود دچار استرس زیادی می‌شوند؛ این افراد تلفن همراه را تنها وسیله‌ای برای برقراری ارتباط نمی‌دانند، بلکه آن را وسیله‌ای برای ادامه زندگی تلقی می‌کنند.

 

مهرداد فلاطونی- روانشناس اجتماعی، با بیان اینکه ریشه فوبیاها استرس و اضطراب است که عموماً این استرس‌ها نیز در اثر عوامل مختلف شکل می‌گیرند، اظهار کرد: فوبیاها وابسته به مسائل فیزیکالی و روانی هستند.

وی با بیان اینکه با گسترش تکنولوژی و شکل‌گیری فضاهای مجازی فوبیای جدیدی به نام بی‌گوشی‌هراسی (نوموفوبیا) بین افراد بروز پیدا کرده است، گفت: در سال ۲۰۱۰ محققان انگلیسی نوموفوبیا را در بین انسان‌های این عصر مطرح کردند. نوموفوبیا برگرفته از واژه انگلیسی (no mobile fobia) است. مبتلایان به این نوع فوبیا افرادی هستند که در صورت دور بودن از تلفن همراه خود دچار استرس زیادی می‌شوند، این افراد تلفن همراه را تنها وسیله‌ای برای برقراری ارتباط نمی‌دانند، بلکه آن را وسیله‌ای برای ادامه زندگی تلقی می‌کنند، البته میان روانشناسان این اختلاف نظر وجود دارد که آیا این مسئله نوعی فوبیا محسوب می‌شود یا خیر؟.

فلاطونی با بیان اینکه براساس استانداردهای روانشناسی نوموفوبیا نوعی استرس غیرطبیعی است که جزء فوبیاهای خاص محسوب می‌شوند، ادامه داد: نوموفوبیا ممکن است ریشه در دوران کودکی داشته باشد. این فوبیا به دلیل گسترش تکنولوژی در دنیا عمومیت پیدا کرده است و پیشرفته‌تر شدن تکنولوژی از جمله تلفن‌های همراه موجب گسترش این فوبیا شده است.

این روانشناس با اشاره به اینکه عموما این فوبیا به دلیل ترس از ناامنی یا ترس از تنها شدن در افراد شکل می‌گیرد، ادامه داد: افرادی با شخصیت درونگرا که به تنهایی و کارهای انفرادی علاقه‌مند هستند به استفاده از تلفن همراه تمایل بیشتری دارند.

همچنین افرادی که دچار اختلالات تکنولوژیکی هستند بیشتر از سایر افراد دچار این نوع فوبیا می‌شوند. افرادی که از طریق شبکه‌های مجازی، خانواده‌های مجازی تشکیل می‌دهند نیز در صورت گم کردن یا خاموش شدن تلفن همراه دچار این فوبیا می‌شوند. شاید اگر در دورانی زندگی می‌کردیم که خانواده‌ها، دورهمی‌ها و مهمانی‌های صمیمانه‌ای با اقوام و آشنایان برگزار می‌کردند تا این حد تلفن همراه از اهمیت و ارزش برخوردار نبود.

به گفته وی، ن در دنیا بیشتر از مردان دچار نوموفوبیا هستند که البته این موضوع شاید به مهربان‌تر بودن و روحیه ن تعمیم داد، اما در عین حال مردان بیشتر از ن تمایل به داشتن دو تلفن همراه دارند. براساس مطالعات انجام شده توسط محققان آمریکایی، ۶۵ درصد مردان در دنیا با تلفن همراه خود می‌خوابند. 

فلاطونی در ادامه درباره علائم نوموفوبیا گفت: تپش قلب، استرس (عامل بروز بیماری‌های مختلف روانی و جسمی)، تعریق زیاد، درد در قفسه سینه و پرخاشگری از علائم ابتلا به نوموفوبیا یا بی‌گوشی‌هراسی است.

این روانشناس با بیان اینکه در صورتی که نوموفوبیا درمان نشود تبعات سختی را به همراه خواهد داشت، بیان کرد: حساسیت‌زدایی یکی از روش‌های درمان نوموفوبیا است. در این روش شرایطی برای فرد فراهم می‌شود که افراد به مرور وابستگی خود را نسبت به فضای تکنولوژی کاهش می‌دهند و به این دیدگاه می‌رسند که تلفن همراه وسیله‌ای برای برقراری ارتباط است و قرار بر این نیست که این ابزار انسان‌ها را مدیریت کند. این روش ابتدا به صورت تصویرسازی ذهنی اجرا می‌شود سپس عملی می‌شود به طوریکه به مرور تلفن همراه را از دسترس خود دور کرده و به جای آن به انجام فعالیت‌های مورد علاقه خود روی می‌آورد.

 

منبع: ایسنا


یک کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی گفت: والدین باید برای برقراری ارتباط بهتر با کودکان اوتیستیک، باید آگاهی‌ خود را درباره این اختلال افزایش دهند.

 

 انسیه جودکی کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی و سفیر اوتیسم درباره نحوه برقراری ارتباط با کودکان مبتلا به اظهار کرد: افراد باید هنگام برقراری ارتباط با این کودکان با آرامش صحبت کرده و از عبارات واضح و دقیق استفاده کنند. دستورالعمل‌ها نباید بیشتر از دو مرحله باشد؛ به دلیل اینکه کودکان اوتیستیک به مشکلات انتزاعی دچار هستند، فرمان‌ها باید تا آنجا که ممکن است، کوتاه باشند.

او بیان کرد: نسبت به سایر کودکان برای پاسخگویی به زمان بیشتری نیاز دارند. اشخاص باید هنگام برقراری ارتباط با این کودکان از عبارات ایهام‌دار یا ضرب‌المثل‌ها استفاده نکنند، بنابراین افراد باید واضح و شفاف با کودکان مبتلا به این اختلال صحبت کنند. از دیگر ویژگی‌های کودکان اوتیستیک این است که تمایل ندارند تماس پوستی داشته باشند، در صورت نیاز افراد می‌توانند با زبان بدن احساس خود را به این کودکان منتقل کنند.

این کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی افزود: افراد باید آمادگی مواجهه با رفتار‌های نامتعارف و غیرمعمول کودکان اوتیستیک را داشته باشند. البته اگر کودک رفتاری را انجام می‌دهد که ممکن است به خود آسیب برساند، والدین باید مداخله کنند. کودکان دچار این اختلال خطر را احساس نمی‌کنند و ارتفاع را متوجه نمی‌شوند، بنابراین این احتمال وجود دارد که خود را از بلندی به پایین پرت کنند.

جودکی تأکید کرد: والدین باید کودک اوتیستیک خود را در موقعیت‌های یادگیری قرار دهند، به او احترام بگذارند، برخی افراد تصور می‌کنند  فرد مبتلا به اختلال بی‌احترامی دیگران  را متوجه نمی‌شود؛ کودک مبتلا به این اختلال نمی‌تواند در مقابل صحبت‌های دیگران از خود دفاع کند، بنابراین به مربیان و خانواده‌های این کودکان پیشنهاد می‌کنیم که در حضور کودک، درباره او صحبت نکنند.

او تصریح کرد: خانواده‌های کودکان اوتیستیک باید انتظارات معقول از فرزندان خود داشته باشند، اگر انتظارات ما از کودک اوتیستیک منطقی نباشد، او به اضطراب و استرس دچار می‌شود و همان عملکرد محدود خود را هم از دست می‌دهد؛ اعضای خانواده به ویژه مادر باید در برابر رفتار‌های فرزند مبتلا به اوتیسم صبر داشته باشند؛ همچنین خانواده‌ها باید از تمرین و تکرار جهت افزایش درک مهارت‌های فرزندان اوتیستیک خود استفاده کنند.

درک شدن، مهم‌ترین نیاز کودک اوتیستیک 

این کارشناس ارشد روانشناس کودکان استثنایی گفت: کودک اوتیستیک بیش از هر چیزی نیاز دارد که دیگران او را درک کنند. سایر افراد و همسالان فرد مبتلا به اوتیسم باید چگونگی ارتباط برقرار کردن با او را آموزش دیده باشند و هر فعالیتی که کودک اوتیستیک درست انجام می‌دهد به او پاداش دهند که این پاداش‌ها می‌تواند بر مبنای تمایلات کودک باشد.

جودکی یادآوری کرد: تاکنون درمان قطعی، غربالگری و پیشگیری برای اختلال اوتیسم وجود نداشته است، بنابراین والدین باید پس از اینکه تشخیص داده شد، فرزندشان به اوتیسم مبتلاست، آگاهی‌های خود را درباره این اختلال افزایش دهند، کتب موجود درباره اختلال اوتیسم را مطالعه و با متخصصان این حوزه م کنند تا با خصوصیات کودکان اوتیستیک بیشتر آشنا شوند و بتوانند راحت‌تر با آن‌ها ارتباط برقرار کنند.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


سلامت روان به سلامتی شناختی، رفتاری و عاطفی ما اشاره دارد. این موضوع مربوط به نحوه تفکر، احساس و رفتار ما است. اصطلاح "سلامت روان" گاهی به معنای عدم وجود یک اختلال روانی است.

 

سلامت روان می تواند بر زندگی روزمره، روابط و حتی سلامت جسمی تأثیر بگذارد. سلامت روانی همچنین شامل توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی، رسیدن به تعادل بین فعالیتهای زندگی و تلاشها برای دستیابی به تاب‌آوری روانشناختی است.

مشکلات بهداشت روانی می تواند هر کسی را در هر سنی تحت تأثیر قرار دهد.مطابق فرهنگنامه پزشکی Medilexicon، سلامت روان عبارت است از: "بلوغ عاطفی، رفتاری و اجتماعی یا عادی بودن، عدم وجود یک اختلال روحی یا رفتاری، وضعیت بهزیستی روانشناختی که در آن فرد به یکپارچه سازی مطلوب خواسته های غریزی رسیده است که هم برای خودش و هم برای محیط های اجتماعی قابل قبول باشد، بهداشت روانی عبارت است از تعادل عشق ، کار و اوقات فراغت."

کارشناسان می گویند ، همه ما پتانسیل ایجاد مشکلات بهداشت روانی را داریم، فارغ از چند ساله بودن، چه مرد و چه زن، ثروتمند یا فقیر آمادگی آن را داریم که دچار مشکلات سلامت روان می شویم. تقریباً یک نفر از هر 5 آمریکایی هر سال مشکلات سلامت روان (18.5 درصد) را تجربه می کند. در ایالات متحده، در سال 2015، حدود 9/8 میلیون بزرگسال (بالای 18 سال) دارای یک اختلال روانی جدی بودند. این معادل 4.8 درصد از کل بزرگسالان آمریکایی است.

در ایالات متحده و در بیشتر کشورهای توسعه یافته، اختلالات روانی یکی از دلایل اصلی ناتوانی در برقراری ارتباط است. شایع ترین انواع بیماری روانی اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی و اختلالات اسکیزوفرنی است. نمونه هایی از اختلالات اضطرابی عبارتند از: اختلال هراس فوبیا، اختلال وسواس فکری، اختلال استرس پس از سانحه.

 

منبع: انتخاب


ن در معرض آسیب هستند؛ چه در اروپا و چه در آسیا و آفریقا. بخشی از آنها بسته به تجربه‌‌ای که از و خشونت داشته‌اند، دچار بیماری‌های روانی می‌شوند. به‌خاطر این تجربه‌هاست که درصد بیماری‌های روانی در ن بیشتر است.

 

ن در معرض آسیب هستند؛ چه در اروپا باشند و چه در آسیا و آفریقا. بخشی ازآنها بسته به تجربه‌‌ای که از و خشونت داشته‌اند، دچار بیماری‌های روانی می‌شوند. به‌خاطر این تجربه‌هاست که آمارها می‌گویند درصد بیماری‌های روانی در ن خیلی بیشتر از مردان است. عوامل زیادی در به‌خطر‌افتادن سلامت روانی ن مؤثر است؛ خشونت، تعرض، ، فقر و. . این عوامل در همه کشورها کم و بیش دیده می‌شود اما کشورهای منطقه خاورمیانه که هم‌اکنون بیشتر از دیگر مناطق جغرافیایی درگیر آشوب‌ها، جنگ‌های خارجی و داخلی و مشکلات اقتصادی هستند، نی افسرده‌تر نسبت به دیگر مناطق دارند.

وضعیت سلامت روان به عملکرد کلی ذهن شامل وضعیت احساسی و روانی هر فرد گفته می‌شود. داشتن سلامت روان به‌معنای توانایی فرد در چگونگی مواجهه با موقعیت‌های مختلف به شکل مؤثر در زندگی است. داشتن سلامت روان به‌معنای عدم‌داشتن بیماری‌های روانی یا اختلالات روانی نیست، بلکه این مفهوم به‌معنای داشتن حس رضایت عمومی از زندگی است. مطابق با تعریف سازمان جهانی سلامت (WHO) سلامت روان برابر است با وضعیتی ‌که هر فرد در آن حسی از بهروزی دارد و می‌تواند توانایی‌های شخصی خودش را تشخیص دهد و با استرس‌های معمول زندگی کنار بیاید. همچنین بتواند به شکلی مثمرثمر و بهره‌ورانه کار کند و توانایی برقرار‌کردن ارتباط با جامعه خودش را داشته باشد.» آمارها به شکلی تأسف‌برانگیز می‌گویند یک نفر از هر ۵ زن (۱۹درصد) تجربه اختلالات شایع روانی همچون اضطراب و افسردگی را دارد، درحالی‌که این آمار در بین مردان یک نفر در میان ۸ نفر (۱۲درصد) است.

سلامت روان و تعرض

شواهد مشخص و روشنی وجود دارد که نشان می‌دهد سلامت روان ن کاملا وابسته به تجربیات آنها از خشونت و تعرض یا است. برای نمونه:

•   ۵۳ درصد از نی که مشکلات سلامت روان دارند، در سطح جهان تجربه یا تعرض داشته‌اند.

•   بیش از سه‌چهارم (۷۸درصد) از نی که خشونت جسمی یا جنسی را تجربه کرده‌اند (چه در کودکی و چه در بزرگسالی) تروماهای خطرناکی را در زندگی خود داشته‌اند و ۱۶درصد از آنان از اختلال استرس پس از سانحه PTSD رنج می‌برند.

•   نزدیک به یک‌سوم (۳۶درصد) از نی که هم در کودکی و هم در بزرگسالی تجربه خشونت جنسی یا جسمی را داشته‌اند، اقدام به خودکشی کرده و یک‌پنجم از آنها، یعنی حدود ۲۲درصد خویش‌آسیب‌رسان بوده‌اند.

فقر و سلامت روان

 نی که در فقر زندگی می‌کنند بیشتر در معرض نبود سلامت روان یا دارای سلامت روان ضعیف‌تری هستند. این مقدار معادل ۲۹درصد در ن فقیر در مقایسه با ۱۶درصد در نی است که مشکلات اقتصادی ندارند.
   ن فقیری که تجربه تعرض و را دارند، بیشتر در معرض نبود سلامت روان هستند.

اقلیت‌های سیاه، آسیایی و قومی

نی از قومیت‌های متفاوت و از اقلیت‌های نژادی، با بی‌عدالتی‌ها و چالش‌های بیشتری در مسیر سلامت روان روبه‌رو هستند. نژادپرستی و تابو‌بودن مسائل روانی، فاکتورهای مشخصی در تجربه اختلالات شایع روانی است:

•   ۲۹درصد از ن سیاهپوست، ۲۴درصد از ن آسیایی و ۲۹درصد از ن از ترکیب نژادها اختلالات شایع روانی دارند و این درحالی‌است که ۲۱درصد از ن سفید بریتانیایی و ۱۶درصد از ن سفید پوست سایر نژادها از این اختلالات رنج می‌برند.

بیماری‌های روانی در میان ن و دختران جوان

•   سه‌چهارم یعنی ۷۵درصد از مسائل مرتبط با سلامت روان پیش از ۲۴سالگی تثبیت می‌شوند و ن جوان در بالاترین گروه خطرپذیر بیماری‌ها و مشکلات روانی قرار دارند:

 •  یک‌چهارم از این جمعیت (۲۵.۷درصد) خود‌آزار هستند که این میزان بیش از 2برابر مردان جوان است. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد این میزان می‌تواند بالاتر باشد و درعین‌حال در حال افزایش است.

•   ۲۶درصد از ن جوان سابقه اختلالات شایع روانی همچون اضطراب و افسردگی را دارند که این میزان نزدیک به سه‌برابر مردان جوان است.

•  از هر ۷زن در فاصله سنی ۱۶ تا ۲۴سال، یک نفر از اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD رنج می‌برد درحالی‌که این میزان در مردان بسیار کمتر و حدود ۳.۶درصد است.

•   ۷۲درصد از افرادی که با مشاوران درباره مسائل مرتبط با خودکشی صحبت می‌کنند، دختران هستند.

•   خودکشی سومین موضوعی است که خطوط مربوط به کمک به کودکان 
(childline) را در بریتانیا اشغال می‌کند درحالی‌که این موضوع در پسران، در رتبه پنجم قرار دارد.

•   مطالعه‌ای دیگر در دانشگاه منچستر حاکی از آن است که ۷۳درصد از افراد بین ۱۰ تا ۱۹سالی که اعمال خویش‌آزارانه (دست‌کم یک‌بار) داشته‌اند، دختران هستند.

متخصصان می‌گویند که افزایش سریعی را در بین دختران نوجوان در خودآزاری تشخیص می‌دهند ‌‌به‌گونه‌ای که این اختلال در بین دختران بین ۱۳ تا ۱۶سال در فاصله سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، به میزان ۶۸درصد افزایش داشته است.

تأثیرات مناطق جغرافیایی در سلامت روان

مناطق جغرافیایی خاصی همچون خاورمیانه که همیشه درگیر آشوب‌ها، جنگ‌های خارجی و داخلی و مشکلات اقتصادی مخصوص به ‌خود بوده، می‌تواند یکی از عوامل مهم در کاهش سلامت روان فارغ از جنسیت آنها باشد.

مطابق مطالعه‌ای که به‌تازگی انجام شده، جهان عرب و خاورمیانه، در مقایسه با سایر مناطق جهان بیشتر در معرض افسردگی قرار دارد. چالش‌های موجود در این منطقه آن را به افسرده‌ترین منطقه در جهان تبدیل کرده است که در ادامه به برخی از عوامل آن اشاره می‌کنیم:

 بد دانستن بیماری‌های روانی (Stigmatization):

بد دانستن و پنهان‌کردن وضعیت روانی یکی از مهم‌ترین عواملی است که این مشکل را به مشکلی بزرگ‌تر تبدیل می‌کند. جامعه‌ای که در آن بیماری‌ها و مشکلات روانی همچون لکه ننگی شناخته می‌شود، گرفتاران به این مشکل را با شرم، عدم‌پذیرش و بی‌ارزشی روبه‌رو می‌کند و همین باعث می‌شود افراد کمتر درباره مشکلاتشان صحبت کنند یا از کمک‌های روانشناسی و پزشکی بهره بگیرند. نتیجه درونی‌کردن مشکلات، افزایش استرس روانی است که منجر به افسردگی‌های شدید و حتی خودکشی در مواردی می‌شود.

 فقدان آگاهی و کمک‌های روانشناسی:

با وجود افزایش آگاهی درباره سلامت روان در همه جهان، جهان عرب و منطقه خاورمیانه هنوز از این آگاهی به قدر لازم بهره نبرده است. کشورهای عربی منطقه که فرهنگ سنتی در بیشتر آنها رواج دارد، مشکلات روانی را با مسائل اعتقادی مرتبط می‌دانند و مردم را تشویق می‌کنند تا با داشتن رابطه بهتر با سنت‌هایشان و انجام فعالیت‌های مذهبی، آن را کنترل کنند و درباره آن با دیگران صحبت و م نکنند. اگرچه کمک‌های روانشناسی در این مناطق تا حدودی وجود دارد اما فرهنگ موجود در جامعه از انتقال و گفت‌وگو درباره این مشکلات پرهیز می‌کند و درنتیجه کمک‌های تخصصی به این افراد نمی‌رسد و در نهایت سطوح بالاتری از افسردگی در منطقه شیوع پیدا می‌کند. در کنار این عوامل، وجوه دیگری نیز وجود دارد که ما به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:

افزایش استفاده از موبایل و عدم‌تعامل اجتماعی

امروزه نوجوانان و بزرگسالان به شکل فزاینده‌ای از تلفن‌های همراه استفاده می‌کنند. این امر موجب کاهش تعاملات اجتماعی می‌شود که به نوبه‌خود می‌تواند به انزوا بینجامد. استفاده گسترده‌ از این وسیله به‌خصوص در دیروقت سبب بی‌خوابی، عدم‌تمرکز، گیجی و خستگی در طول روز می‌شود؛ یعنی عواملی که ارتباط مستقیمی با افسردگی دارد.

فقدان فعالیت فیزیکی

با افزایش استفاده از فناوری، افراد وقت بیشتری را در خانه‌هایشان می‌گذرانند و در نتیجه فعالیت فیزیکی کمتری هم دارند. حتی در محیط‌های کاری هم بیشتر افراد مجبور به کارهای نشسته هستند. فقدان فعالیت فیزیکی می‌تواند موجب احساس خستگی و درنتیجه، افسردگی شود.

درمان

انواع مختلفی از درمان برای مشکلات و مسائل روانشناختی مطرح است که دارودرمانی و استفاده از داروهای مختلف همچون ضدافسردگی‌ها، ‌تثبیت کننده‌های خلق‌وخو و مانند آن فقط گامی در مدیریت این مسائل دارند اما در کنار آن، درمان‌های روانشناختی مثلCBT
 (Cognitive Behavioural Therapy) یا MBCT (Mindfulness-based Cognitive Therapy)، درمان‌هایی هستند که سعی می‌کنند طرز فکر و الگوهای رفتاری و فکری فرد را نسبت به زندگی تغییر دهند و به این افراد کمک می‌کند تا خود را از قرارگرفتن در معرض استرس، حفاظت کنند. این روش‌ها به مراجعان کمک می‌کند تا چشم‌انداز و نگاه خود را به مشکلات بهبود ببخشند و الگوهای فکری منفی را شناسایی کنند. به آنها کمک می‌کند تا نگرش حل مسئله را کسب کنند، روابط خود را بهبود ببخشند و بر اکنون خود تمرکز کنند تا بتوانند سایر مشکلات را در کنترل خود بگیرند. در کنار این درمان‌های تخصصی، در اجتماع بودن و داشتن سبک زندگی سالم هم می‌تواند مؤثر و مفید باشد.

منابع: 
https://weareagenda.org
/womens-mental-health-key-facts/
https://www.middleeastmedicalportal.com/mental-health-in-the-middle-east/

 منتشر شده در همشهری آنلاین


یک روانشناس و مشاور خانواده عنوان کرد: کاهش آمار ازدواج، افزایش طلاق و کوتاه شدن عمر زندگی زوج‌ها موضوعی است که سال‌هاست نسبت به آن هشدار داده‌ شده اما متاسفانه برنامه‌ریزان در دولت و حکومت توجهی به آن نمی‌کنند.

 

 بهروز رجبی ، روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به آمار ازدواج و طلاق در کشور گفت: چه چیزی به جوانان یاد داده‌ایم که از آنها انتظار داریم؟»

سازمان ثبت احوال چندی پیش اعلام کرد که متوسط عمر ازدواج‌هایی که به طلاق منجر می شود ۹ سال شده است.»

بهروز رجبی ، روانشناس و مشاور خانواده با تاکید بر همین موضوع عنوان کرد: نباید از این خبر تعجب کنیم چرا که این اتفاق خیلی پیش‌تر افتاده است. کاهش آمار ازدواج، افزایش طلاق و کوتاه شدن عمر زندگی زوج‌ها موضوعی است که من و همکارانم سال‌هاست نسبت به آن هشدار داده‌ایم اما متاسفانه برنامه‌ریزان در دولت و حکومت توجهی به آن نمی‌کنند.»

بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال، در زمان طلاق میانگین سن ن ۳۲.۳ سال و میانگین سن مردان ۳۷.۲ گزارش شده است و بیانگر آن است که سن طلاق در کشور کاهش یافته است. رجبی با اشاره به همین موضوع گفت: مشکلات اقتصادی از یک طرف و کاهش میزان اعتماد در مردم از طرف دیگر سبب شده تا زندگی‌ها دوام کمی داشته باشد. همچنین، عدم آشنایی مردم ایران با آموزه‌های اجتماعی و روابط و تعامل درست خانوادگی از دیگر عوامل موثر در این زمینه است. دختر و پسری که چیزی از مهارت‌های زندگی و شویی نمی‌دانند تا مدتی می‌توانند با عشق سر کنند، اما بعد از گذشت چند وقت، مشکلاتشان بر هر عشق و عاطفه‌ای پیشی می گیرد.»

این مشاور خانواده تاکید کرد: چه خوشمان بیاید و چه نه، تعداد پرونده‌های طلاق به شدت افزایش یافته است. شما از هرکدام از همکاران من بپرسید این مسئله را تصدیق خواهند کرد. سازمان ثبت احوال هم که همین آمار را نشان می‌دهد. در هر خانواده‌ای نگاه کنید یک فرد طلاق گرفته دارند و دیگر قبح طلاق از بین رفته است. با اینکه پروسه طلاق به خاطر مشاوره‌های اجباری و همچنین رجوع به شورای حل اختلاف بسیار طولانی شده است، اما باز هم این آمار رو به فزونی است.»

رجبی در پایان خاطرنشان کرد: اگر مدیران کشوری می‌خواهند تغییری در این آمار ایجاد کنند، راهی ندارند جز اینکه وضعیت آموزش را بهبود دهند. اگرچه بخش زیادی از مشکلات خانواده‌ها به خاطر مسائل اقتصادی است اما در صورتی که زوج‌ها آموزش دیده باشند و به مهارت‌های زندگی آشنا باشند، می‌توانند از پس بسیاری از این مشکلات بربیایند. مدارس ما باید به این موضوع ورود کند. نمی‌توانیم در مدرسه و دانشگاه هیچ چیز درستی به بچه‌ها و جوانان یاد ندهیم و از آنها انتظار داشته باشیم که در زندگی عملکرد درخشانی داشته باشند. چه چیزی به آنها دادیم که انتظار پختگی داریم؟»

 

منبع: پارسینه


یک رومه‌نگار نوشت: اخیرا یکی از نزدیکان با من صحبت می‌کرد که توان تحمل این حد از تنش را نداریم. هر آن منتظر واقعه‌ای هستیم. صبح‌ها با ترس و نگرانی بیدار می‌شویم. دخترم با ترس و لرز تلفن‌همراهش را روشن و گریه می‌کند.

عباس عبدی رومه‌نگار در رومه شهروند نوشت:

چندی پیش در متنی توضیح دادم که تحمل این حد از تنش روانی برای مردم عادی که سهل است، برای فعالان ی نیز قابل تصور نیست. پیشتر نیز با کمک‌گرفتن از یک مفهوم در فیزیک و مکانیک؛ یادداشتی را با عنوان خستگی اجتماعی» در شرح همین نکته مهم نوشته بودم. اکنون می‌بینیم که تعدادی از کارشناسان این حوزه بیانیه‌ای را امضا کرده‌اند که نسبت به وضع تنش‌آمیز جامعه از حیث روحی و روانی هشدار داده‌اند؛ و این هشداری جدی است.

میزان مراجعات مردم به مشاوره‌های روحی و روانی طی دوماه گذشته افزایش یافته است. بخشی از این افراد دچار عوارض روحی و روانی شده‌اند. ممکن است پرخاشگر یا گوشه‌گیر شوند. عوارض روانی در روابط خانوادگی و شخصی ایجاد اختلال می‌کند و دیگران را نیز دچار مشکل خواهد کرد. اخیرا یکی از نزدیکان با من صحبت می‌کرد که توان تحمل این حد از تنش را نداریم. هر آن منتظر واقعه‌ای هستیم. صبح‌ها با ترس و نگرانی بیدار می‌شویم. دخترم با ترس و لرز تلفن‌همراهش را روشن و گریه می‌کند.

گزارش‌ها نشان می‌دهد در مناطقی که در آبان‌ماه اعتراضات زیاد بود، مراجعه به مشاور برای رسیدن به تعادل روحی و روانی زیاد شده است. مردم با این‌گونه مسائل فقط در یک جبهه مواجهه ندارند، بلکه نگاه آنان به آینده‌ای است که همراه با امیدواری نیست؛ مسأله تورم و مشکل تأمین معاش و نیاز‌های روزمره از خوراک و بهداشت گرفته تا مسکن و حمل‌ونقل، مسأله ناامنی و افزایش مشکلات رفتاری در عرصه اجتماعی نیز موجب خراش روحی و روانی آنان شده است.

اخیرا فیلم کوتاهی دیدم که به‌ظاهر مربوط به شهر شهریار در نزدیکی تهران بود. در این فیلم وسط خیابان و روز روشن و با وجود ترافیک، حدود ۱۰ جوان با شمشیر و چماق به جان یکدیگر افتاده بودند و بی‌رحمانه یکدیگر را می‌زدند و مردم نیز درحال فرار از معرکه بودند. چنین تصاویری چنان آزاردهنده است که حد و اندازه آن قابل تصور نیست.

مشکل دیگر قطبی‌شدن شدید جامعه است؛ اینکه در فاصله‌های کوتاهی از حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی و مراسم تشییع آن شهید و سپس حوادث کرمان و حمله به پایگاه آمریکا و سپس سقوط هواپیما و اعتراضات پس از آن و اکنون تشدید تنش در روابط خارجی برسیم، حکایت از وجود دوقطبی‌های خطرناکی است که در دل جامعه وجود دارد.

سخنانی که برخی از افراد در صداوسیما زده‌اند و دیگران را دعوت به رفتن از کشور می‌کنند، یا اعتراضات هنرمندان و تحریم برنامه‌های رسمی و نیز پاسخ‌های متقابل به آنها، جملگی نشانگر آن است که جامعه درحال قطبی‌ترشدن است.

جامعه دو قطبی مُخِّل آرامش روحی و روانی است و لنگرگاهی برای شهروند عادی ندارد. او را از وضع معمول خارج و مجبور می‌کند که به سوی یک قطب برود و خود را در شرایط ستیز با قطب مخالف قرار دهد، و اگر در میانه بماند، از سوی هر دو قطب تهدید خواهد شد. این وضع امنیت خاطر را از فرد سلب می‌کند و فشار‌های روحی و روانی را افزایش می‌دهد. مشکلات روانی برای جامعه و فرد خطرناک‌تر از مشکلات و بیماری‌های جسمی است. از کنار آن‌ها ساده نباید گذشت.


یک روانشناس گفت: منبع امنیت کوکان پدر و مادر هستند و از آنجایی که در زمان مطرح شدن اخبار منفی، سخنان والدین بوی نگرانی و استرس می دهد، تمام امنیت فرزندان مختل می شود.

 

دکتر آسیه حسینی‌ نیکو، دکترای روان شناسی تربیتی، طراح دوره‌های آموزشی سواد رسانهای ویژه کودکان و نوجوانان درخصوص تاثیر اخبار منفی و هیجانات در خانواده بر زندگی کودکان با تاکید بر اینکه اخبار تلخ و منفی بزرگسالان را نیز مورد تهدید قرار می دهد و می تواند بر روی افکار آنها تاثیرگذار باشد گفت: گاهی به دلیل بی توجهی به کنترل هیجانات و مدیریت زندگی و بدون برنامه به اخبار منفی می پردازیم و در هر مکان و در هر لحظه به آن گوش می دهیم یا درباره آن صحبت می‌کنیم. باید توجه داشته باشیم این هیجانات کنترل نشده آسیب‌هایی برای ما به همراه دارد. این در حالیست که کودکان تمام امنیت خود را از دو منبع قدرت و الگو یعنی پدر و مادر الهام می گیرند از این رو زمانی که امنیت روانی این دو منبع مورد تهدید قرار گیرد و تمام سخنان والدین بوی نگرانی و استرس می دهد، امنیت فرزندان نیز زیر سوال می‌رود.

وی همچنین درباره چگونگی مصون‌سازی فرزندان از خطرات و اخبار مسموم فضای مجازی با تربیت و آموزش آنها اظهار کرد: هیچ گاه نباید اخبار را از فرزندانمان کتمان یا تلاش کنیم آنها در معرض اخبار قرار نگیرند بلکه باید در مصرف رسانه و دامن زدن به اخبار مدیریت داشته باشیم. البته کودکانی که در سنین کمتر از پیش دبستانی قرار دارند باید تا حد ممکن خیلی کم در جریان اخبار قرار بگیرند و با قصه گویی و مدیریت زمان تلویزیون آنها را از این فضا دور کرد.

این روان‌شناس ادامه داد: در واقع جستجوی بیش از اندازه درباره رویدادها، تفسیرها و بحثهایی که کمکی به حل مشکل نمی کنند، جو روانی حاکم بر خانه را مسموم می کند. جایگزین بسیار خوب برای این موضوع به خصوص زمانی که جو اخبار تلخ زیاد می شود، ایجاد برنامه‌های متنوع و سالم، بازی و دورهمی‌های آرام بدون پرداختن به اخبار مسموم است.

ادامه مطلب


یک متخصص روانشناسی کودک و نوجوان با بیان اینکه مادران بیشتر از پدران دچار ترس از دست دادن فرزند می‌شوند می‌گوید: اضطراب مرگ همراه یا جایگزین اختلالات روانی مانند افسردگی، وسواس، هراس یا اختلال اضطراب فراگیر بروز می‌یابد.

 

گوهریسنا انزانی متخصص روانشناسی کودک و نوجوان بیان کرد: مرگ بیش از آن که مورد توجه پزشکان باشد موضوعی اجتماعی، فرهنگی و روانی است که حزن و اندوه فراوانی برای فرد و جامعه به همراه دارد، اما مرگ فرزند خواه غیرمنتظره، خواه قابل پیش‌بینی سخت‌ترین فقدانی است که فرد بزرگسال می‌تواند با آن روبه‌رو شود. مرگ فرزند مشکلات و سوگ خاصی را برای والدین ایجاد می‌کند؛ والدینی که فرزند خود را از دست می‌دهند تا سال‌ها شدیداً پریشان بوده و در فکر عزیز از دست رفته خود خواهند بود.

بنابر اظهارات انزانی، در حال حاضر مشاهده می‌شود که با فرآیندهای پیچیده جامعه، متاسفانه والدین ترس از دست دادن فرزندان خود را بیش از قبل تجربه می‌کنند. شاید مهم‌ترین عامل این ترس احساس وابستگی شدید مادران به فرزندشان است که از پیش از تولد به وجود آمده و تا پایان عمر نیز که مادر خود را پاسخگوی تمام علائم کودک می‌داند، وجود دارد.

ادامه مطلب


یک روانشناس و مشاوره خانواده درخصوص نحوه برخورد والدین با فرزند مغرور توضیحاتی داد.

 

 پریسا فرنودیان روانشناس و مشاوره خانواده درباره برخورد والدین با فرزندان مغرور اظهار کرد: غرور به حالتی گفته می‌شود که شخص برای خود ارزش بسیار زیادی قائل است و فکر می‌کند از همه کس و همه چیز برتر است.

او در ادامه بیان کرد: جوان مغرور به خودش حق می‌دهد که هر کاری را انجام دهد، در حالی که اگر آن کار اشتباه باشد، مسئولیت آن را برعهده نمی‌گیرد.

این روانشناس با بیان اینکه ممکن است افراد مغرور دوستان زیادی داشته باشند، اما دوستی‌هایشان کمیت دارد نه کیفیت، بیان کرد: معمولا غرور ترس از خالی بودن و تهی بودن جوان است و او از آن به عنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده می‌کند؛ در واقع یک تصویری از خود در ذهنش دارد و می‌خواهد خود ایده آل‌اش را به افراد نشان دهد.

فرنودیان درخصوص نحوه برخورد والدین با جوانان مغرور گفت: والدین باید بی توجه نسبت به غرور فرزندشان باشند و وارد بازی روانی آن‌ها نشوند و با آن‌ها همچون  یک انسان معمولی برخورد کنند.

او با اشاره به اینکه برخورد با فرزند مغرور سبب خشم زیادی در والدین می‌شود، بیان کرد: والدین باید با فرزند مغرور خود صبورانه رفتار و خشم خود را کنترل کنند، زیرا این قبیل جوانان توقعات زیادی دارند که در صورت برطرف نشدن از والدین کناره گیری می‌کنند، بنابراین بهتر است والدین آن‌ها را درک کنند.

این روانشناس با بیان اینکه جوانان مغرور شنونده خوبی نیستند،گفت: باید به جوانان مغرور فرصت داده شود تا صحبت کنند، لذا والدین باید با آن‌ها عمیقا وارد صحبت شوند.

فرنودیان افزود: والدین باید در برخورد با این قبیل جوان‌ها کم حرف بزنند و با آن‌ها مقابله به مثل  نکنند و حرف خود را بدون حاشیه و خلاصه با آن ها در میان بگذارند، زیرا جوان مغرور شنونده خوبی نیست.

این روانشناس گفت: والدین باید قاطع و مهربان صحبت کنند و با آن‌ها وارد بحث نشوند و متعصبانه برخورد نکنند تا آن‌ها انعطاف پذیر شوند.

 

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


یک روانشناس درباره آسیب‌های بی توجهی والدین به کودکان توضیحاتی داد.

 

 سمانه بهزادپور روانشناس و مشاور درباره آسیب‌های بی‌توجهی والدین به کودکان، اظهار کرد: پدر و مادرها از روی عمد نسبت به فرزندانشان بی تفاوت نیستند و معمولا این کار غیرعمد توسط آن‌ها صورت می‌گیرد.

این روانشناس با بیان اینکه وقتی که کودک نیاز دارد والدینش برای او وقت بگذارند، آن‌ها این کار را انجام نمی‌دهند و  سرگرم کارهای دیگری می‌شوند، بیان کرد: در چنین موقعیت‌هایی والدین حتی نمی‌دانند که نسبت به کودکشان بی‌توجه هستند، به همین دلیل انجام چنین رفتاری را ادامه می‌دهند.

وی با بیان اینکه ارتباط بین والدین و فرزندان باید از همان دوران کودکی به طور صحیح شکل گیرد، ادامه داد: باید بین والد و فرزند یک دلبستگی امن ایجاد شود تا کودک به پدر و مادرش اعتماد و احساس امنیت را از آن‌ها دریافت کند، انجام چنین کاری مستم پاسخگویی و حساسیت نسبت به نیاز‌های کودک است، لذا در زمانی که نیاز به توجه دارد باید این کار را انجام دهیم، چراکه باعث می‌شود دلبستگی ایمن در کودک شکل گیرد.

بهزادپور افزود: اگر مجموعه‌ای از عوامل باعث شود که کودک احساس امنیت از ما دریافت نکند و اعتماد  لازم را به ما نداشته باشد، می‌تواند بر تصویر کودک از خود و روابط اجتماعی‌اش در آینده تأثیرگذار باشد.

این روانشناس تصریح کرد: سنگ بنای رابطه کودک با دیگران، در رابطه‌‌اش با والدین شکل می‌گیرد، پس اگر والدین به کودکشان بی توجهی کنند و آن پذیرش بی قید و شرطی که او نیاز دارد را منتقل نکنند، کودک احساس منفی نسبت به خود پیدا می‌کند و باعث می‌شود عزت نفسش زیر سئوال برود، کودکی که عزت نفس کافی نداشته باشد در بزرگسالی نمی‌تواند خودش را نشان دهد و ابراز وجود کند و این مسئله زیر بنای اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب است.

وی افزود: هنگامی که حس دوست نداشتنی بودن در کودک ایجاد شود، او انتظار طرد شدن از طرف مقابل را دارد، این در روابط کودک با دیگران تأثیرگذار است و می‌تواند او را به سمت روابط ناسالم بکشاند.

بهزادپور بیان کرد: برای داشتن رابطه سالم با فرزندان باید به آن‌ها توجه کنیم، درواقع این باعث می‌شود رابطه خوب و یک دلبستگی ایمن شکل گیرد و دیدگاه کودک را نسبت به خود، زندگی و دیگران تغییر دهد، اگر ارتباط خوب برقرار نشود، کودک در آینده مشکلات رفتاری خواهد داشت و با رفتار‌های منفی، توجه والدین را جلب خواهد کرد.

این روانشناس خاطرنشان کرد: والدین باید بدانند که آیا اهمیت کافی به فرزندانشان می‌دهند و یا تنها امکانات رفاهی را برای آن‌ها فراهم می‌کنند؟ گاهی والدین تنها سرمایه گذاری مالی کرده و نسبت به سرمایه گذاری عاطفی بی توجه هستند، لذا باید پدرها و مادرها به نیاز‌های کودک خود حساس باشند تا فرزندشان رشد شناختی خوبی داشته باشد.

 

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


مهم نیست که یک کودک در کدامین نقطه از این کره خاکی متولد شده، زندگی کرده و حتی از چه فرهنگی باشد، باز هم اولین نقاشی وی شکلی مشابه دایره (نماد صورت) خواهد بود.

 

اگر گالری‌های نقاشی گران‌قیمت و مشهور دنیا را داشته باشید، قطعاً بارها با آثاری روبه‌رو شده اید که شبیه نقاشی یک کودک خردسال بوده اند. این موضوع را یکی از محققین دانشگاه هنر (فیلادلفیا) در بازدید از موزه هنر مدرن تشریح کرده است. وی به صراحت می گوید که برخی آثار هنری میلیون دلاری نیز درست مانند نقاشی های کودکی 4 ساله هستند.

اما اکثرا والدین و اطرافیان توجه خاصی به آنها از خود نشان نمی دهند!


نگاهی علمی به نقاشی‌های کودکانه که اغلب نادیده گرفته می‌شوند

دکتر Giamarie Daino روانشناس و متخصص بازی درمانی که مطالعات متعددی در این زمینه داشته، توضیحات جالبی در خصوص معانی نقاشی های کودکانه ارائه داده است: یک کودک خردسال 4 یا 5ساله را در نظر بگیرید. وی در این سن قادر نیست آنچه را که احساس و یا تصور می کند به طور دقیق و کامل بازگو سازد. از طرفی بچه ها در نخستین گام های ارتباطی خود با جهان، از نمادگرایی بهره می برند و به صورت ناخودآگاه در این مسیر قدم بر می دارند. آنها با استفاده از نمادهایی که در گوشه و کنار محیط اطراف وجود دارد، عناصر طبیعی را شناساسی می کنند و عواطف درونی خود را با تکیه بر ابزارهای هنری همچون نقاشی انتقال می دهند.

نمادسازی به وسیله کودکان واقعیتی اساسی به شمار می رود که توسط انجمن روانشناسی آمریکا نیز به تأیید رسیده است.

دکتر جوزف دی لئویکی از پیشگامان تفسیر درمانی از نقاشی های کودکان، از موضوعی عجیب و غریب صحبت به میان آورده است: مهم نیست که یک کودک در کدامین نقطه از این کره خاکی متولد شده، زندگی کرده و حتی از چه فرهنگی باشد، باز هم اولین نقاشی وی شکلی مشابه دایره (نماد صورت) خواهد بود. چنین انتخابی به این دلیل است که چهره، مرکز احساسات، توجه و ارتباطات برای یک بچه کم سن و سال محسوب می شود.

با افزایش سن و رسیدن به 4 سالگی، کودک شروع به افزودن اندام ها و تکمیل دایره مذکور می کند که اصطلاحا در دانش روانشناسی به این شکل "بچه ‌قورباغه" گفته می شود. به عقیده دی لئو، کودکان اکثرا در نقاشی های خود پیرو سبک هنری اکسپرسیونیسم یا بیان گرایی هستند. آنچه که یک کودک به روی کاغذ می آورد، عمدتا "واقعیت درونی" وی است. 

به گفته روانشناسان و با استناد به مطالعه ای که توسط مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری به چاپ رسیده است، کودکان اغلب در نقاشی هایشان از رنگ های روشن مانند آبی، زرد و سبز استفاده می کنند که نشانگر حالتی از آرامش عاطفی است. همچنین در بسیاری از آثار کودکانه فردی دیده می شود که هر بخش بدنش یک رنگ است و با دست هایی گشوده به شما نگاه می کند. این وضعیت فیزیکی بر احساس صمیمیت، نزدیکی و مهربانی دلالت دارد. برای مثال تصویر زیر نمونه کاملی از یک نقاشی کودکانه با عناصر احساسی مختلف و متضاد به شمار می رود:

هرچند رنگ های شاد، دستان باز و خطوط پر رنگ همگی به صورت علائمی مثبت تعریف می شوند، اما جزئیات دیگری نیز وجود دارد که چندان مثبت نخواهند بود. به عنوان نمونه طبق یافته های دکتر Giamarie Daino، نقطه های قرمز روی صورت نقاشی فوق می توانند حاکی از اضطراب درونی و فقدان استقلال باشند.

شاید در نگاه اول نمونه فوق را یک نقاشی زیبا و با حال و هوای کودکانه در نظر بگیرید اما دکتر Daino تفسیر خود از آن را بدین ترتیب تکمیل می کند: من معتقدم که این نقاشی بیشتر نشانگر کودکی با شرایط روحی ناپایدار است که در مورد توانایی های خود اطمینان خاطر ندارد و گاه گرفتار واکنش های اضطرابی می شود. 

جالب تر از همه آن که پس از صحبت با خانواده کودکی که این نقاشی را کشیده بود، صحت پریشانی های روحی اخیر وی به تایید رسید. آنها اشاره کردند که فرزندشان مدتی است دچار اضطراب مزمن شده است. گفتنی است که طبق گفته های این کودک 4 ساله، نقاشی مربوط به مادر وی بوده است. نکته دیگری که از نظر دانش روانشناسی در این نقاشی به چشم می خورد، عدم تمایز اجزای چهره از یکدیگر است. این مسئله می تواند نشان دهنده اتصال قوی هویت کودک و عدم آمادگی وی برای توسعه هویت فردی مستقل خود باشد.

پدر کودک خالق اثر فوق در گفت‌وگو با دکتر Daino می گوید: من و مادر وی هر دو عادت کرده ایم که حین مشاجرات معمول زندگی شویی خود فریاد بزنیم. احساس می کنم که طبق گفته شما، انتخاب رنگ قرمز برای اجزای صورت توسط فرزندمان نیز به همین دلیل باشد. گویا او قصد داشته از این طریق عصبانیت خود را از وضعیت کنونی ابراز کند. کودک به گونه ای با نماد سازی خشم و ناخوشی از مادرش را ابراز کرده و از طرفی او را همانگونه که هست دوست دارد.

البته محققین دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس معروف به یو سی ال ای بر اساس یافته های خود به این نتیجه رسیده اند که یک نقاشی به تنهایی نمی تواند در قالب ابزار تشخیصی دقیقی وارد عمل شود و ممکن است فقط مربوط به احوالات درونی کودک در همان لحظه باشد. هرچند نقاشی های کودکانه با بینشی منحصر به فرد همراه هستند، اما بدون ارزیابی های رفتاری چیزی بیشتر از یک معما نخواهند بود.

حال چه زمانی باید نگران فرزند خود با توجه به نقاشی های وی باشیم؟ پاسخ این است: اگر تغییرات ناگهانی در رفتار و یا افت عملکرد وی در محیط مدرسه مشاهده شود.

کلام آخر

مشغله های زندگی امروزی، چالش های فرزند پروری، خستگی های ممتد و روزمرگی ها همگی از جمله عواملی هستند که باعث می شوند از نقاشی های رنگارنگ فرزندانمان روی دیوار، یخچال و یا میز کار خود به سادگی عبور کنیم. این در حالی است که هر خطی روی کاغذ حاوی معانی مهم و اغلب پیچیده ای خواهد بود که می تواند در کنار سایر عوامل رفتاری، نشانگر پیامی ویژه و یا حتی آزردگی های روحی- روانی کودک باشد. اکنون زمان آن رسیده است که از دریچه ای دیگر به این آثار هنری کودکانه نگاه شود و با یاری جستن از منابع علمی تایید کننده معانی نقاشی های کودکان، در صورت وم به فرزندان خود کمک کنیم. 

نصب نقاشی های کودکان در خانه، می تواند به آنها احساس ارزشمندی بدهد. این کار ساده و تقریباً بی هزینه را انجام دهید.

 

منبع: سواد زندگی


یک روانشناس درباره اقدامات مراقبتی والدین در دوران نوجوانی برای فرزندانشان، توضیحاتی داد.

 

 حسن اکبرزاده روانشناس و مشاور درباره اقدامات مراقبتی والدین در دوران نوجوانی برای فرزندانشان، اظهار کرد: پایه و اساس دوران نوجوانی، دوران کودکی است و عامل تاثیرگذار در دوره های مختلف سنی والدین هستند.

او بیان کرد: از اقدامات اساسی برای مراقبت از فرزندان توجه به رفتارهای والدین است چراکه افراد در اثر یادگیری مشاهده ای از دیگران برخی از رفتارها را یاد می‌گیرند پس اگر والدین رفتارهای بالغانه ای از خود نشان دهند تاثیرگذاری لازم را خواهند داشت.

این روانشناس با بیان اینکه هر دوره ای از رشد حساسیت ها و اامات خاص خود را دارد که دوره نوجوانی نیز از آن مستثنی نیست، گفت:  مراحل مختلفی پیش از آغاز دوره نوجوانی طی می‌شود و در این دوره سنی تاثیرگذار است و اولین مرحله  اعتماد و اطمینان است اگر والدین در مسیر تربیتی و رشدی هماهنگ عمل کنند این مرحله به خوبی طی می‌شود در غیر این صورت کودک با ترس و اضطراب مواجهه خواهد شد.

اکبرزاده ادامه داد: مرحله دوم، مرحله خودمختاری است، کودک در این مرحله به دنبال کشف بیشتر و رسیدن به استقلال است بعد از این مرحله، کودک وارد مرحله ابتکار و خلاقیت می‌شود که مربوط به برقراری ارتباط با دیگران، کشف و خلاقیت بیشتر مطرح است که اگر کودک در این مرحله متفاوت عمل کرد نباید خلاقیت آن را سرکوب کنیم چراکه احتمال پرخاشگری آنها بالاست.

او با اشاره به اینکه مرحله چهارم، مرحله سخت کوشی است، اضافه کرد: در این مرحله کودک به دنبال یادگیری، خواندن و نوشتن، جمع و تفرین است و در این دوره، گروه همسالان اهمیت بیشتری برای کودک دارد همچنین با توجه به تلاش هایی که کودک در این مرحله می‌کند به دنبال تایید شدن، احساس ارزشمندی هستند اگر این تلاش ها سرکوب شوند تبدیل به حقارت و عزت نفس پایین و اعتماد به نفس آسیب دیده می‌شود.

این روانشناس تصریح کرد: دوره نوجوانی را نمی‌توان به عنوان دوره مجزا تعریف کرد، بلکه مجموعه ای از عوامل مانند، والدین، جامعه، گروه همسالان و . نقش به سزایی دارد دوره نوجوانی دوره هویت یابی در مراحل رشدی شخصیت فرد است و پایه شکل گیری شخصیت در دوره های بعدی رشدی محسوب می‌شود.

اکبرزاده با بیان اینکه والدین باید آموزش های لازم در مراحل رشدی کودک و نوجوان را یاد بگیرند، افزود:  والدین باید از نقش والدگرانه و کنترل گرانه فاصله گیرند و با فرزندشان همراهی کنند چراکه باتوجه به تغییرات امروزی و آموزش های غیر رسمی که اتفاق میفتد نقش والدین کمتر شده است و فرزندان در شرایط امروزی تبعیت لازم از والدین ندارند که باعث آسیب های جبران ناپذیری می‌شود.

او خاطرنشان کرد: به والدین توصیه می‌شود آموزش های لازم درباره تربیت رشدی فرزندان داشته باشند چراکه زمانی می‌توانند تاثیر بیشتر در فرزندانشان داشته باشند که آموزش های لازم برای تربیت فرزندشان را بلد باشند بنابراین وقتی دو فرد با یکدیگر ازدواج می‌کنند باید یکدیگر را به خوبی بشناسند تا تعارض های کمتری در شیوه فرزندپروری داشته باشند.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

ادامه مطلب


 به بچه‌ها در مدرسه جدول ضرب، قوانین فیزیک و بسیاری چیز‌های مفید دیگر یاد می‌دهند. اما بزرگتر‌ها هرگز با بچه‌ها درباره‌ی چیز‌هایی صحبت نمی‌کنند که دانستن آن‌ها برای زندگی روزمره لازم است.

به همین خاطر است که وقتی بزرگ می‌شویم به کلی مأیوس می‌شویم، چون واقعیت از آنچه در کتاب‌ها آمده بسیار دور است، خیر همیشه بر شر پیروز نمی‌شود، ثروتمند‌ها بر دنیا حکومت می‌کنند و وفاداری به همسر امری نادر محسوب می‌شود.

در ادامه درباره‌ چند حقیقت تلخ زندگی صحبت خواهیم کرد که بسیاری از ما بعد از آنکه بار‌ها و بار‌ها مرتکب اشتباه شدیم به آن‌ها پی بردیم.

۱- ثروت و قدرت معمولاً به ارث می‌رسد

نشریه‌ی فوربس هر ساله فهرستی از ثروتمندترین و قدرتمندترین افراد دنیا منتشر می‌کند. معمولاً نیمی از میلیاردر‌های این فهرست ثروت خود را از والدین شان به ارث برده اند یا ازدواج موفقی داشته اند. ۲۰ درصد دیگر از این ابرپولدار‌ها هم از خانواده‌های ثروتمند و سرشناس هستند.

مثلاً جف بزوس، پایه گذار آمازون، کسب و کار خود را با ۳۰۰ هزار دلاری شروع کرد که از ناپدری اش قرض گرفته بود. بیل گیتس، پایه گذار مایکروسافت هم از خانواده‌ی ثروتمندی از بانکدار‌ها و تمدار‌ها بود.

اینکه گفته می‌شود هر کسی می‌تواند به موفقیت برسد در واقع چیزی جز یک رویای زیبا نیست. با این حال، با پیدایش اینترنت ما فرصت‌های بیشتری برای ثروتمند شدن به دست آورده ایم و این اتفاق به لطف وجود استارتاپ‌های مختلف رخ داده. به هر حال، حقیقت آن است که فرزندان والدین ثروتمند این مسیر را راحت‌تر و سریع‌تر می‌توانند طی کنند.

۲- مردان و ن درک متفاوتی از دوستی دارند

طبق تحقیقات، مردان به دوستان مؤنث خود به چشم یک معشوق احتمالی نگاه می‌کنند. به همین دلیل همه‌ی رفتار‌های دوستانه شان مثل کمک به تعمیر ماشین یا کمک در حمل وسایل، برایشان حکم نوعی سرمایه گذاری برای یک رابطه‌ی عاطفی را دارد که ممکن است یک روز در آینده به وجود آید.

اما ن دوستان مذکر خود را صرفاً یک شخصی می‌بینند که قصد کمک دارد و از این دوستی بیشتر نفع مادی می‌برند. آن‌ها به دوستان مرد خود به چشم یک شریک عاطفی نگاه نمی‌کنند. این همان چیزی است که به آن اثر دایره دوستی» (Friend Zone) گفته می‌شود، یعنی زمانی که مردی امید به ایجاد یک رابطه‌ی عاطفی دارد، اما زن او را یک دوست معمولی می‌داند.

۳- بدبین بودن بهتر از خوش بین بودن است

در دهه‌ی ۱۹۵۰ میلادی، دانشمندان آمریکایی چیزی به نام روانشناسی مثبت را مطرح کردند. طبق قواعد روانشناسی مثبت، شما باید به همه چیز نگاه خوبی داشته باشید، با مشکلات با لبخند رو به رو شوید، و شکایتی نکنید. با این حال، روانشناسان مدرن معتقدند این نگرش فایده‌ای نخواهد داشت.

تحقیقات نشان داده تجسم موفقیت و خوش بینی، احتمال دستیابی به موفقیت را پایین می‌آورد. اگر کسی در ذهن خود تصور کند که همه چیز خوب پیش خواهد رفت، ممکن است در زندگی واقعی درست از تلاش بردارد و منتظر بماند تا یک پایان خوش رقم بخورد.

در عین حال، تحقیقات نشان می‌دهد کسانی که دیدی واقع گرایانه و تا حدودی افسرده به دنیا دارند، به موفقیت بیشتری می‌رسند. بدبین‌ها و کسانی که دائماً ناله و شکایت می‌کنند وقایع احتمالی را پیش بینی می‌کنند و با در نظر گرفتن احتمال شکست، با دقت در مورد همه چیز برنامه ریزی می‌کنند.

۴- پدر و مادر‌های جوان بیشتر از زوج‌هایی که فرزند ندارند احساس بدبختی می‌کنند

بعد از به دنیا آمدن فرزند اول، پدر و مادر‌های جوان ۲ برابر بیشتر از کسانی که فرزندی ندارند احساس غم و بدبختی می‌کنند. اگر بارداری ناخواسته بوده باشد، وضعیت روانی زوج‌ها بدتر هم خواهد شد.

با این حال، شاید عجیب به نظر برسد، اما احتمال طلاق کاهش پیدا می‌کند. به عبارت دیگر، بعد از بچه دار شدن، شما نه به تنهایی، بلکه با همسرتان رنج می‌کشید. علیرغم همه‌ی این سختی ها، بیشتر پدر و مادر‌ها داشتن فرزند را بزرگ‌ترین شادی زندگی می‌دانند.

۵- گاهی باید در رابطه‌ی عاطفی تان خودخواه باشید

شرکای عاطفی باید دائماً با یکدیگر مدارا کنند و در رابطه‌ی خود سرمایه گذاری عاطفی کنند. با این حال، گاهی هر دو طرف رابطه باید فقط به خودشان فکر کنند، در غیر اینصورت ممکن است عزت نفس تان را از دست دهید.

روانشناسان توصیه نمی‌کنند طبق علائق شریک عاطفی تان زندگی کنید و معتقدند شما باید با دوستان تان ارتباط داشته باشید، وقت‌هایی با خودتان خلوت کنید و از بدن خود مراقبت کنید. به طور کلی نباید فقط شریک عاطفی تان برای شما عزیز باشد و تمرکزتان روی او باشد، بلکه باید همین رفتار را با خودتان هم داشته باشید. وقت تان را صرف تلاش برای گرفتن تأیید و خوش رفتاری شریک عاطفی تان نکنید. در این صورت است که قادر خواهید بود عزت نفس خود را حفظ کنید و در برابر وقایع ناخوشایند قوی باشید.

روانشناسان توصیه نمی‌کنند طبق علائق شریک عاطفی تان زندگی کنید و معتقدند شما باید با دوستان تان ارتباط داشته باشید، وقت‌هایی با خودتان خلوت کنید و از بدن خود مراقبت کنید

۶- تقریباً هیچکس با قربانیان خشونت و نی که از همسرشان کتک خورده اند احساس همدلی نمی‌کند

در روانشناسی اصطلاحی وجود دارد به نام سرزنش قربانی» و این زمانی رخ می‌دهد که قربانی وادار شود در مورد موقعیتی که از آن آسیب دیده احساس گناه کند. این یک تله‌ی ذهنی است که دائماً گرفتارش می‌شویم.

مغز انسان به دنبال الگو است و اعتقاد دارد که شر باید به سزای اعمالش برسد و خیر همیشه پیروز می‌شود. به همین دلیل است که ما دائماً به دنبال توضیحی منطقی برای اتفاقات بدی می‌گردیم که برای قربانی رخ داده، مثلاً پوشیدن لباس‌های باز، قدم زدن در یک خیابان تاریک و خلوت یا داشتن رفتار بی ادبانه نسبت به شخص خطاکار. حقیقت آن است که هیچ کدام این‌ها دلیل آن اتفاق نیستند، اما مغز ما اهمیتی به این مسأله نمی‌دهد. به همین دلیل است که دیگران با قربانیان احساس همدلی نمی‌کنند.

۷- وگان شدن، استفاده از خودرو‌های الکتریکی و بازیافت پلاستیک احتمالاً سیاره‌ی زمین را نجات نمی‌دهد

از زمان اختراع پلاستیک، انسان ۸ میلیارد تن محصول از این ماده‌ی مضر تولید کرده و تنها یک دهم آن‌ها بازیافت شده. استفاده از پلاستیک قابل بازیافت هم کمک چندانی نخواهند کرد، چون لباس ها، ظروف و کفش‌هایی که از PET یا همان پلی اتیلن ترفتالات بازیافتی تولید شده اند هنوز تجزیه نشده اند و سیاره‌ی زمین را کماکان مسموم می‌کنند.

وگان شدن را هم کمکی به کاهش انتشار کربن دی اکسید می‌دانستند. اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که با این رویه آب زیادی صرف آبیاری گیاهان خواهد شد، زمین‌ها مملوء از کود‌ها و مواد شیمیایی خواهد شد و جنگل‌ها برای تبدیل شدن به زمین کشاورزی از بین خواهند رفت.

خودرو‌های الکتریکی صدمه‌ای به اتمسفر زمین نمی‌زنند، اما از جهات دیگری خطرناک هستند؛ باتری‌های لیتیومی این خودرو‌ها طی فرآیندی تولید می‌شوند که اصلاً سازگار با محیط زیست نیست. به علاوه، اگر یکی از این ماشین‌ها دچار آتش سوزی شود، خاموش کردن آتش آن به چندین تن آب و مواد شیمیایی نیاز دارد.

اغلب نوآوری‌هایی که در رابطه با حفظ محیط زیست صورت می‌گیرند بیشتر برای فروشندگان شان منفعت دارند.

۸- بیشتر ساعات کاری خود را به بطالت می‌گذرانیم

از قرار معلوم از نظر بعضی افراد رابطه‌ی مسقیمی میان مدت زمانی که در محل کار می‌گذرانند و میزان حقوق آن‌ها وجود دارد. اما این تصور درست نیست. تنها چیزی که از افراط در کار نصیب تان خواهد شد، فرسودگی شغلی و از کار افتادگی است.

دانشمندان متوجه شده اند از ۸ ساعت یک روز کاری استاندارد، فقط ۳ تا ۴ ساعت آن را با بازدهی واقعی کار می‌کنیم. بقیه‌ی این مدت زمان برای کار‌های بی فایده‌ای مثل چک کردن پیغام ها، خوردن غذا و صحبت با همکاران هدر می‌رود. علت این مسأله آن است که مغز انسان ظرفیت محدودی برای تمرکز کردن دارد. به گفته‌ی دانشمندان ما بیشتر از ۲/۵ ساعت در روز نمی‌توانیم متمرکز بمانیم.

۹- مردان بیشتر از ن خیانت می‌کنند، اما فقط در یک سن خاص

این اعتقاد وجود دارد که مردان بیشتر از ن به شریک عاطفی شان خیانت می‌کنند و وفاداری در میان آن‌ها یک ویژگی کمیاب محسوب می‌شود. این باور درست است، اما فقط تا حدودی. طبق تحقیقات، ن تا قبل از ۳۰ سالگی به اندازه‌ی مردان خیانت می‌کنند، آن‌ها حتی به شریک عاطفی شان بیشتر از مردان دروغ می‌گویند.

با این حال، مردان با بالا رفتن سن به خیانت روی می‌آورند، به طوری که ۲۰ درصد بیشتر از ن خیانت می‌کنند. بیشترین میزان خیانت در میان مردانی است که ما به ندرت آن‌ها را در نظر می‌گیریم. در واقع در ۲۰ درصد خانواده‌هایی که همسران بالای ۶۰ سال دارند، خیانت بیشتر رخ می‌دهد.

 

 

منبع: انتخاب


 امروزه بیشتر مردم عصبانی هستند اما علت این بی اعصاب بودن چیست برای کنترل این عصبانیت با ما همراه باشید

علت بی اعصاب بودن مردم
زمانی که عوامل و شرایط بیرونی فرد را در شرایطی قرار می‌دهند که از او انتظاراتی برود که فراتر از توانایی‌ها، امکانات و منابع او است، فرد دچار استرس شده و پاسخی که شخص از نظر احساسی، عصبی و فیزیولوژیک باید به این توقعات و شرایط محیطی بدهد، باعث استرس در او می‌شود.

گرفتگی عضلات، تغییرات خلقی، افسردگی و اضطراب، خارش، خشکی دهان، صدای زنگ در گوش، افزایش ضربان قلب، تکرر ادرار، بی‌خوابی و کابوس، احساس خستگی و ضعف و ناتوانی از جمله موارد شایع در اختلالات ناشی از استرس است.

ادامه مطلب


بیماری روانی ترس از مرگ یا تاناتو فوبیا

 

بیماری روانی ترس از مرگ یا تاناتو فوبیا در حقیقت به ترس بیش از حد نسبت به مرگ اشاره دارد. در این مقاله به بررسی بیماری روانی ترس از مرگ می‌پردازیم.

علائم و نشانه‌های بیماری روانی ترس از مرگ

علائم تاناتو فوبیا ممکن است در هر زمان و حالتی وجود نداشته باشد و تنها در مواقعی که فرد شروع به فکر کردن به مرگ خود یا عزیزان خود می‌نماید، رخ دهد. شایع‌ترین علائم بیماری روانی ترس از مرگ به شرح ذیل می‌باشند:

  • حملات ناگهانی و مکرر
  • افزایش اضطراب
  • سرگیجه
  • عرق کردن
  • تپش قلب یا ضربان نامنظم قلب
  • حالت تهوع
  • دل درد
  • احساس گرسنگی یا درد معده
  • افسردگی
  • حساس شدن به دمای گرم یا سرد هوا

البته به غیر از علائم فوق، ممکن است علائم عاطفی نیز در این افراد رخ دهد که در زیر به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

  • دوری از دوستان و خانواده برای مدت زمان طولانی
  • عصبانیت
  • احساس ناراحتی
  • پریشانی
  • احساس گناه
  • نگرانی مداوم

ادامه مطلب


گاهی وقت ها احساس می کنیم فضای خانه مان سنگین است. در این مقاله می خواهم تکنیک هایی به شما بیاموزم تا چنین فضاهایی را در خانه خود خنثی کنید و خود رنگ و بویی آرامش بخش به آن منتقل کنید

چگونه انرژی منفی را از خانه خود بیرون کنیم؟

همه ما گاهی اوقات عصر های تیره و تاری را از سر می گذرانیم. اما گاهی این فضای خانه است که حالت ثابتی از غم دارد و اوضاع را بدتر می کند. وقتش است این موارد منفی را از خانه پاک کنیم. در این مقاله می خواهم تکنیک هایی به شما بیاموزم تا چنین فضاهایی را در خانه خود خنثی کنید و خود رنگ و بویی آرامش بخش به آن منتقل کنید. 

کاری کنید همه چیز هوا بخورد

اولین گام برای خارج کردن انرژی منفی از خانه باز کردن تمام پنجره ها است. حتی اگر بیرون سرد هم باشد پنجره ها را باز کنید و اجازه دهید هوا داخل خانه بیاید. هوای تازه همه چیز است تا وقتی جریان دارد پتو ها و بالش ها را در آن تکان دهید.

در خانه کمی عود بسوزانید

این رایحه همراه با دود مانند تمرین فکری و مدیتیشن است ،پس چرا در خانه امتحانش نکنیم؟ عود باعث افزایش انرژی می شود، بیشتر برای تمرین مدیتیشن از آن استفاده می شود چون فضایی آرامش بخش را حکمفرما می کند.

مطمئن شوید که چیزهای خراب را یا تعمیر می کنید یا دور می اندازید

چیزهای شکسته و خراب با خود انرژی منفی وارد خانه می کنند پس هرچه زودتر یا تعمیرشان کنید و یا اگر ارزش تعمیر کردن ندارند از آنها خلاص شوید. با این کار در واقع یکی از قوانین فنگ شویی را رعایت کرده اید.

در اطراف خانه روغن طبیعی پرتقال پخش کنید

اگر حس می کنید چیزی در رایحه پرتقال وجود دارد که شما را به یاد لبخند و طلوع خورشید می اندازد باید بگویم تنها نیستید. این کار نه تنها انرژی منفی را از بین می برد، بلکه باعث بهبود خلق و خو نیز می شود. می توانید مقداری از این روغن را در آب بریزید و یا از اسپری روغن طبیعی پرتقال استفاده کنید.

بدون معطلی شلوغی‌ها را جمع کنید

تا به حال دقت کرده اید وقتی روی یک میز را جمع می کنید چه حسه خوبی دارد؟ اشیا از خود انرژی فراوانی بیرون می دهند که از نظر ذهنی، فیزیکی، احساسی و معنوی مسیرمان به سمت جلو را سد می کنند. طرح های شلوغ نیز می توانند باعث خستگی ذهن و همچنین بالا رفتن استرس شود.

در خانه مریم گلی بسوزانید

یکی از تکنیک های قدیمی بومیان آمریکا برای بیرون راندن انرژی منفی سوزاندن مریم گلی بوده است. دود این گیاه چیزی است که برای تمیز کردن خانه به کار می رود. من همیشه از در جلویی خانه شروع می کنم و دور خانه در جهت عقربه های ساعت می چرخم.

با کریستال ها از فضای خود محافظت کنید

متاسفانه برای این تمرین نمی توانید رنگ های مورد علاقه خودتان را انتخاب کنید. کهربایی سیاه را به عنوان کریستالی که انرژی منفی را از بین می برد می شناسند. سفید و رنگ رز کوارتز نیز از این جمله هستند. بهتر است کریستال ها را تا جای ممکن نزدیک وسائل الکترونیکی قرار دهید.

صدای زنگ در اتاق‌ها

خیلی ساده به نظر می آید نه؟ فقط کافیست در هر گوشه از خانه یکبار زنگ را به صدا در بیاورید، سپس در ذهن خود اینگونه تداعی کنید که موج این صدا انرژی های منفی را بیرون می کند و انرژی های مثبت را به داخل خانه می آورد.

دیوارها را به رنگ زرد درآورید

رنگ ها نقشی محوری در خانه تان دارند. برخی از طراحان داخلی خانه بر این عقیده هستند که زرد انرژی منفی را خنثی می کند. از نظر یک طراح دکوراسیون داخلی این رنگ باعث می شود اتاق بزرگتر جلوه کند و فضا گرم شود.

گوشه های هر اتاق نمک بریزید

برای جذب انرژی منفی صاحبان قبلی خانه متخصصان انرژی درمانی توصیه می کنند چهار گوشه هر اتاق نمک بریزید و بگذارید ۴۸ ساعت بماند، سپس نمک ها را با جاروبرقی یا جارو معمولی جمع کنید و دور بیاندازید.

سطوح را تمیز کنید

اگر قرار بود به خانه ای جدید بروید متخصصان توصیه می کنند قبل از اینکه وسائلتان را به خانه منتقل کنید ابتدا تمام سطوح را خوب شستشو دهید و تا تمام انرژی های منفی صاحبان قبلی از بین برود.

زاویه‌های تیز را حذف کنید

یکی از مهمترین قوانین فنگ شویی این است که تا جای ممکن زوایا و گوشه های تیز را در خانه کاهش دهید. این کار ساده نیست اما ارزشش را دارد. اگر می خواهید انرژی مثبت وارد خانه تان شود بهتر است از وسائلی استفاده کنید که گرد باشند و بی زاویه.

به تعداد آینه‌ها اضافه کنید

برای اضافه کردن انرژی مثبت ( که به نام ” چی ” نیز شناخته می شود ) اطراف خانه آینه قرار دهید. اما توجه داشته باشید از آینه هایی با لبه های تیز استفاده نکنید. این کار نه تنها کمکی به ساخت انرژی مثبت در دکور نمی کند بلکه تاثیر منفی نیز دارد.

از رنگ‌های خنثی استفاده کنید

درباره اش فکر کنید: رنگ های تیره و غنی سرشار از شخصیت هستند. اما گاهی وقتی زندگی حسابی خسته تان کرده این رنگ ها تاثیرشان برای ایجاد فضایی آرامش بخش کاملا برعکس می شود. از هر چیز تیره ای دور بشوید چون حس منفی انتقال می دهد و همچنین باعث می شود فضا کوچک به نظر بیاید.

از ورودی خود محافظت کنید

درها و پنجره های رو به بیرون مانند ورودی های انرژی عمل می کنند. برای تصفیه کردن این نقاط متخصصان توصیه می کنند که داخل یک سطل آب، آب لیمو، نمک و سرکه سفید بریزید، و سپس به در و پنجره های خانه از این ترکیب بمالید. پس از این کار جلوی تمام ورودی های خانه مقداری نمک دریایی بریزید و رویشان را با پادری بپوشانید این کار از ورود نیروی منفی به خانه جلوگیری می کند.

 

منبع: زندگی آنلاین


خوردن بعضی گیاهان باعث آرامش می شود اما برخی گیاهان حتی با رایحه منحصر به فردی که دارندباعث آرامش می شوند 

 گیاهانی که رایحه آرام بخش دارند
بوها توسط پیاز بویایی ( راه عصبی از داخل بینی تا انتهای مغز) پردازش می شود . پیاز بویایی با دو نقطه مغز که مسئول هیجانات و حافظه ما هستند پیوندی مستقیم دارد: آمیگدال و هیپوکامپ.نکته جالب توجه این که با وجود نزدیکی چشم، بینی و گوش اطلاعاتی که به حس بینایی، شنوایی و لامسه مربوط هستند، از ناحیه عبورعصب بویایی نمی گذرند. شاید به همین دلیل است که بویایی بیشتر ازهرحس دیگری، تداعی کننده خاطرات و هیجانات عاطفی انسان است. همه ما لذت بردن از بوهای خوشایند و حتی خاطره دلپذیر مرتبط با آن را تجربه کرده ایم. در واقع بو تاثیر سریعی بر مغز دارد و به سرعت واکنش پایانه های عصبی را بر می انگیزد. در این باره، بعضی گیاهان تاثیرات بسیار مطلوبی دارند که می توان آن ها را در زندگی روزمره تجربه کرد. چهار تا از این گیاهان را در ادامه آورده ایم :

استوقودوس
استوقودوس» تاثیر آرام بخشی بر جسم و روح دارد. رایحه این گیاه می تواند اضطراب را کاهش و بی خوابی را تسکین دهد و حتی علایم دمانس را بهبود بخشد. استنشاق رایحه استوقودوس، همچنین می تواند در پایین آوردن ریتم قلب و فشار خون مؤثر باشد که در نتیجه به آرامش بدن کمک می کند. از دیگر تاثیرات مثبت این گیاه می توان به تسکین درد اشاره کرد. مطالعات بسیاری درباره رایحه درمانی پس از عمل جراحی، این موضوع را ثابت می کند.

دارچین
اگرچه دارچین» عموما در آشپزی استفاده می شود اما به عنوان محرک جسمی و هیجانی نیز کاربرد دارد. بوی گرم و شیرین آن تاثیر مثبتی بر تمرکز، قابلیت های شناختی و حافظه دارد و بازدهی مغز را افزایش می دهد و می توان مصرف آن را به دانش آموزان و دانشجویان توصیه کرد. دارچین به طور کلی به عنوان محرک فعالیت های مغز شناخته می شود. علاوه بر این، دردهای عضلانی و مفصلی را نیز کاهش می دهد و اگر همراه با زنجبیل مصرف شود، در بهبود علایم آنفلوآنزا و گلودرد مؤثر خواهد بود.

مرکبات
رایحه مرکبات» به خصوص پرتقال و لیمو بسیار خوشایند است و تاثیر آن به عنوان محرک جسم و روح تایید شده است. مرکبات روح را طراوت می بخشد، هیجانات و احساسات را تحریک می کند و افکار منفی را تسکین می دهد. استنشاق رایحه مرکبات در صبح باعث می شود با نشاط بهتری از خواب برخیزید و با نگاه مثبتی روز خود را آغاز کنید.

اسانس مرکبات در رایحه درمانی، معمولا برای مقابله با افسردگی استفاده می شود زیرا آرامبخش است و احساس نشاط را به همراه دارد. مطالعات حتی نشان می دهد که این رایحه می تواند در بهبود عملکردهای شناختی مبتلایان به آایمر نیز مؤثر باشد.

نعناع
نعناع» احساس خنکی بی نظیری را به همراه دارد و به دلیل آرامش بخشی بسیار در انواع اسپری و عطر کاربرد دارد. رایحه نعناع دردهای روحی را تسکین می دهد با استرس مقابله می کند و در حفظ آرامش هنگام اختلالات هیجانی مؤثر است. البته در تحریک عملکرد ذهنی و گردش خون نیز نقش دارد.نعناع همچنین برای سرماخوردگی و ناراحتی های تنفسی استفاده می شود زیرا عملکرد آنتی باکتریال آن به اتساع سریع مجاری تنفسی و سینوس ها کمک می کند. در رایحه درمانی از اسانس نعناع برای بهبود دردهای عضلانی استفاده می شود.

 

منبع: خراسان نیوز


الهام‌پور مولایی کارشناس ارشد روانشناسی اظهار کرد: انسان برای ادامه زندگی و رشد نیاز به پیدا کردن روش‌هایی دارد تا بتواند با فشار‌های روانی و ناملایمات روزمره کنار بیاید.

او تصریح کرد: ویروس کرونا به ایران آمده و باعث استرس و اضطراب شهروندان شده است که دلیل آن هم جهانی بودن این ویروس است، پس بهترین کار در این شرایط حفظ آرامش است.

او ادامه داد: کرونا ویروس بیماری است که پس از یک دوره فروکش می‌کند و از بین می‌رود، اما تنها چیزی که از آن به جای می‌ماند عوارض این استرس و اضطراب است که فرد به وسواس‌های فکری، وسواس‌های شست‌وشو و وسواس‌های عملی مبتلا می‌شود.

این کارشناس ارشد روانشناسی بیان کرد: اولین قدم برای مقابله با هر بحرانی حفظ آرامش فردی است که افراد باید تلاش کنند با حفظ آرامش بتوانند به خودشان کمک کنند تا شرایط بحران‌زا کنار بیایند.


مولایی افزود: استرس و اضطراب می‌تواند باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن و پایین آمدن توانایی بدن شود که این خود خطر ابتلا به ویروس کرونا را بالا می‌برد. همچنین افراد نیاز دارند در مواجه با این بیماری سیستم ایمنی خود را تقویت کنند تا از عوارض این ویروس در امان بمانند.

ادامه مطلب


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها